×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
false
true
صعود دلار، سقوط اعتبار؛ صد هزار تومان، بهای سکوت و خیانت

صعود دلار، سقوط اعتبار؛ صد هزار تومان، بهای سکوت و خیانت

یادداشت و تحلیل پایشگر: شهراد اثنی‌عشری
در سرزمینی که نفت از خاک می‌جوشد و گنج از دل زمین فریاد می‌زند، مردمانش با دستان خالی در صف دلار ایستاده‌اند.

دلار، این کاغذ سبز فرنگی، امروز مرز صدهزار تومان را شکست؛ نه به عنوان یک دستاورد، بل چونان دشنه‌ای بر گردن اقتصادِ پوسیده، که هر روز عمیق‌تر می‌برد و خون مردمان را می‌مکد.
در هیاهوی این سقوط، تنها صدایی که شنیده نمی‌شود، فریاد عدالت و تدبیر است، که سال‌هاست زیر آوار وعده‌های بی‌سرانجام دفن شده است.

مجلس، این خانه‌ی ملتِ بی‌صدا، در گوشه‌ای نشسته، سرگرم نطق‌های آتشین و مصوبات بی‌جان.
نمایندگانش، که باید پاسدار معیشت مردم باشند، در بازار قدرت به حراج رفته‌اند؛ دغدغه‌شان نه نان مردم است و نه سقف ترک‌خورده‌ی اقتصاد، که تنها حفظ صندلی‌ها و صید منافع است.
گویی صدهزار تومان شدن دلار برایشان نه فاجعه‌ای ملی، که عددی بی‌اهمیت در دفترچه‌ی حساب‌های شخصی‌شان است.

دولت اما، دولتِ تدبیر و امیدهای سوخته، در کمال آرامش، هر روز با لبخندی مصنوعی به مردم می‌گوید “اوضاع تحت کنترل است”.
کدام کنترل؟ کدام تدبیر؟ جز اینکه جیب خالی ملت را بهتر کنترل کرده‌اند و سفره‌هایشان را به‌خوبی تدبیر؟
مسوولان اقتصادی، همچون شعبده‌بازان بی‌هنر، تنها هنرشان تبدیل طلای ملت به خاکستر است؛ خاکستری که بر چهره‌ی وطن نشسته و چشم‌ها را کور کرده.

مسؤولان اقتصادی، این نظریه‌پردازان فقر، با فرمول‌های توخالی و شعارهای زهرآگین، نه تنها زخمی بر زخم‌های این ملت نگذاشته‌اند، که با نمک بی‌خیالی و ندانم‌کاری، آن را عمیق‌تر کرده‌اند.
هر کدام چونان مفسری از ناکجاآباد، بحران را تحلیل می‌کنند و مقصر را بیرون مرزها می‌جویند، بی‌آنکه در آینه نگاه کنند و چهره‌ی بی‌کفایتی خود را ببینند.

و مردم، این وارثان رنج، مانده‌اند با حسرتِ روزهای با ثبات، با چشمانی که به آینده‌ای نامعلوم دوخته شده.
صد هزار تومان شدن دلار برایشان فقط یک عدد نیست؛ خط بطلانی است بر آرزوها، و قفلی بر درهای امید.
در این هیاهو، کسی نه به سفره‌های خالی‌شان فکر می‌کند، نه به شرم شبانه‌شان از نداشتن.
تنها چیزی که برایشان باقی مانده، صبر است، آن هم اگر بشود اسمش را صبر گذاشت و نه تسلیم.

باشد که روزی تاریخ، به یاد بسپارد که چگونه در عصر دلار صدهزارتومانی، دولت و مجلس و مسؤولان، سکوت کردند و نظاره‌گر سوختن مردم شدند؛
نه چون نمی‌توانستند، که چون نمی‌خواستند.
آری، این سقوط، سقوط مردم نبود؛ سقوط کسانی بود که قرار بود ستون‌های این خانه باشند، اما خود آن را ویران کردند.

صاحب امتیاز و مدیر مسئول پایگاه خبری پایشگر

منبع خبر : پایشگر
false
true
false
false

true