true
سفر سینما به شهر شعر
اخبار فرهنگی هنری پایشگر -برگزاری دوباره بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر و میزبانی شیراز یکی از اتفاقات مهم پیش روی فرهنگی کشور است و میزبانی شهر شیراز از این رویداد، یادآور توجه بیش از پیش به تلاقی شعر و سینما و احیای سینمای شاعرانه به عنوان یکی از شاخص های اصلی سینمای ایران است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایشگر، «خوشا شیراز و وضع بیمثالش»… به نظر میرسید این بیتی است که برگزارکنندگان چهل و سومین جشنواره جهانی فیلم فجر آرزو میکنند، مهمانان بعد از پایان جشنواره و ترک شهر شیراز زیر لب زمزمه کنند؛ شیرازی که اینبار نه فقط شهری اصیل و کهن بلکه میزبان رویدادی فرهنگی بوده که انتظار میرود هر برنامه و نمایش فیلمش زمینهساز شکلگیری خاطرهای خوش باشد.
جشنواره جهانی و شهر
جشنواره جهانی فیلم فجر زمانی که از بخش ملی جدا شد و استقلال یافت، ابتدا به سمت آن میرفت که جشنواره فیلم ایران نام بگیرد، حکم دبیر جشنواره سیدرضا میرکریمی هم تحت همین عنوان از سوی رئیس سازمان امور سینمایی صادر شده بود. اما همانطور که تصور میشد و دور از انتظار نبود، گروهی با این نامگذاری مخالفت کردند و یادآور شدند که جشنواره ماهیت خود را از جشنواره فیلم فجر و گروه جشنوارههای فجر میگیرد و از این رو بنا به سلیقه مدیریت نمیتواند نام دیگری داشته باشد. پس به این شکل بود که ایده جشنواره فیلم ایران به نتیجه نرسید.
شش دوره جشنواره به صورت مستقل برگزار شد و چارچوب و الگوی خود را برای برگزاری یک رویداد فرهنگی و هنری و البته سینمایی تعریف کرد. بسیاری از آنچه امروز در پیکره جشنوارههای سینمایی دیده میشود، ابتدا در جشنواره جهانی فیلم فجر پایه گذاشته شد، سادهترین آن، این که هرکس وارد جشنواره میشود کارت جشنواره را به گردن آویخته باشد و بسیاری جزئیات و کلیات دیگر.
در دوره چهل و سوم بنا به دلایل مختلف که حتما دبیر جشنواره روحالله حسینی برای آن مصادیقی دارد، جشنواره از تهران به شیراز کوچ خواهد کرد. این مهاجرت میتواند موقتی باشد یا دائمی، فعلا نکتهای از سوی دبیر جشنواره یا برگزارکنندگان اعلام نشده است، اما در حد همین یک دوره هم میتوان تصور کرد که چه مزایا و معایبی در این انتخاب وجود دارد.
وقتی جشنواره به شیراز میرود
این کوچ خودخواسته از تهران به شیراز میتواند به دلایل مختلف اجتماعی و فرهنگی رخ داده باشد، به هر حال بد نیست مانند جشنواره فیلم کودک، جشنوارههای سینمایی و هنری میزبانی شهرهای مختلف را بپذیرند تا رویدادهای فرهنگی صرفا محدود به تهران نشود، این یک پیشفرض منطقی است، اما در عین حال باید دید برگزاری در شیراز چه منافعی را حداقل در سطحی که قابل مشاهده است متوجه جشنواره میکند.
نخست آن که برگزارکنندگان جشنواره میتوانند با این تصمیم حضور در یک محیط متفاوت را تجربه کنند و در نتیجه جشنواره نیز در مواجهه با گروهی از مخاطبان از خطهای دیگر با فرهنگ و رویکردی شاید متفاوت قرار میگیرد. تفاوت مخاطب میتواند تغییراتی را هم در شاکله جشنواره ایجاد کند، اینکه اصلا اهالی شیراز دوستدار جشنواره هستند؟ مایلاند برای یک رویداد سینمایی چند روز خود را در محیط سینما قرار دهند؟ چقدر از جشنواره استقبال میکند و این استقبال چقدر پایایی دارد؟ همه اینها با حدس و گمانهایی به جواب میرسد، مثلا اینکه شیراز شهری غنی از فرهنگ است و اصلا بعید نیست مردمان این شهر بسیار دوستدار یک جشنواره بینالمللی باشند. البته برای پاسخ دقیقتر باید تا آذرماه صبر کرد.
