×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
false
true
سفر به رومانی بدون بلیت ، بدون ویزا/برای آموختن زبان آرزو ها به “زرگر”بروید/قرابت زرگری ها با خوانندگان مشهور ترکیه

سفر به رومانی بدون بلیت ، بدون ویزا/برای آموختن زبان آرزو ها به “زرگر”بروید/قرابت زرگری ها با خوانندگان مشهور ترکیه

اخبار اجتماعی پایشگر-سفربه رومانی، از آن دست سفرهایی است که به ویزا نیاز ندارد،فقط کافیست باک بنزین ماشین تان را پر کنید و به سمت قزوین بروید ، قبل از قزوین ، از خروجی آبیک مسیری را طی می کنید، دیگر نه تابلویی هست و نه راهنمایی ،اما وقتی نام رومان را به هر کسی می گویی ، مسیر را نشانت می دهند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایشگر،وبالاخره تابلویی که نشاندهنده روستای زرگراست.روستایی با زبانی متفاوت .زبانی که به غیر از این جا در هیچ جای کشور به آن سخن نمی گویند. مردم این روستا چند زبانه هستند.

وارد روستا می شوی ، زنان و مردانی که از کنارت می گذرند، لبخندی به لب دارند، درخانه ها  اغلب باز است و این نشان از امنیت منطقه است. می گویند اغلب ساکنان روستا با هم فامیل هستند.فامیل هایی اهل روستای زرگر از نژادرومان.

کمی در روستا که می چرخی ، نانوایی و خواربارفروشی هم می بینی .یکی دوتا خانه ویلایی و شیک که با بافت سنتی این منطقه هماهنگی ندارد ،شاید پای ویلاسازان هم به این روستا باز شده باشد! اما آن چه از ابتدای ورود به روستا آزار دهنده است ، بوی نامطبوعی است که با گرم شدن هوا اوج می گیرد ووقتی پیگیرمی شوی، دلیلش فعالیت کارخانه کمپوست است.

حالا جمعیت این روستا حدود 800 نفر است و نقریبا  250 خانوار در این روستا زندگی می کنند.

برخی می گویند آن ها از رومانی، یونان و ایتالیا به ایران آمده اند و برخی دیگر هم معتقدند که برخی از سربازان اسکندر ، بعد از جنگ در این جا ماندند اما هیچ یک از این گفته ها معتبر نیست.

دراین روستای کوچک از هر که در مورد پیشینه این روستا و زبانشان می پرسی، می گویند ابوالفضل زرگر تنها کسی است که می تواند اطلاعات درست بدهد و راهنمایی کند.فکر می کردم ، با پیرمردی جافتاده و دنیا دیده رو به رومی شویم اما ابوالفضل زرگر،جوانی 36 ساله وفارغ التحصیل رشته روانشاسی و مدرس همین رشته است وتابستان ها و اوقات فراغت در خوابار فروشی اش روزگار می گذراند.

او در مورد این که چطور اطلاعات مربوط به این روستا و زبانشان را کسب کرده ، می گوید:حدود18 سال پیش یکی از معلمانم گفت که موضوع پایان نامه کارشناسی ارشدش را تحقیق در مورد زبان زرگری انتخاب کرده وازمن خواست تا به او کمک کنم.من  هم به دلیل اشتیاقی که داشتم این کار را انجام دادم ومتونی را که ایشان  می آورد، ترجمه می کردم.

معلمم پایان نامه اش را تحویل داد اما من دست از تحقیق برنداشتم و این کار را ادامه دادم وبرای خودم مطلب می نوشتم ودر مورد این زبان ، تحقیق کردم تا این که زبان زرگری مورد توجه رسانه ها و خبرنگاران قرار گرفت و من بررسی هایم را در اختیار رسانه ها قرار دادم و در چند شبکه تلویزیونی حضور پیدا کرده و در مورد این زبان وویژگی های آن صحبت کردم.

آن زمان فکر می کردم که این زبان محدود به همین جا می شود و هیچ جا به این زبان صحبت نمی کنند و زبان زرگری ، فقط در روستای زرگر مرسوم است تا این که با رونق و گسترش فضای مجازی متوجه شدم که این زبان ، زبان زرگری نیست ،بلکه رومانو است و به مرور زمان ، مصطلح شده است.

