true
باور غلط در مورد کتابخوانی
گروه یادداشت و تحلیل فرهنگی پایشگر: نسرین محمدی-در یک باور غلط به ما گفته اند : “برو کتاب بخوان تا بیخوابی از سرت بپرد و راحت بخوابی” اما کسی به ما نگفت “کتاب بخوان تا بیدار شوی “.
اگر از این زاویه بخواهیم به موضوع نگاه کنیم، ما در مناسبت های مختلف برای دوستان و عزیزانمان کتاب هدیه می بریم تا به صاحب مجلس بفهمانیم اهل فکر و اندیشهایم و مادیات برایمان اصلا مهم نیست .
کتابفروشی داریم چون فروشندگی کتاب شغل مقدسی است و ترویج دانش از نظر همه ادیان و مذاهب مورد وثوق است .
به کتاب ارزش می دهیم و آنرا در بهترین و دنج ترین قسمت خانه در معرض دید عموم میگذاریم تا همه ببیند ما خانوادهای با فرهنگیم و سرمان داخل کتاب و مشغولیاتمان کتابخوانی است .
از سر و ته زندگیمان می زنیم، هزینه می کنیم و کتاب می خریم و درهزینه های خرید ،کتاب را فاکتور نمیگیریم تا به آموزه های دینی و دستورات بزرگان دین در تاکید بر علم و دانش بی توجهی نکرده باشیم .
عضو کتابخانه می شویم تا به روز باشیم و از جدید ترین منابع بهره برداری کنیم و در بحث و مجادلات فرهنگی از رقبای خود کم نیاوریم .
در پویش های بزرگ کتاب و کتابخوانی و در طرحهای بهار و تابستانه و پاییز و زمستانه کتاب شرکت میکنیم تا با کسب جایزه و دریافت لوح تقدیر به همه ثابت کنیم اهل فکر و اندیشهایم .
در نطقهای خانوادگی و در بین دوستان و اقوام مکرر میگوییم کتاب جزیی از سبد غذایی خانواده ماست و ما در کنار غذای جسم غذای روحمان را هم داریم و خواهیم داشت چرا که روحمان نیز نیاز به تغذیه دارد وتغذیه روح مان اولی” از تغذیه جسممان است . تا به این واسطه به دوست و دشمن نشان بدهیم اهل فرهنگیم .
به کتابخانه مسجد و مدرسه و دیگر مراکز عمومی کتاب اهدا میکنیم تا باقیات و صالحاتمان در آخرت باشد.
سخنی تازه در باب کتاب گفتن دشوار است و ذکر اهمیت کتاب و کتاب خوانی قصه تکراری است .همه مواردی که گفتیم و نوشتیم در کنار گرامیداشت مناسبتهای مهم حوزه کتاب و برگزاری مسابقات کتاب و کتابخوانی، نمایشگاه و همایش و …… هر چند خوب و دوست داشتنی و قابل تحسین و تقدیر است، اما به تنهایی نمیتواند درمانی باشد برای اجماع بیگانه با کتاب ، “اجتماعی که در آن کتاب نخوانی عرف و کتابخوانی اتفاق است” !! حالا شاید وقتش رسیده باشد در کناراین همه راههای فراوان تبادل اطلاعات مجازی و و غیر مجازی ، اعم از کانال و سایت و شبکه های رنگارنگ و پر رنگ و لعاب و جذاب برای تشویق خود و فرزندانمان به خواندن کتاب ( بعنوان رسانه مکتوب مورد اطمینان و وثوق نسلهای گذشته و آینده )راههای جدیدی را تجربه کنیم و برای از دست دادن این همه فرصت های طلایی ، از کلی گوییهای خسته کننده و ملال آور فاصله بگیریم و با تعریف استانداردهای صحیح و دقیق حتی در خانواده کوچک خود راه را برای مطالعه فرزندانمان هموار کنیم.
اینکه تعدادی از خانواده های ایرانی و مسلمان که در بین تمام دنیا بعنوان ملتی که به فرهنگ و هنر و ادبیات توجه داشته و با عبارت زیبای “هنر نزد ایرانیان است و بس” شهره شده اند، امروز با کتاب خوانی بیگانه و غریبه اند ، اتفاق کوچکی نیست در شرایطی که بسیاری از کشورها مردم در پارک ، مترو و اتوبوس کتاب و مجله و روزنامه بدست دارند، متاسفانه کتاب خوانی در کشور ما و در بین دانش آموزان و دانشجویان به جز در ایام امتحانات اتفاقی نادر است!
به تعبیری وصف امروزکتاب نخوانی در بین ما مصداق روشنی از تدارک یک برنامه سفر است مثال روشن آن این است که وقتی شما قرار باشد به دور دنیا سفر کنید و زنده و سالم به مقصد برسید قطعا نیاز به تدارکاتی نظیر پول، نقشه ، برنامه، اطلاع از وضعیت راهها ، زبان و…… دارید و خلاصه باید قبل از اینکه به جاده بزنید یکسری آگاهیهای اساسی در مورد سفری که در پیش رو دارید بدست آورده باشید.
حال با این قیاس ادامه زندگی سالم هم مثل سفر به دور دنیا است که برای سلامت رسیدن به مقصد نهایی، داشتن سواد و آگاهی تعریف خاص آن را میطلبد . طبیعتا هر چقدر سطح سواد و دانش ما در این زمینه بیشتر باشد تعداد حجم رفتارهای پر خطر و انتخاب های نادرستمان را کاهش داده و زندگی سالمتری را برایمان خواهد ساخت .
شاید باید گفت که وقتی می توان قصه سرانه کتاب و کتابخوانی را حل کرد و وضعیت تشویق به مطالعه را به گونه ای آبرومند درآورد که به والدین از پیش از تولد فرزندان بیاموزانیم و بباورانیم که اهمیت کتاب هرگز کمتر از تغذیه و واکسیناسیون و سفر به دور دنیا نیست و اگر این کار بشود . باید منتظر باشیم و امیدوار که اوضاع در نسلهای بعدی بهتر و فرازمند تر شود.
هدف از نوشتن این مطلب تنها اشاره ای بود برای عادی شدن رویدادی که نه نباید عادی باشد .
false
true
https://paieshgar.ir/?p=42985
false
false