×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
false
true
مسیر پرچالش اما پایدار ایران در گفت‌وگو/ چرا دیپلماسی برای تهران راهبرد است نه تاکتیک؟

مسیر پرچالش اما پایدار ایران در گفت‌وگو/ چرا دیپلماسی برای تهران راهبرد است نه تاکتیک؟

اخبار سیاسی پایشگر– در شرایط پرآشوب غرب آسیا، ایران همچنان دیپلماسی را به عنوان عقلانی‌ترین و کم‌هزینه‌ترین ابزار تامین منافع ملی و نشانه راهکاری راهبردی به منظور حفظ ثبات منطقه‌ای می‌داند و به نظر می‌رسد استمرار این نگاه، ایران را در جایگاه بازیگری قرار می‌دهد که هم توان بازدارندگی دارد و هم ظرفیت تعامل، ترکیبی که در معادلات آینده خاورمیانه تعیین‌کننده خواهد بود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایشگر، «عزت، حکمت و مصلحت» به عنوان مهمترین متغیرهای مفهومی اثرگذار بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، هریک به نوعی بهره‌گیری از ابزار «دیپلماسی» را به عنوان کم‌هزینه‌ترین راه تامین منافع ملی مورد تاکید قرار می‌دهد. به دیگر سخن تهران فارغ از اینکه دیپلماسی را مفهومی ذاتا ارزشی بداند یا نه، در تعاملات ۴۰ سال اخیر ترجیح داده است که میان تنش نظامی و دیپلماسی، دومی را انتخاب کند، انتخابی که ایران تلاش می‌کند هرگز از سر اجبار و تحمیل صورت نگیرد.

استفاده هوشمندانه از دیپلماسی و تمام ابزارهای زیر مجموعه آن، برای ایران امروز بیش از هر زمانی دیگری اهمیت دارد از آن رو که از یک سو متهم است که در این مسیر بی‌رغبت قدم برمی‌دارد و از سوی دیگر دشمنی در منطقه دارد که با دیپلماسی خصومت دیرینه دارد.

تاکید بر اصل دیپلماسی در دستگاه دیپلماسی

«دیپلماسی هیچ‌گاه پایان نمی‌یابد و همیشه است» اعتقاد دستگاه سیاست خارجی ایران از زبان وزیر امور خارجه است که در دیدار با جمعی از سفرا و کارداران خارجی در ایران، اعلام شد. «سیدعباس عراقچی» در این نشست و در کنار تمام واقعیاتی که درباره تحولات مطرح کرد، این را هم گفت که «از نظر ما، نقش دیپلماسی هرگز قابل حذف یا نادیده گرفتن نیست. ما به این مسیر ادامه می‌دهیم و ایران در استفاده از ابزار دیپلماسی برای پیگیری منافع خود مسئولانه عمل می‌کند».

سخنگوی وزارت امور خارجه هم در نشست خبری اخیر خود با اصحاب رسانه بر تداوم بهره‌گیری از ابزار دیپلماسی در تعاملات با جهان تأکید کرد. «اسماعیل بقائی» گفت: ما معتقدیم مسیر دیپلماسی هیچ‌گاه بسته نمی‌شود. ما از همه ابزارها برای تأمین منافع ملی کشور خود استفاده می‌کنیم و هرگاه تشخیص دهیم که دیپلماسی مؤثر و ثمربخش است، در استفاده از آن تردید نخواهیم کرد. البته طبیعی است که دیپلماسی، به مفهوم تداوم تماس‌ها و رایزنی‌ها، همچنان ادامه داشته باشد؛ هرگاه احساس کنیم که دیپلماسی می‌تواند ثمربخش باشد، قطعاً بر اساس مصالح و منافع کشور تصمیم‌گیری خواهیم کرد».

