
لاریجانی و احیای عقلانیت در سیاست خارجی ایران/ مذاکرات هستهای در آستانه نگاهی تازه و راهبردی
اخبار سیاسی پایشگر– بازگشت علی لاریجانی به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، تنها یک انتصاب نیست؛ نشانهای است از چرخش آرام اما معنادار در قطبنمای سیاست خارجی ایران.
او که روزی از دل مذاکرات هستهای با غرب برخاسته بود، حالا بار دیگر در آستانه گفتوگویی بزرگ با جهان ایستاده است.
آیا عصر دیپلماسی عقلانی دوباره از راه رسیده؟
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، بازگشت علی لاریجانی به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را میتوان نشانهای از تغییر فضای تصمیمسازی در بالاترین سطوح امنیتی و راهبردی نظام دانست.
این انتصاب بیش از آنکه صرفاً یک جابهجایی سیاسی باشد، بیانگر بازتعریف «نسبت قدرت و عقلانیت» در سازوکارهای کلان کشور است.
لاریجانی بهعنوان شخصیتی با سابقه بلندمدت در نهادهای تقنینی، نظارتی و امنیتی، نماد میانهروی سیستماتیک و تجربهگرایی در برابر رویکردهای شعاری و تقابلی تلقی میشود.
بازگشت او میتواند مقدمهای برای آغاز مرحلهای تازه از تعامل سازنده در سیاست خارجی باشد که هم بر منطق اقتدار استوار است و هم بر درک واقعگرایانه از توازن منطقهای و بینالمللی.
در پرونده هستهای، لاریجانی احتمالاً به دنبال احیای «الگوی توافق گامبهگام» خواهد بود؛ مدلی که در آن امتیازات متقابل با تأکید بر اعتمادسازی مرحلهای و تنشزدایی هوشمند انجام میشود.
با توجه به مهارت او در استفاده از زبان دیپلماتیک بدون واگذاری مؤلفههای قدرت، انتظار میرود روند مذاکرات هستهای به جای برخوردهای ایدئولوژیک، به سمت استفاده حداکثری از ظرفیتهای دیپلماتیک و حقوقی پیش رود.
او در مدیریت مذاکره با غرب، بیش از آنکه به تهدید متقابل اتکا کند، تلاش خواهد کرد از اختلافات درونی بلوک غرب بهعنوان اهرمهای فشار علیه آمریکا بهره بگیرد و اتحادیه اروپا را به بازیگری مستقلتر ترغیب کند.
در سطح ساختاری، همزمان با بازگشت لاریجانی، احیای شورای عالی دفاع نیز نشاندهنده شکلگیری دوباره یک نظم دفاعی منسجم در بالاترین سطح نظامی کشور است.
شورای عالی دفاع که سالها در حالت غیرفعال بود، حالا میتواند بهعنوان بازوی تکمیلی در کنار شورای عالی امنیت ملی، هماهنگی کامل میان نهادهای نظامی، اطلاعاتی و سیاسی را ممکن سازد.
این شورا با ایفای نقش هدایت راهبردی، بهویژه در شرایط تهدیدهای ترکیبی و حملات هیبریدی، میتواند شکافهای عملیاتی و تصمیمگیری را کاهش دهد و ساختار فرماندهی نیروهای مسلح را یکپارچه کند.
در نهایت، ترکیب جدید شورای عالی امنیت ملی با هدایت لاریجانی، مسیر آینده سیاست خارجی ایران را از تقابل صرف به سوی دیپلماسی فعال، چندجانبهگرایی هوشمند و بازتعریف نقش ایران در منطقه هدایت خواهد کرد.
برخلاف برخی چهرههای پیشین که تمرکزشان بر مقاومت صرف بود، لاریجانی بر اصل «توازن بین مقاومت و مذاکره» تأکید خواهد کرد.
این توازن میتواند هم از ابزار بازدارندگی بهره گیرد و هم از فرصتهای دیپلماتیک، تا ایران را از حالت انفعال یا انزوا خارج کرده و به کنشگری مؤثر در تحولات بینالمللی بازگرداند.
با بازگشت لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی، مدیریت سیاسی و راهبردی پرونده هستهای احتمالا در اختیار او قرار میگیرد. اما اجرای فنی و مذاکرات کارشناسی همچنان بر عهده تیمی مانند عراقچی یا افراد مشابه خواهد بود.
لاریجانی نقش هدایتگر کلان و تصمیمساز اصلی را ایفا خواهد کرد، نه صرفاً هماهنگکننده.