خاستگاه رومانو

این تصور که اغلب فکر می کنند رومان ها اصلیت رومانیایی دارند، اشتباه است.اصالت و خاستگاه این زبان و مردم به هندوستان برمی گردد.رومانوها مهاجرت خود را ازهند آغاز کردند و به سمت غرب رفتند .رومانوها به مشاغل مختلف صنعتی اشتغال داشتند.زرگری،آهنگری و معماری مشاغلی بود که این افراد به آن مشغول بودند.بعداز جنگ جهانی هم کوچ آنان شدت گرفت و به جاهایی رفتند که در اثر جنگ تخریب شده بود . درواقع برای ساخت و ساز به مناطق دیگر رفتند و در آن جا ساکن شدند.بسیاری از آن ها برای مدت طولانی در یک مکان زندگی کردند و برخی هم به زادگاهشان ، هندوستان بازگشتند.برخی هم به مهاجرت خود ادامه دادند. از اروپای شرقی به اروپای مرکزی و غرب اروپا رفتند .

رومان ها در ایران

رومان های ایران هم  از سمت ترکیه وارد ایران شدند و به همین دلیل هم در حال حاضر در زبان ما کلماتی از آلمانی ، ترکی ، یونانی  سایر زبان ها وجود دارد و این نشان می دهد که رومان ها در این سرزمین ها بودند و در آن جا زندگی کردند.

زمان ورود رومانوها به ایران ،همزمان با دوره نادرشاه بود.در زمان افشاریه نه مالیات می دادند و نه به خدمت سربازی می رفتند.این وضعیت تا زمان پهلوی ادامه داشت و از زمان پهلوی ،ملزم به رفتن خدمت سربازی شدندومالیات هم پرداخت کردند.رومانوها به دلیل این که مهاجر بودند،هرجا که می رفتند، دین غالب آن جا را قبول می کردند.

زبان رومانو

این زبان در کشورهای مختلف ،به مرور زمان  تحت تاثیر لهجه و زبان آن مکان قرار گرفت. در ایران تحت تاثیر لهجه فارسی ، در یونان تحت تاثیر لهجه یونانی و در ترکیه و آلمان ، تحت تاثیر لهجه ترکی و آلمانی قرار گرفته است. اگر چه اصل زبان ،همان است و به همین دلیل با توجه به تاثیر پذیری زبان ،به لحاظ شفاهی منظور یکدیگر را متوجه نمی شویم اما وقتی می نویسیم ، منظور یکدیگر را می فهمیم .ضمن این که نوع نگارشمان هم به حروف لاتین است.

هر ساله روزهشتم آوریل هم مراسم روز رومان در کشورهای مختلف  برگزار می شود وپیش از این من هم به عنوان نماینده رومانوهای ایران در این مجامع، شرکت می کردم.

هدف من این است که این زبان از بین نرود ولی متاسفانه کودکان این روستا دیگر به زبان رومانو صحبت نمی کنند.

در گذشته وقتی که مردم این روستا جایی می رفتند با هم به زبان رومانو حرف نمی زدند و به نوعی ،احساس حقارت می کردند.من در طول این سال ها کاری کرده ام که وقتی اهالی روستای زرگر وقتی به جایی می روند، با هم به این زبان سخن می گویند ومی خواهند که دیگران هم متوجه شوند که این چه زبانی است .درواقع من این روستا را معروف کردم. دربسیاری از شبکه های داخلی و خارجی برنامه داشتم.الان تقریبا مردم شناختی نسبی از این زبان و روستا دارند. حالا روستای زرگر در درس جغرافیای استان، سال دوم دبیرستان هم دراستان قزوین آمده و تدریس می شود.

در کشورهایی هم که رفتم ، مشاهدات میدانی داشتم و از نزدیک رومانو ها را دیدم. و حتی هنگام سفربه ترکیه ، هلند،یونان، در شبکه های تلویزیونی آنان برنامه داشتم.

متاسفانه به دلیل اتفاقات و حواشی که برای من اتفاق افتاد ، ممنوع الخروج شدم و همین مسئله سبب شد تا دیگر نتوانم به این جلسات بروم.متاسفانه همشهری های من اَنگ غیر مرتبط زدند.بعد از این اتفاق، به قدری دلسرد شدم که حتی دیگر به گردشگران هم اطلاعات نمی دهم .

