×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
    امروز  سه شنبه - ۶ آذر - ۱۴۰۳  
false
true
قصاص برای مردی که،شوهر زن مورد علاقه‌اش را کشت

قصاص برای مردی که،شوهر زن مورد علاقه‌اش را کشت

اخبار حوادث پایشگر- رسیدگی به پرونده یک جنایت که سه سال پیش در حوالی اسلامشهر رخ داد با شکایت مرد جوانی به اداره پلیس و اعلام خبر ناپدید شدن برادرش آغاز شد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایشگر، او به افسر پرونده گفت: برادرم سهیل به تازگی ازدواج کرده اما چند روزی است که خبری از او نداریم. همسرش می‌گوید برای کاری از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته‌ است.

با شروع تحقیقات پلیسی جسد سهیل در اطراف اسلامشهر پیدا و قتل وی تأیید شد. خیلی زود تیم ویژه‌ای از کارآگاهان جنایی برای کشف راز این جنایت بررسی‌های خود را آغاز کردند.

در نخستین گام فرزانه- ۱۶ساله- همسر سهیل تحت بازجویی قرار گرفت و خیلی زود لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایت برداشت. او گفت: من با همدستی مرد مورد علاقه‌ام به‌نام فرید شوهرم را به قتل رساندیم.

وی درباره ازدواجش با سهیل گفت: من به اجبار پدر و مادرم با سهیل ازدواج کردم درحالی که به او هیچ علاقه‌ای نداشتم. من فرید را دوست داشتم حتی چند بار خواهان طلاق شدم اما خانواده‌ام مانع این کار شدند. بعدها برای خلاص شدن از دست سهیل که همیشه آزارم می‌داد نقشه قتل او را با فرید کشیدیم.

ولی من او را نکشتم این فرید بود که او را کشت من فقط شب حادثه در خانه را باز گذاشتم و فرید داخل شد. به او چکشی دادم که با چند ضربه او را کشت. البته خودم با متکا دهانش را گرفته بودم که صدایش نیاید بعد جسد را داخل یک ملافه پیچیدیم و با پلاستیک بسته‌بندی کردیم و با خودروی فرید به اطراف اسلامشهر برده و رهایش کردیم.

متهم دیگر پرونده به نام فرید نیز بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.

با صدور کیفرخواست صبح دیروز این دو متهم در شعبه چهارم دادگاه کیفری به ریاست قاضی عبداللهی و با حضور قاضی واعظی تحت محاکمه قرار گرفتند.

در آغاز جلسه اولیای‌دم در جایگاه قرار گرفته و درخواست صدور حکم قصاص کردند. فرید به‌عنوان متهم ردیف اول پشت میز دفاع ایستاد و گفت: من دلباخته فرزانه بودم نمی‌توانستم طاقت بیاورم که او متعلق به مرد دیگری باشد. او از من خواست که سهیل را بکشم تا با هم ازدواج کنیم.من باورم نمی‌شد وحتی فکر کردم شوخی می‌کند اما نمی‌دانم چه شد که دستم به خون این مرد بی‌گناه آغشته شد.

سپس متهم ردیف دوم که از کانون اصلاح وتربیت به دادگاه منتقل شده بود در جایگاه قرار گرفت.

وی به قضات گفت: همیشه با سهیل مشکل داشتم او اصلاً به من محبت نمی‌کرد دائماً کتکم می‌زد… همیشه تحقیرم می‌کرد….

من می‌خواستم طلاق بگیرم و پدرم هم به این جدایی راضی شده بود اما مادرم قبول نمی‌کرد و می‌گفت اگر بخواهی طلاق بگیری من هم از زندگی شما می‌روم.

شب حادثه من و سهیل در خانه مادرم بودیم و بعد از چند ساعت به خانه برگشتیم در همین هنگام فرید وارد خانه شد و به محض اینکه شوهرم را دید با چکش به سرش کوبید و از من خواست بالش روی دهانش بگذارم که فریاد نزند و من هم از ترس این کار را کردم.

فرزانه گفت: من حالا پشیمان هستم و به خاطر اتفاقی که افتاده‌ است از اولیای‌دم عذرخواهی می‌کنم.تقاضای عفو و بخشش دارم.

باز هم می‌گویم من قصدی برای کشتن سهیل نداشتم و نقشه‌ای در کار نبود، فرید خودش اقدام به این کار کرد و من از این اتفاق بسیار ناراحتم.

قضات پس از دقایقی شور متهم ردیف اول را براساس محتوای پرونده و اظهارات خود متهمان به قصاص و متهم ردیف دوم را به پنج سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کردند.

همچنین هر دو متهم به خاطر رابطه نامشروع به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شدند.

false
true
false
false

true