سايه سنگین سیاست بر اقتصاد و مداخله غیر کارشناسی مسوولان/فساد ارزی، بانکی و اداری، در افزایش تورم تأثیر مستقیم دارد
اخبار اقتصادی پایشگر– در شماره اول گزارش بررسی وضعیت اقتصادی ایران و افغانستان، به دلایل ساختاری رشد تورم در دو کشور پرداخته شد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، در شماره دوم این گزارش، به بررسی نقش و تأثیر تصمیمات مسوولان و دولتمردان دو کشور در حوزه اقتصاد میپردازیم.
نقش دولتمردان
نقش مسئولان و دولتمردان در مدیریت اقتصادی و تأثیرگذاری بر تورم در افغانستان و ایران تفاوتهای چشمگیری دارد.
این تفاوتها از نحوه اتخاذ سیاستهای اقتصادی، شفافیت در حکمرانی، و میزان پاسخگویی دولتها به مشکلات اقتصادی ناشی میشود:
مدیریت اقتصادی در افغانستان
دولتمردان افغانستان به دلیل جنگهای طولانی و وابستگی شدید به کمکهای بینالمللی، بیشتر نقش تسهیلگر در مدیریت اقتصاد داشتهاند تا بازیگران اصلی.
آنها با اجرای سیاستهایی نظیر تثبیت نرخ ارز از طریق کمکهای خارجی و تمرکز بر واردات کالاهای اساسی توانستهاند قیمتها را کنترل کنند.
اما این اقدامات بیشتر پاسخی به شرایط بحرانزده کشور بوده و نه برنامهریزی بلندمدت.
سیاستهای پولی در افغانستان
مقامات بانک مرکزی افغانستان با محدود کردن نقدینگی و عدم چاپ پول بدون پشتوانه، توانستهاند تورم را مهار کنند.
این در حالی است که در بسیاری از موارد، دولتمردان افغان، به دلیل فقدان زیرساختهای اقتصادی و نبود منابع داخلی کافی، از دخالت مستقیم در اقتصاد فاصله گرفتهاند.
این عدم مداخله، هرچند توسعه را محدود کرده، اما جلوی برخی از بحرانهای تورمی را نیز گرفته است.
مسئولیتپذیری و شفافیت در ایران
در ایران، مسئولان به دلیل ساختار اقتصادی پیچیده و تأثیر زیاد سیاست بر اقتصاد، مسئولیت بیشتری در بروز تورم دارند.
سیاستهای پولی و مالی ایران مانند چاپ پول بدون پشتوانه، پرداخت یارانههای نقدی، و کاهش ارزش پول ملی، اغلب به دلیل تصمیمات کوتاهمدت و غیرکارشناسی، تورم را تشدید کرده است.
کمبود شفافیت در عملکرد اقتصادی و ضعف در مقابله با فساد نیز نقش بزرگی در تشدید مشکلات اقتصادی دارد.
تأثیر تحریمها و مدیریت داخلی در ایران
دولتمردان ایران نتوانستهاند برنامههای جایگزین برای مقابله با آثار تحریمها ارائه دهند و سیاستهای ضدتورمی مؤثری اجرا کنند.
در عوض، تصمیمات شتابزده و نبود سیاستهای پایدار، اوضاع را وخیمتر کرده است.
فساد و تأثیر آن بر مدیریت اقتصادی
یکی از عوامل کلیدی تفاوت میان این دو کشور، سطح فساد در نظام مدیریتی است.
در افغانستان، هرچند فساد وجود دارد، اما به دلیل اقتصاد کوچکتر و وابستگی به کمکهای خارجی، این فساد تأثیر مستقیم کمتری بر نرخ تورم دارد.
در مقابل، در ایران، فساد گسترده در نظام بانکی، ارزی، و اداری به افزایش هزینه تولید و کاهش بهرهوری منجر شده و مستقیماً در افزایش تورم نقش داشته است.
محدودیتهای افغانستان و نقش دولتمردان
دولتمردان افغانستان به دلیل نبود صنایع پیچیده و ساختار اقتصادی کوچک، عملاً قدرت مانور کمتری دارند.
بسیاری از تصمیمات اقتصادی آنها به توصیههای نهادهای بینالمللی و کمکهای خارجی وابسته است.
در چنین شرایطی، دولت نقش کمتری در تولید تورم ایفا میکند.
این در حالی است که دولتمردان ایران به دلیل سیاستهای غیرمسئولانه، مستقیماً در تشدید مشکلات اقتصادی سهیم هستند.
نگاه به آینده و برنامهریزی اقتصادی
در افغانستان، دولتمردان عمدتاً برنامهریزی بلندمدت اقتصادی ندارند و بیشتر بر بقای کوتاهمدت تمرکز دارند.
در ایران، هرچند ظرفیتها و امکانات برای برنامهریزی بلندمدت وجود دارد، اما سیاستزدگی، ناپایداری تصمیمگیریها، و دخالتهای سیاسی در اقتصاد مانع تحقق این هدف شده است.
این تفاوت باعث شده ایران نتواند از ظرفیتهای خود برای کنترل تورم بهرهبرداری کند.
جمعبندی
به طور خلاصه، دولتمردان افغانستان به دلیل ساختار اقتصادی سادهتر و وابستگی به کمکهای خارجی، تأثیر کمتری بر تورم دارند، اما مسئولان ایران با تصمیمات کوتاهمدت، فساد سیستماتیک، و عدم برنامهریزی مناسب، تورم را به طور قابل توجهی افزایش دادهاند.