بحران، در وضعیت سیاسی لبنان
یادداشت و تحلیل پایشگر– وضعیت لبنان بعد از شهادت سید حسن نصرالله تا حدی پیچیده شده که برخی از سیاستمداران این کشور به سمت امریکا غش کرده اند.
شهید سیدحسن نصرالله ستون لبنان بود؛ حتی در زمان بررسی وضعیت کشورهای منطقه در نهادهای ذیربط ایرانی، کمترین نگرانی و وقت برای لبنان بود زیرا همه میگفتند در لبنان سیدحسنی وجود دارد که امور را مدیریت میکند اما در عراق، سوریه و… چنین چیزی نیست. نقش سید مقاومت در مدیریت امور داخلی لبنان نیز راهبردی بود.
پس از شهادت سید، متأسفانه برخی سیاستمداران غربزده و ترسوی لبنانی با مشاهده وضعیت، علناً به طرف آمریکا غش کرده و هم خواستار پذیرش قطعنامه ۱۷۰۱ شدند و هم بهسمت ریاستجمهوری گزینه آمریکا رفتند. موازی با آن نیز یک جنبش دیپلماتیک آمریکایی در بیروت برای به کرسی نشاندن ژنرال «جوزف عون» آغاز شده است.
در این بین و در سفر سیدعباس عراقچی، تهران پیام محکمی مبنی بر حمایت از حزبالله را ارسال کرد؛ هم به مقامات حزبالله و هم به مقامات لبنانی، به آنان نیز گوشزد شد که ایران به پشتیبانی از حزبالله ادامه میدهد و آنها نیز باید مراقب رفتارهای خود باشند.
هدف این تحرکات، حذف مقاومت از معادلات سیاسی لبنان و سپس منطقه به عنوان بخشی از هدف کلیتر «ریشهکنی مقاومت» قرار دارد؛ در صورت وقوع این موضوع، فشار به حزبالله جهت خلع سلاح خود دو چندان خواهد شد. گفته شده در تماس تلفنی دو روز پیش نتانیاهو با مکرون، نتانیاهو به مکرون تأکید کرده که حملات اسرائیل، فرصت خوبی برای فرانسه است تا معادلات داخلی لبنان را نیز به نفع خود تثبیت کند پس باید با آمریکاییها هماهنگ باشد.
با توجه به اشتغال شدید رهبری کنونی حزبالله بر امور امنیتی و نظامی، پیشبرد مسائل سیاسی به نبیه بری، رئیس پارلمان واگذار شده است.
سه گزینه جدی ریاست جمهوری، جوزف عون(آمریکا)، الیاس البیسری(قطر) و جورج خوری(امارات، پوششی عون و به قول خود لبنانیها: میشل سلیمان دوم) هستند. ناصیف حتی، عصام سلیمان و زیاد بارود دیگر گزینهها هستند. موضع رسمی حزبالله البته این است که دخالتی نمیکند اما افراد رادیکال را نیز نمیپذیرد ضمن اینکه باید اولویت کشور توقف تجاوز دشمن باشد./یادداشت رسیده به پایشگر