ازدریافت وام به نام خبرنگار، به کام مدیر، تا سواستفاده از امکانات عمومی/ اصولگرایان چه بر سر روزنامه خراسان آوردند؟
اخبار فرهنگی و هنری پایشگر- همه چیز با تیتر “وامهایی که روزنامه خراسان به نام کارکنانش گرفت کجا خرج شد؟” آغاز شد.
تیتری که بعد از آن، کسانی که درگیر بودند، مدرک رو کردند ومسئولان روزنامه، از در توجیه برآمدند.
بااین اوصاف،آیا این خبر صحت دارد یا خیر؟ بله ، صحت دارد.اما آنچه باید دنبال شود، بدهی و درگیر کردن کارکنان روزنامه خراسان با بدهیهای این موسسه است.حتما می خواهید بدانید که بدهی قدیمی ترین روزنامه کشور به کارمندانش از کجا نشأت گرفته و چرا این موسسه از اعتبار نیروهای خود برای رفع مشکلات مالی استفاده کرده است ؟!
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی پایشگر، برای روشن شدن این موضوع ،باید کمی به عقب برگردیم زمانی که حسین غزالی در سال ۱۳۷۰ از سوی بنیاد شهید به مدیر مسئولی این روزنامه انتخاب شد.روزنامه خراسان ، پیش از این، در گستره استانی منتشر می شد،اما از قدمت و پیشینه موثری در روزنامه نگاری برخوردار بود.غزالی روزنامه را به سمت و سویی دیگر هدایت کرد و نخستین اقدام او برای تحول، سراسری کردن روزنامه بود.در پی آن، راه اندازی دفتر تهران، جذب خبرنگاران و نیروهای حرفهای ،راه اندازی چاپخانه ،بی طرفی در سرعت و دقت در انتقال و انتشار اخبار، ویژگی هایی بود که سبب شد تا این روزنامه از قالب خراسان بزرگ خارج شده و فعالیت خود را در گستره کشوری توسعه دهد.
فعالیت دفتر تهران و معرفی این روزنامه با مدیریت حسین غزالی با تاکید بر وقایع نگاری به جای جهتگیریهای حزبی، عاملی بود که طی مدت زمان کوتاهی این روزنامه را بیش از پیش در مسیر موفقیت به پیش برد اما با تغییر مدیریت و جانشینی فردی که در این حوزه هیچگونه پیشینه ای نداشت، مشکلات آغاز شد .
در دوران مدیریت غزالی نه تنها به نیروهای مستقر در تهران و مشهد توجه خاص و ویژهای می شد، بلکه برای پیشبرد بیشتر این رسانه که حالا نه تنها در استانهای خراسان بلکه در سراسر کشور توزیع میشد تلاش کرد تا سرمایهگذاری بهینهای انجام دهد تا جایی که برای افتتاح چاپخانه جدید روزنامه، آیت الله هاشمی رفسنجانی به مشهد رفت و آن زمان خراسان به روزنامهای با پیشرفتهترین دستگاههای چاپ خاورمیانه تبدیل شد.
بنابر گزارش پایگاه خبری پایشگر، از زمانی که مدیریت و اداره روزنامه در اختیار یکی از نیروهای اصولگرا قرار گرفت، این روزنامه هر روز به جای پیشرفت، راه عکس در پیش گرفت و دیگر اولویت خبر، بی طرفی نبود. خط مشی روزنامه تغییر کرد . جذب نیرو بر اساس رابطه، سو استفاده از امکانات روزنامه، انتشار کتاب از منابع روزنامه به جهت ایجاد رزومه، تعدیل نیروهایی که همفکر و همسو با مدیریت نبوده و جذب نیروهایی که در این زمینه سررشته نداشتند، استفاده از امکانات روزنامه و اسکان در ساختمانهای تهران برای ادامه تحصیل برخی از مدیران،استفاده شخصی از خودروی روزنامه، هزینههای سنگین پرواز به تهران برای حضور در کلاسهای درس، تنها بخشی از آن چیزی بود که به تدریج اتفاق افتاد.
در نهایت به دلیل سوء مدیریت ونداشتن تجربه لازم برای اداره این روزنامه قدیمی، سبب شد تا این مدیر و فعال اصولگرای انتصابی ، به دلیل عدم توانایی درمدیریت این موسسه نسبت به فروش املاک و مستغلات روزنامه اقدام کند وساختمانها یکی پس از دیگری به فروش رفت وتیر خلاص هم فروش ساختمان های تهران بود، آن هم به بهانه خرید کاغذ!