کسی که برای فرهنگ ارزش قائل باشد ، متوجه اتفاقی که در طول این سال ها برای این روستا و این زبان افتاده ، می شود.

الان زبان رومانو، زبان آرزوهاست.یعنی وقتی مردم این روستا از خداوند چیزی می خواهند به زبان فارسی ، خواسته خود را طلب نمی کنند ، بلکه به زبان رومانو از خداوند درخواست می کنند.

زرگر می گوید :زبان ما زبان زرگری نیست.این زبان به عنوان زبان زرگری مصطلح شده است.همان طور که زبان فارسی یا انگلیسی ، یک زبان است ، زبان رومانو هم یک زبان است.آن چه ما به عنوان زبان زرگری می شناسیم،یک زبان ساختگی است .در گذشته در بازار دوکاسب برای این که مشتری متوجه منظورشان نشود، از این زبان استفاده می کردند و به نوعی رمز گذاری می کردند و انتهای هر سیلاب اسم “اَزَ”اضافه می کردند و پایان هر سیلاب “جَزَ”می آوردند.مثلا وقتی می خواستند بگویند “حسین رفت” می گفتند”حُ اَزَ” “سین اَزَ” رفت جَزَ”.به غیر از این هم نوعی دیگر است که کاملا ساختگی است.

در برخی از موارد مطالبی هم به نام من منتشر می شود که صحت ندارد مثلا جایی خواندم که به نقل از من نوشته بودند که ما اروپایی هستیم که این ها صحت ندارد.

واقعیت این است که ما اروپایی نیستیم و خاستگاه ما هندوستان است.البته از نظر شکل و شمایل شبیه اروپایی ها هستیم.تیپ و قیافه زرگرها شبیه آلمان ها و ایتالیایی هاست . موهای بور،چشم های روشن،پوست سفید و تنومند و البته صدایی کوهستانی دارنداما ازدواج های متفرقه  باعث شد تا دورگه شوند. ضمن این که مردم این روستا چند زبانه هستند.

او در پاسخ به سئوال خبرنگار پایشگر که یکی از ویژگی های زبان پویایی است و آیا این پویایی در مورد رومان ها هم اتفاق افتاده؟می گوید:بله ؛ولی این پویایی در زمینه تخریب زبان رومان ها اتفاق افتاده والان طوری شده که برخی واژه ها از زبان ترکی و فارسی وارد این زبان شده است.رومان ها در کل اروپا چرخیدند و از کل اروپا هم کلماتی را با خود به این زبان آوردند.واژه هایی از زبان ترکی ، آلمانی ، ایتالیایی ، یونانی و رومانیایی به این زبان وارد شده است و این نشان می دهد که این افراد به مدت طولانی در میان آن ها زندگی کردند و با آن ها بودند و حتی بعضی از کلمات را در زبانشان، به عاریت گرفتند. البته ریشه شمارش زبان ما یونانی است.

زرگر در پاسخ به این سئوال که با توجه به ریشه هندی این قوم  و البته مهاجرتشان، آیا از واژه های هندی در این زبان استفاده می شود،گفت:بله ،مثلا واژه مانوش هندی است.در هندوستان مانوش ها به انسان های خوبی گفته می شد و طایفه بزرگی در هند از مانوش ها همچنان زندگی می کنند.

در مورد رومان ها ، ادعاهایی هم وجود دارد مثلا آقای بهرام قزلباش که از دوستان نزدیک وخوب من  است از طایفه قزلباش های شیراز است . ایشان مدعی است که رومان ها از قزلباش ها هستند.البته قزلباش ها طایفه ای قدرتمند هستند ولی ما از این طایفه نیستیم.

روم ها در کشورهای دیگر به شدت زندگی ضعیفی دارند و از گفتن این که ما روم هستیم ، اِبا دارند. در کشورهای دیگراین مردم را قبول ندارند.آن ها به شکل  مهاجر وارد کشورهای مختلف شدند و چون جایی برای ماندن نداشتند،مجبور بودند که به زور متوسل شده وجایی را تصاحب کرده و زندگی کنند.آن ها درگیری و خونریزی داشتند و به همین دلیل در جوامع دیگر مورد قبول واقع نشدند و مجبور بودند برای گذراندن امورات زندگی خود دزدی کنند و ما ازبازماندگان همان اقوام هستیم .البته این نزول شخصیت است .روم ها در کشورهای دیگر هم مورد قبول نیستند .مثلا در ترکیه به روم ها شغل دولتی نمی دهند.

