انسداد نوآوری و عدم اصلاح فرآیندهای معیوب/تغییرات پی در پی مدیریتی در صنعت بیمه نشانه چیست؟
اخبار بانک و بیمه پایشگر– تغییرات سریع مدیریتی در شرکتهای بیمه، بهویژه در ساختار صف و ستاد، نشاندهنده وجود چالشهای جدی در فرآیندهای مدیریتی، عدم ثبات و گاهی بیاعتمادی درون سازمان است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، زمانی که یک شرکت بیمه تصمیم به تغییرات گسترده در سطوح مختلف میگیرد، این موضوع میتواند به دلیل عدم تطابق استراتژیهای قبلی با نیازهای جدید بازار، مشکلات در هماهنگی تیمها یا حتی مشکلات داخلی در مدیریت باشد.
چنین تغییراتی به طور معمول میتواند به بهبود فرآیندهای تصمیمگیری، بهبود کارایی و کاهش مشکلات ساختاری کمک کند، اما در بسیاری از موارد، این تغییرات بدون برنامهریزی دقیق و جامع انجام میشود که منجر به سردرگمی و کاهش بهرهوری میشود.
در این میان، صف و ستاد بهعنوان دو بخش کلیدی در ساختار سازمانی، نقشی حیاتی در موفقیت یا شکست این تغییرات دارند.
صف به نمایندگان عملیاتی شرکت، مثل فروشندگان و خدمات مشتریان، اشاره دارد که ارتباط مستقیم با مشتریان دارند و ستاد به مدیران ارشد، تیمهای پشتیبانی و برنامهریزی استراتژیک اختصاص دارد.
تغییرات در این دو بخش میتواند به دلیل ناهماهنگی در اهداف استراتژیک یا اختلافات مدیریتی، منجر به افزایش پیچیدگیها و کاهش اعتماد میان اعضای تیم شود.
این ناهماهنگیها، مخصوصاً در زمان تغییرات سریع، ممکن است تأثیرات منفی بر کیفیت خدمات بیمه و رضایت مشتریان بگذارد.
احساس تهدید نسبت به موقعیت شغلی
یکی از دلایل اساسی که مدیران ارشد از انتقاد همکاران خود هراس دارند، احساس تهدید نسبت به موقعیت شغلی و قدرت خود است.
مدیران ارشد معمولاً تحت فشارهای زیادی برای اتخاذ تصمیمات صحیح و هدایت سازمان در مسیر صحیح قرار دارند و ممکن است انتقادات بهعنوان نشانهای از ضعف یا ناکامی در رهبری خود تلقی کنند.
این نگرش میتواند به آنها احساس عدم امنیت بدهد، بهویژه زمانی که این انتقادات از سوی همکاران نزدیک یا زیرمجموعهها صورت گیرد، که ممکن است نشانهای از بیاعتمادی یا عدم توانایی در تصمیمگیری صحیح باشد.
علاوه بر این، در بسیاری از مواقع مدیران ارشد بهجای گوش دادن به انتقادات و دیدگاههای دیگران، تمایل دارند که نظرات خود را بهعنوان تنها مسیر درست در نظر بگیرند.
این میتواند باعث ایجاد یک فضای بسته و مانع از بروز ایدههای نو شود که برای پیشرفت شرکت ضروری هستند.
زمانی که مدیران احساس میکنند که انتقاد به قدرت آنها آسیب میزند، ممکن است بهطور ناخودآگاه از پذیرش نظرات مختلف اجتناب کنند و این امر به ایجاد جو اضطراب و بیاعتمادی در سازمان منجر میشود.
همچنین، فرهنگ سازمانی نقش بسزایی در پذیرش یا نپذیرفتن انتقادات دارد.
در سازمانهایی که فرهنگ بازخورد مثبت و گفتگوی آزاد وجود ندارد، مدیران ممکن است از انتقاد بهعنوان تهدیدی برای اعتبار خود در نظر بگیرند و این امر منجر به انسداد نوآوری و عدم اصلاح فرآیندهای معیوب میشود.
در چنین شرایطی، مدیران ارشد بهجای استفاده از انتقادات برای بهبود وضعیت، به تضعیف یا نادیده گرفتن آنها میپردازند که به کاهش کارایی کلی سازمان میانجامد.
در نهایت، یکی از عواملی که باعث ترس مدیران از انتقاد میشود، فرهنگ رقابتی در محیط کار است.
در چنین محیطهایی که موفقیت فردی به شدت با موفقیت سازمانی پیوند خورده است، مدیران ممکن است از ترس اینکه انتقادهای منفی موجب کاهش جایگاه و موقعیت شغلی آنها شود، از پذیرش نقدها اجتناب کنند.
این امر میتواند به تضعیف روابط درونسازمانی و در نهایت به ایجاد یک جو منفی و عدم تعامل موثر منجر شود.
در چنین شرایطی، اهمیت توجه به بازخوردها و پذیرش انتقادات سازنده برای بهبود عملکرد سازمان بیشتر از پیش احساس میشود