پایشگر-قرار است کتابی تحت عنوان «انسان بیاهمیت» وارد بازار کتاب دنیا شود که خاطرات لیسا برنان-جابز از پدرش استیو جابز، مؤسس شرکت اَپل است. لیسا در این کتاب چهرهای متفاوت و جدید از استیو جابز به عنوان پدری بیمسئولیت و بیرحم ارائه میکند. لورن پاول جابز، بیوه استیو جابز به موضوعاتی که در این کتاب مطرح شده است اعتراض دارد و معتقد است بنیانگذار اَپل همه تلاش خود را کرده است تا پدر خوبی برای لیسا باشد.
به گزارش پایشگر به نقل از گاردین، لیسا جابز معتقد است خوشحال است کتاب خاطراتش را هنگام نوجوانی و در هنگام حیات پدرش ننوشته است. لیسایِ ۴۰ ساله حالا با همسر و پسر ۴ ماههاش زندگی میکند و معتقد است تجربه مادر شدن سبب شده است کمی پدرش را ببخشد. البته زنی که دهه سوم زندگیاش را صرف نوشتن کتاب خاطراتش کرده است مشخصاً هنوز نتوانسته پدرش را ببخشد و تصویری از استیو جابز ارائه داده است که مردم پس از خواندن این کتاب باور نخواهند کرد این همان استیو جابزی است که دنیا را تغییر داد و انقلابی در تکنولوژی ایجاد کرد.
همه میدانند که استیو جابز، بنیانگذار شرکت اَپل، که هشت سال پیش بر اثر ابتلا به سرطان پانکراس از دنیا رفت، از عشق دوران جوانیاش صاحب فرزند دختری شد. چند سال پس از این ماجرا استیو جابز معروف شد و صدها میلیون ارزش داشت و برای عدم حمایت از فرزندش مورد پیگرد قرار گرفت.
لیسا معتقد است پدرش دوست نداشت بپذیرد فرزندی دارد و در انکار به سر میبرد. در آغاز قبول نمیکرد لیسا فرزند اوست و پس از دستور دادگاه برای انجام تست دیانای به آزمایشگاه رفت و پس از اعلام نتیجه به مجله تایم گفت نتیجه را قبول ندارد و طبق این نتیجه ۲۸ درصد از مردان آمریکایی میتوانند پدر این کودک باشند.
لیسا معتقد است پدرش عادت داشت در کارهایش موفق باشد و وقتی در اثبات حرفش موفق نبود عصبانی شد. در هفت سال اول زندگی لیسا خبری از جابز نبود و پس از آن به دخترش سر میزد و دفعات زیادی به او قول میداد او را بیرون ببرد اما به قولش عمل نمیکرد.
در دوره نوجوانی لیسا تصمیم گرفت با پدرش زندگی کند اما بیشتر اتفاقات تلخ زندگیاش در همین دوره رخ داد. جابز اغلب سر لیسا فریاد میزد و یک بار به او گفت بود «هیچچیز از ثروتم به تو نمیرسد. هیچچیز. میفهمی؟» و حتی یک سال پس از حضور لیسا در هاروارد از پرداخت هزینههای تحصیل او خودداری کرد، همسایههای جابز هزینههای تحصیل لیسا را پرداخت کردند، و سالها بعد استیو جابز حاضر شد پول همسایهها را بپردازد.
هیچ سخنی از شرکت اَپل در این کتاب نمیآید جز اینکه لیسا به دوستانش در مدرسه در این باره فخر میفروخت. لیسا از اینکه پدرش علاقه زیادی به کارش داشت ناراحت نیست زیرا زمانی که «مشغول کار میشد اخلاق بهتری داشت و از من برای انجام کارهای کوچک کمک میخواست. وقتی درکارهایش ناموفق بود محبت بیشتری نست به خانوادهاش داشت و انگار نمیتوانست در ذهنش جایی برای عشق به هر دو-کار و خانواده- داشته باشد. البته من هیچوقت آرزوی شکستاش را نکردم اما آرزو میکردم پدری نرمال و عادی داشتم. من به عنوان یک دختر توانایی نرم کردن او را نداشتم تا او هم مثل یک پدر عادی با دخترش رفتار کند. دوست داشتم رابطه صمیمانهای داشته باشیم اما او بلد نبود چگونه با من باید رفتار کند.»
در گزارش ایبنا آمده که صحبتهای لیسا جابز و انتشار بخشهایی از کتابش سبب شد مجلات معروفی چون نیویورکتایمز و ونیتیفیر به آن بپردازند و منتقدین بنیانگذار اَپل را پدری بیرحم بخوانند. همین موضوع موجب شد لورن پاول جابز، بیوه استیو جابز و خواهران جابز طی بیانیهای مطالب این کتاب را تکذیب کنند.
در این بیانیه که بخشی از آن در مجله تایم منتشر شد آمده است: «لیسا بخشی از خانواده ما است و با خواندن کتابش غمگین شدیم زیرا با تصویری که ما از پدرش داریم بسیار متفاوت است. تصویری که در این کتاب ارائه شده است با تصوری که ما از استیو به عنوان یک شوهر و پدر در ذهن داریم بسیار متفاوت است. استیو عاشق لیسا بود و از اینکه نتوانسته بود در کودکی پدر بهتری برای لیسا باشد متأسف بود.استیو از حضور لیسا در خانهاش در روزهای پایانی عمرش بسیار خوشحال بود. از اینکه سالها به عنوان یک خانواده در کنار هم زندگی کردیم خوشحال هستیم.»
به نظر میرسد روایت لیسا جابز از پدرش بسیار پرفروش خواهد بود زیرا بسیاری از علاقهمندان کتاب را سفارش دادهاند. باید منتظر ماند و دید عکسالعمل مخاطبان به این کتاب چه خواهد بود.