true

تلاش تلویزیون برای دیده شدن
یادداشت و تحلیل پایشگر– اکرم محمدی
روزی روزگاری، یک هفته چشم به راه میماندیم تا صدای تیتراژ سریال محبوبمان از قاب کوچک تلویزیون شنیده شود.
سریالهایی که قرار دیدنشان، یک آیین خانوادگی بود. “عزالدین قسام”، “جنگجویان کوهستان”، “آینه”، “پاییز صحرا”، “اوشین”، “هانیکو” و حتی “آرایشگاه زیبا”؛ هر یک روایتگر دنیایی بودند که با اشتیاق به استقبالش میرفتیم.
آن زمان نه اینترنتی بود، نه پلتفرمی برای انتخاب. تنها دو شبکه داشتیم و برفکهای گاه و بیگاهش. و با همانها، دنیایی برای خودمان ساخته بودیم؛ دنیایی که مخاطب در آن، چشم و دل سپرده به روایت تلویزیون بود. اکنون اما، بازی عوض شده است. دیگر نه کسی منتظر تیتراژ سریالی میماند، نه برای تماشای یک اپیزود، کاری را نیمهکاره رها میکند.
مخاطب امروز، گزیدهکار و بیصبر است؛ تلویزیونش را خودش انتخاب میکند، یا حتی انتخاب میکند که تماشا نکند.
و در این میان، صدا و سیما، با بودجهای میلیاردی، برای جذب نگاهی گذرا، دست به دامن بیلبوردهای سایر سازمان ها شده است.
سریالهای سفارشی با مضمونهای شهری، تبلیغشان را بر پلهای عابر و تابلوهای بزرگراهها فریاد میزنند، بلکه مخاطبی بیحوصله را به تماشا بنشانند.
این روزها تلویزیون، بیش از آنکه رقیبی بیرونی داشته باشد، گرفتار رقابت با گذشته باشکوه خود است. گویی در تقلایی بیپایان، تلاش میکند از تصویری که زمانی از خود ساخته، پیشی بگیرد… اما مخاطب، دیگر در آن آینه قدیمی، تصویر خود را نمیبیند.
false
true
https://paieshgar.ir/?p=206440
false
false