از روم های معروف در ترکیه ابرو گوندش و سیبل جانِ خواننده را می توان نام برد. در زبان ترکی به روم ها چینگَلَر می گویند و ابرو آهنگی هم برای هم نژادان خود با همین نام  خوانده است . روم های ترکیه بیشتربه سبد بافی مشغولند. یعنی زنان می بافند و مردها می فروشند و در محله قاضی عثمان پاشای استانبول زندگی می کنند.البته در شهرهای دیگرترکیه هم این قوم حضور دارند و زندگی می کنند.

 

روم ها هر ساله 8 آوریل دور هم جمع می شوندو در اجلاس سالانه نظراتشان را برای زندگی بهتر ارائه می کنند و پیام مرا به عنوان نماینده روم های ایران قرائت می کنند.

جمعیت روم ها

جمعیت روم ها در دنیا مشخص نیست چون بسیاری هویت خود را مخفی می کنند اما گفته می شود که حدود 20 میلیون نفر روم در دنیا زندگی می کنند البته این رقم دقیق نیست چرا که این ها تاریخ مدونی از خود ثبت نکرده اند.

ما می خواستیم موزه مردم شناسی را در یک حمام قدیمی در روستای زرگر تاسیس کنیم اما نشد چون می خواستند حمام را بفروشند.اگر موزه راه اندازی می شد، لازم نبود جوان ها بروند کارگری و یا از روستا مهاجرت کنند.ما  این توان را داریم تا اینجا را به یک روستای گردشگری تبدیل کنیم و پذیرای مسافران بسیاری باشیم و بااین کار می توان برای 100 نفر کارآفرینی کرد.

متاسفانه گردشگران و مسافران زیادی به این جا می آیند ولی در این روستا مکانی برای اقامت مسافران ایرانی و خارجی نداریم ، با همه این اوصاف ،سالانه حدود500تا600نفر به این جا می آیند که حدود 150 نفر از آنان گردشگر خارجی هستند و البته من میزبان همه گردشگران هستم و دستخط تمام میهمانان را دارم و قصد دارم که کتابی از این موارد را منتشر کنم.

زرگر به آماده سازی فرهنگ لغتی اشاره می کند و می گوید :الان 8 سال است که روی  فرهنگ لغت آن کار می کنم البته کلماتی در دهخدا هست که تا به حال آن هارا نشنیده ام که بخواهم معادل آن را پیدا کنم و با کمک دوستانم در هند و مهندس عبدالله زرگر در حال تکمیل این لغتنامه هستیم. آقای علی زرگر اطلاعات خوبی دارد و از کمک ایشان هم استفاده می کنیم .

این زبان هنوز زنده است و قدیمی ها به این زبان سخن می گویند .در شهریار کرج نصرت الله زرگر چوگر نوازی می  کند به زبان رومانو هم به خوبی می خواند .البته موسی زرگر نخستین وزیر بهداشت جمهوری اسلامی و پزشک معالج امام هم از این روستاست و به زبان رومانو سخن می گوید.

این پژوهشگر فرهنگ رومانو ، در خصوص تاثیر جاده ابریشم در جریان این مهاجرت ، می گوید:مناسب ترین مسیر برای مهاجرت، راه ابریشم بود.این قوم در هر کشوری ، دین و فرهنگ آنان را قبول کردند دین رایج هندوستان ، بودایی بود.

این  روستا که حالا به واسطه پیگیری های ابوالفضل زرگر ،معرفی شده و حتی تابلویی هم با عنوان این روستا دارد،همچنان نیازمند توجه و معرفی بیشتر است.

این روستا افرادی با سواد دارد که در مشاغلی چون معلمی ،ریاست دادگستری ، فرهنگی ومشاغل نظامی فعالیت دارند  اما متاسفانه حالا فقط نسل قدیم به این زبان سخن می گویند .

زرگر می گوید:به ایرانی بودنم ،افتخار می کنم و این که یک معلم هستم و در ایران زندگی می کنم چون شرایط زندگی ما نسبت به روم های دیگر خیلی بهتر است و این جای خوشحالی داردو اگر این جا به درستی معرفی نشده ،کم لطفی از طرف مردم این جا بوده نه دولت.

 

false
true
false
false

true