روزنامه به دلیل عمومی بودن هم از منابع عمومی تامین مالی می شد هم از یارانههای وزارت ارشاد بهره می برد اما در زمان معاونت حسین انتظامی در معاونت مطبوعاتی این غائله، فیصله پیدا کرد. در نشستی که با حضور خبرنگاران حوزه رسانه، در مشهد برگزار شد انتظامی از توقف پرداخت یارانه وزارت ارشاد به رسانههایی خبر داد که یا از بودجه عمومی استفاده میکردند و یا به سازمان و نهادهای دولتی وابسته بودند.
از آنجا وضعیت روزنامه خراسان شکل دیگری پیدا کرد. قطع یکی از منابع مهم مالی باعث شد تا ممر تامین منابع مالی و ریخت و پاشهای شخصی برخی از مدیران محدود شود .مشکلات مالی خراسان به حدی رسید که از ابتدای سال ۹۶ دیگر توان پرداخت حقوق کارمندان خود را هم نداشتند و روزنامهای که در دهه ۸۰ مشترکان رایگان بسیاری داشت و در هر کوی و برزنی برای مشترکانش در مشهد و سایر شهرهای استان صندوق ویژه دریافت روزنامه تعبیه کرده بود، با انتخاب یک مدیر کارنابلد اما مدعی! روزنامه را از اوج عزت به حضیض ذلت کشاند.
سال ۹۶ حقوق کارمندان به تدریج و اصطلاحاً قسطی پرداخت شد . البته سال پیش از آن هم، روزنامه برای پرداخت حقوق با مشکلاتی مواجه بود و بحث دریافت وام برای پرداخت حقوق خبرنگاران و کارمندان دفتر تهران در سال ۹۵مطرح شد .این کار ابتدا به طور خاص از خبرنگاران گروه ورزشی دفتر تهران که اغلب قرارداد شرکتی داشتند، آغاز شد و با توجه به مشکلات مالی برای تامین حقوق ،از آنان خواستند که برای دریافت وام اقدام کنند واگر با این مسئله موافقت نکنند، امکان پرداخت حقوق وجود ندارد.در چنین مواقعی در سیستم کارگری ،همیشه زور کارفرما ،هرچند فرهنگی! می چربد و آنان هم مجبور به انجام این کار شدند.
بنا بر گزارش پایگاه خبری پایشگر، از ابتدای سال ۹۶ حقوق کارمندان دفتر تهران، قسطی پرداخت شد و پرداخت اقساطی حقوق به دفتر مشهد هم سرایت کرد، این در حالی بود که مدیران و مسئولان روزنامه حقوق خود را در قالب یک فقره چک به صورت کامل دریافت میکردند. در این میان هم که تعدادی از خبرنگاران بازنشسته شدند، پاداش پایان کارشان، به صورت کامل پرداخت نشد و هنوز هم بعد از گذشت سالها پرداخت نشده است و وقتی هم که پیگیرحق وحقوق خود میشدند، مسئول وقت، اظهار بیاطلاعی کرده و تعهدات را بر گردن مسئول پیشین میانداخت.
به همه اینها اضافه کنید تعدیل تعدادی از نیروها را که روزی برای رشد و پیشرفت این روزنامه از همه چیز خود گذشتند و جان و جوانیشان را پای این روزنامه گذاشتند اما تنها چیزی که نصیبشان شد، دریافت بیمه بیکاری بود.
همان مدیر نالایق، زمانی که کفگیر به ته دیگ خورد، سکوی دیگری را برای پرش پیدا کرد و حالا هم به عنوان مشاور در یکی از قوای سه گانه فعالیت میکند . البته در این سمت هم نه تنها عملکرد موفقی نداشته ، بلکه حضور این فرد در آن سمت هم ،نتیجه ای جز زیان به همراه نداشته است و حالا هم مسئولان جدید روزنامه، در موضع دفاع برآمده و سعی در توجیه موقعیت دارند.
یک روزنامه زیانده ، حاصل کار یک مدیر نالایق است. میراثی که برای مدیران بعدی به جا گذاشته، بدهی است اما مدیران بعدی هم این چوب دویِ امدادی را به دیگری سپردند و به کار خود ادامه دادند. حالا بعد از چند سال درگیریهای مالی و مشکلاتی که گریبانگیر روزنامه بوده ، باعث شده تا صدای برخی از کارمندان درآید .
آنان که به نامشان وام گرفتند اما دوباره آنان را درگیر مسائل مالی کردند. آنچه امروز مدیران روزنامه با آن مواجههاند بذری است که در سالهای پیش یک مدیر کارنابلد آنها را کاشته است.از قدیم گفتهاند کار را به کاردان بسپارید ولی متاسفانه روابط خارج از عرف باعث شد تا قدیمیترین روزنامه کشور به دست یک نیروی اصولگرا، اصولی به خاک بنشیند .