×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
false
true
چالش تامین انرژی در صنعت رمز ارزها/ شکارچیان برق بزرگ‌ترین تهدید برای جوامع انسانی هستند

چالش تامین انرژی در صنعت رمز ارزها/ شکارچیان برق بزرگ‌ترین تهدید برای جوامع انسانی هستند

اخبار اقتصادی پایشگر- محمدرضا فتاحی- چالش تامین انرژی برای صنعت رمزارزها بحث داغی است که اخیرا اوج گرفته است. در مقاله ترجمه شده زیر به عواقب مصرف‌بی رویه انرژی توسط صنعت رمزارزها و پیشنهاداتی در این باره اشاره می‌کنیم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایشگر ، «بودن» شهری در کشور سوئد از اهمیت استراتژیک برخوردار است. این شهر به سبب ویژگی‌هایی مثل سردی آب و هوا، نزدیکی به روسیه، معادن عظیم سنگ آهن و محورهای راه‌آهن، از اهمیت اقتصادی، نظامی، صنعتی و گردشگری برخوردار است.
از جمله ویژگی‌های اقتصادی می‌توان به صنعت رمزارزها اشاره کرد که در آن منطقه از اهمیت بسیاری برخوردار است. رشد استخراج رمزارزها در این منطقه از دلایل دیگری نظیر ارزان بودن قیمت برق( 5/6 سنت) و دوری از مسائل و مشکلات زندگی( هوای سرد) ناشی می‌شود. به این دلایل است که این شهر آرام تبدیل به یکی از قدرتمند‌ترین مراکز استخراج رمزارز شده است.
بلاکچین بزرگترین تهدید برای جوامع انسانی از زمان آغاز فناوری هسته‌ای است. شواهد نشان می‌دهد که صنعت بلاکچین و رمزارزها در حال مصرف مقادیر زیادی از انرژی و در مواقعی الودگی محیط زیست هستند. مثلا بر اساس مطالعه‌ای که در سال 2018 منتشر شد، برای تولید رمزارزهای مجازی 2.55 گیگاوات برق مصرف می‌شود که تا چند سال آینده به 7.67 می‌رسد.
بلاکچین به این صورت کار می‌کند که تنها راه صدور کوین‌های جدید افزودن بلاک‌های جدید است. بعد از افزودن بلاک‌های جدید ماینرها باید بلاک‌های قبلی را با تراکنش با بلاک‌های جدید دسته‌بندی کنند تا به یک عدد تصادفی برسند. این کار به سادگی نیست و ماینرها باید مدام در حدس و گمان باشند که چگونه با ترکیب‌بندی به آن عدد برسند.
همین بحث تلاش ماینرها برای رسیدن به عدد تصادفی و در نتیجه دریافت پاداش توسط تولید‌کننده باعث هدر رفت انرژی می‌شود. از طرف دیگر به داستان نگاه کنیم. هر چه قیمت بیت‌کوین در بازار افزایشی باشد، تمایل برای تولید آن نیز افزایش می‌یابد.
اشکال شبکه ماینیگ این است که به صنعت برق فشار وارد می‌کند. وقتی هم به صنعت برق فشار وارد می‌شود اولین جایی که ضربه می‌خورد شبکه پخش برق خانگی است. طبیعی است که شرکت‌ها به دنبال انرژی ارزان برای تولید رمزارز هستند، این یک چوب دو سر برد است، هم پول کمتری برای مصرف برق می‌دهیم و هم هرچه بخواهیم رمزارز تولید می‌کنیم.
انرژی ارزان با هدف مدیریت هزینه‌ها هست، مثلا شهر«چلان» که در ایلات متحده آمریکا است را در نظر بگیرید. برق ساکنان این شهر از طریق برق‌آبی و احداث سد تامین می‌شود. همین امر باعث هجوم شرکت‌های رمزارز به این شهر شده است؛ همچنین بعدها که مردم شهر به خاطر کمبود انرژی از این شرکت‌ها شکایت کردند، حکومت محلی شرکت‌ها را تعطیل نکرد، بلکه آن‌ها را ملزم کرد تا پرداختی ببشتری به خاطر مصرف برق داشته‌باشند. اینترنت پرسرعت باعث می‌شود تا مسیر شرکت‌ها برای استخراج رمزارز هموارتر شود؛ این امر ملزم به آن است تا دستگاه‌ها همواره خنک باشند.

در اینجا به یکسری از شرایطی می‌رسیم که برای تولید رمز ارزها مناسب است، مناطقی با این ویژگی‌ها:
1. انرژی ارزان
2. هوای سرد
3. اینترنت پرسرعت
4. نظارت دوستانه
نظر شخصی: این امر را در ایران در نظر بگیرید و در ایران این شرایط را بسنجید. مثلاً در منطقه‌ای با هوای سرد می‌خواهیم شرکت تولید رمزارز احداث کنیم. آیا اینترنت پرسرعت در ایران داریم؟ آیا اینترنت پرسرعت در آن منطقه هست؟ اصلاً برق آن منطقه کفاف استخراج رمز ارز را می‌دهد؟ در آخر مورد پیگرد قرار می‌گیریم یا نه؟
اصلا فرض کنید فرد به این موارد توجه نکند و هدفش صرفا کسب سود باشد. تا فرد هست مشکلی نیست اما عمق فاجعه آن‌جایی است که فرد تبدیل به افراد می‌شود. اینجا فاجعه عمومی رخ می‌دهد. افراد بیش از حد از یک منبع عمومی که برای معیشت مردم است یعنی برق برای کسب سود استفاده می‌کنند. اگر ما منافع فردی را به منافع جمع ترجیح دهیم، منجر به نتایج زیانبار اجتماعی می‌‌شود. آبروریزی‌هایی از یک کوره آجرپزی تا سازمان‌های دولتی رخ می‌دهد. فقط کسب سود به توان ایکس به هدف افراد و سازمان‌ها تبدیل می‌شود.
اما چه کار کنیم، برای حل معضلات زیست محیطی شرکت‌های استخراج کننده رمز ارز بیکار ننشسته‌اند و راه‌های زیر را دنبال کردند:
1. نیروگاه اختصاصی
2. پاداش به تیم حفاظت‌ از داده‌ها
3. دادن سهام شرکت به مشتریان برای تامین هزینه‌ها
سیاست‌گذاری در این عرصه چگونه باید باشد؟ قبل از هر چیز ما دو نوع سیاست‌گذاری متمرکز و غیرمتمرکز داریم. سیاست‌گذاری متمرکز به درد عرصه بلاکچین نمی‌خورد، زیرا عوامل مختلفی در استخراج رمزارز نقش دارند و این سیاست‌گذاری نیازمند تصمیم‌گیری سریع و اقدام آنی است.
نوع دیگری از سیاستگذاری، سیاست‌گذاری غیر متمرکز است. این سیاستگذاری متضمن صرف وقت و تلاش زیاد برای بررسی تمامی جوانب صنعت بلاکچین است. پس بهتر است با سیاست‌گذاری‌های غیرمتمرکز به راهکارهای اصولی برای مدیریت صنعت فریبکار بلاکچین برسیم.
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات دانشگاه تهران
منبع:
Bibliography
Magnuson, W. (n.d.). The Energy Hunt. In W. Magnuson, BLOCKCHAIN DEMOCRACY (pp. 122-143). Cambridge University Press .

false
true
false
false

true