وقتی پای مهمانهای خارجی به ایران میرسد، بعید است صحبت از استان فارس و تخت جمشید نشود، حالا جشنواره جهانی فیلم فجر تصمیم گرفته به لحاظ جغرافیایی در فاصلهای بسیار کم از این مجموعه تاریخی برگزار شود و چه چیز بهتر از مواجهه مستقیم مهمانان با تاریخ کهن ایرانی. احتمالا برگزارکنندگان جشنواره برنامههایی برای برقراری نسبتی بین جشنواره و این فضاهای تاریخی در نظر گرفتهاند.
نفس کشیدن مهمانان ایرانی و خارجی در محیطی که بزرگترین شاعران ایرانی قرنها قبل در آن زیستهاند و حالا مزارشان محل گردهم آمدن مردمان است، یکی از ویژگیهای برگزاری جشنواره در شیراز محسوب میشود، البته به این شرط که حضور مهمانان در این فضاها نسبت درستی بین سینما و شعر را بیان کند. اگر از سالهای بسیار دور شعر ایرانی به صورت پررنگ نماد ایران و ایرانیان محسوب میشد، امروز بیشک سینمای ایران هم نقش پررنگی در این زمینه دارد؛ دلیل این مدعا غیر از جوایز جهانی که تاریخ سینمای ایران ثبت شده، حضور چهار فیلمساز ایرانی از کشورهای مختلف در اسکار ۲۰۲۶ است. پس شعر و سینمای ایران هر دو جهانیاند و چه خوب است این تلاقی در شیراز و در جریان جشنواره جهانی هوشمندانه مورد توجه قرار گیرد.
میزبانی شیرازیها
جشنواره فیلم کودک و نوجوان مسافر شهرهای مختلف بوده است، از تهران تا اصفهان و از اصفهان تا کرمان و همدان، اما فعلا چندی است که خانه خود را اصفهان قرار داده است. اصفهانیها طبیعتا از این موضوع رضایتمند هستند و نمود آن را میتوان در شیوه حضور و مشارکت آنان در جشنواره دید؛ از همراهیهای شهرداری تا گرد هم آمدن مردم وقتی متوجه میشوند که اختتامیه جشنواره در مرکز سالن اجلاس سران اصفهان در جریان است. این جشنواره در اصفهان جا افتاده و جایگاه خود را یافته، هرچند این جا افتادن خالی از مشکلات و دردسرها نیست.
در مورد جشنواره جهانی فیلم فجر و میزبانی شیرازیها ماجرا کمی متفاوت است، در اصفهان ماجرای همراهی بچهها و شور و شوق آنان در جشنواره مطرح است، اما در شیراز تقریبا مخاطب جدی سینما مورد نظر است، مخاطبی که اشتیاق به مواجهه با سینماگرانی دارد که شاید الزاما ستاره سینمای جهان نباشند، اما از تاثیرگذاران در این زمینه هستند.
شهر شیراز در روزهای برگزاری جشنواره میزبان جمعی از سینماگران خارجی و ایرانی و خبرنگاران و برگزارکنندگان جشنواره میشود که این در جای خود حجمی از گردشگران را به شهر میآورد. شاید این موضوع انگیزهای باشد برای مسئولان استان فارس برای میزبانی قابل قبول از جشنواره. مسئولان شهر شیراز میتوانند امکانات شهر خود را به واسطه برگزاری چند روزه جشنواره محک بزنند و به این ترتیب تجربهای ارزشمند را در کارنامه خود ثبت کنند.
امید به برگزاری مطلوب جشنواره
شاید جشنواره جهانی فیلم فجر و اصلا جشنواره جشنواره فیلم فجر سابقه سفر به شهرهای دیگر و برگزاری در محلی غیر از تهران را نداشته باشند، اما هر کاری نخستینی دارد و میتواند درروزهایی که چهل و سومین جشنواره جهانی فیلم فجر در شهر شیراز برگزار میشود این تصمیم را بررسی کرد. جشنواره از پنجم آذر ماه کار خود را در شیراز آغاز میکند و برگزاری آن تا دوازدهم ادامه دارد. به نظر میرسد برگزارکنندگان جشنواره سخت در تلاش باشند تا در شرایط کنونی جامعه، جشنوارهای مطلوب برگزار کنند؛ اما در این میان پیوند شعر و سینما در سفر سینما به شهر شعر کنجکاوی برانگیز است.
false
true
https://paieshgar.ir/?p=219624
false
false


