×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
false
true
بیمه؛ چتری سوراخ در طوفان اقتصاد!

بیمه؛ چتری سوراخ در طوفان اقتصاد!

یادداشت و تحلیل پایشگر: شهراد اثنی عشری

بیمه، این فرزند ناخلف اقتصاد، قرار بود چتری باشد برای روزهای بارانی، اما انگار سال‌هاست که سوراخ‌هایش بیشتر از سایه‌اش شده است.

مردمی که زیر بار سنگین تورم و معیشت خم شده‌اند، چگونه توقع داشته باشند که بیمه برایشان ناجی باشد، وقتی خود، درگیر زخم‌های کهنه و ناتوانی‌های مدیریتی است؟
در سرزمینی که هر روز، قیمت‌ها بی‌پروا می‌تازند و درآمدها نحیف‌تر از دیروز می‌شوند، بیمه دیگر نه یک ضرورت، بلکه کالایی تجملی شده که تنها عده‌ای خاص توان چشیدن طعم آن را دارند.

البته، در این میان نمی‌توان از نقش هنرمندانه مدیران این صنعت چشم پوشید؛ مدیرانی که سال‌هاست در برج‌های عاج نشسته‌اند و به جای حل معضلات، به افزایش تعرفه‌ها و کاهش تعهدات می‌اندیشند.
گویی رسالتشان نه توسعه فرهنگ بیمه، بلکه ساختن هزارتویی از قوانین و مقرراتی است که مردم را بیشتر از قبل به این نتیجه برساند که “اعتماد به بیمه، بازی باخت-باخت است.”
آن‌ها چنان در بازی اعداد و سودهای کلان غرق شده‌اند که فراموش کرده‌اند بیمه، امنیت است، نه تجارت بی‌رحمانه‌ای که تنها به فکر جیب صاحبان قدرت باشد.

وقتی صنعت بیمه به جای خلاقیت و نوآوری، درگیر بروکراسی و مدیریت‌های سلیقه‌ای شود، نتیجه‌ای جز رکود و بی‌اعتمادی نخواهد داشت.
در کشوری که بیمه باید تکیه‌گاه مردم باشد، تبدیل به باری اضافی شده که هر کس توانش را ندارد، از آن شانه خالی می‌کند.
شرکت‌هایی که باید در روزهای سخت، ناجی مردم باشند، خود گرفتار ندانم‌کاری‌هایی هستند که جز عقب‌گرد چیزی برای این صنعت به ارمغان نیاورده است.
بیمه‌ای که باید زخم‌ها را التیام بخشد، خود زخمی عمیق از بی‌برنامگی و سوءمدیریت دارد.

شاید روزی برسد که بیمه، دوباره به رسالتش بازگردد؛ روزی که مردم برای خرید بیمه نیاز به هزار و یک محاسبه و مقایسه نداشته باشند، روزی که مدیرانش بیشتر از اعداد و سودهای کلان، به اعتماد و رضایت مشتریان بیندیشند.
اما تا آن روز، بیمه در سایه‌ای از بی‌اعتمادی و مدیریت‌های ناصواب باقی خواهد ماند، و مردم همچنان با نگاهی تردیدآمیز از کنار آن خواهند گذشت، گویی که بیمه تنها نامی زیبا و بی‌اثر در اقتصاد این کشور است.

بیمه در این سرزمین، بیش از آنکه دستگیر باشد، دلگیر است. مردمی که هر روز در چنبره‌ی تورم و معیشت گرفتارند، چگونه به آینده‌ای بیندیشند که امروزشان در هاله‌ای از ناامنی فرو رفته است؟
وقتی هزینه‌های زندگی از سقف آرزوها عبور کرده، بیمه از یک نیاز به یک گزینه‌ی لوکس بدل شده است.
اعتماد، حلقه‌ی گمشده‌ی این صنعت است؛ بیمه‌ای که قرار بود پناه باشد، حالا با هزار اما و اگر، راه را برای تردید باز کرده است.

در این میان، نقش مدیرانی که بیش از آینده‌ی این صنعت، دغدغه‌ی حفظ صندلی‌هایشان را دارند، غیرقابل انکار است.
محصولاتی که با نیازهای واقعی مردم بیگانه‌اند، خدماتی که پشت هزار وعده‌ی پوچ پنهان شده، و شرکت‌هایی که در سودهای مقطعی غرق‌اند، همه و همه دست به دست هم داده‌اند تا ضریب نفوذ بیمه در این کشور، از نفس بیفتد.
تا وقتی که سیاست‌های این صنعت نه برای مردم، بلکه برای بازی‌های مالی و افزایش تعرفه‌ها تدوین می‌شود، بیمه همچنان در گوشه‌ی فراموشی خواهد ماند، بی‌آنکه سهمی در امنیت واقعی این جامعه داشته باشد.

صاحب امتیاز و مدیر مسوول پایگاه خبری پایشگر

منبع خبر : پایشگر
false
true
false
false

true