تاکید بر دیپلماسی در نگاه مسئولان وزرات امور خارجه به معنای انکار چالش‌های موجود در روابط ایران با برخی کشورهای غربی نیست و از آن روست که هم عراقچی و هم بقائی در همین نشست‌ها به این چالش‌ها اشاره کردند. واقعیت آن است که بن‌بستی که امروز در مسیر دیپلماسی احساس می‌شود به تعبیر وزیر امور خارجه حاصل زیاده‌خواهی‌های طرف غربی است و به تاکید بقائی «مسئله این است که موضوعات فی‌مابین ایران و آمریکا، عمدتا و می‌توان گفت مطلقا به‌دلیل سوء‌محاسبه و زیاده‌خواهی‌های طرف مقابل شکل گرفته است».

مروری بر روند دیپلماسی‌خواهی ایران در یک سال گذشته

اعتقاد جمهوری اسلامی ایران بر پیگیری منافع خود از مسیر دیپلماسی در چهل سال گذشته واضح‌تر از آن بوده است که نیازی به اثبات داشته باشد. تهران دستکم در هشت ماه گذشته در چند برهه زمانی مشخص با رفتارهایی شفاف، دیپلماسی‌خواهی خود را در قالب گفت‌وگو با سه کشور اروپایی، آمریکا، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشورهای منطقه و دیگر قدرت‌ها و دولت‌های جهانی نشان داد.

در بررسی این بازه زمانی، اگر ارسال نامه از سوی رئیس‌جمهور آمریکا را ملاک آغاز قرار دهیم؛ مشخص خواهد شد که تهران در پاسخ به این نامه بیشترین انعطاف را از خود نشان داده و مذاکرات غیر مستقیمی را با فرستاده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا آغاز کردند. این مذاکرات ۵ دور تداوم یافته و در آستانه دور ششم، تهران با چراغ سبز آمریکا و توسط رژیم اسرائیل بمباران شد.

تهران پیش از مذاکره با آمریکا به تناوب و تعدد با نمایندگان سه کشور اروپایی هم گفت‌وگو کرده و درصدد حل مشکلات موجود از طریق دیپلماسی بوده است. همکاری‌های گسترده با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای نشان دادن عدم انحراف موجود در فعالیت‌های هسته‌ای خود هم در دستورکار روتین و روزانه ایران قرار داشت.

اوج حسن‌نیت ایران در مسیر دیپلماسی، در قاهره مصر رقم خورد؛ جایی که تصمیم گرفت راه بازگشت به یک فرمول و نسخه معقول با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به عنوان اصلی‌ترین نهاد ناظر بر فعالیت‌های هسته‌ای خود باز گذارد.

پس از حمله به تاسیسات هسته‌ای و شهرهای مختلف کشور، تهران روش دیپلماتیک را فاقد کارایی لازم در آن برهه تشخیص داد و با تمام قدرت در برابر تجاوز به حاکمیت ملی خود ایستاد. با این همه در طول آن ۱۲ روز جنگ هم دیپلماسی را به طور کامل از گزینه‌های خود کنار نگذاشت، به طوری که میانه بمباران‌های رژیم اسرائیل، وزیر امور خارجه در ژنو با همتایان خود از انگلیس، آلمان و فرانسه و نیز نماینده اتحادیه اروپا دیدار و گفت‌وگو کرد؛ گفت‌وگویی که گرچه به سبب رفتار و اقدامات این سه کشور، آغشته به انتقاد و حتی اعتراض از سوی ایران بود اما به همان میزان هم اعتقاد تهران به یافتن راه حلی از میانه این انتقادات داشت.

پایان جنگ دوازده روزه، آغاز درخواست‌های بین‌المللی برای بازگشت به میز مذاکره بود؛ این بار اما ایران تلاش می‌کرد تا از دیگر ابزار دیپلماسی یعنی بُعد حقوقی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند؛ در این برهه وزیر امور خارجه و تیم دیپلماسی ایران بر این مهم در هر گفت‌وگو و تریبونی تاکید داشتند که «چرا باید بار دیگر به ادعای دیپلماسی کشور و یا کشورهایی اعتنا کنند که در میانه گفت‌وگوهای دیپلماتیک تهران را بمباران کردند؟». پرسشی منطقی که واشنگتن و تروییکای اروپا معمولا پاسخی برای آن نداشتند و نیافتند.

اوج حسن‌نیت ایران در مسیر دیپلماسی، در قاهره مصر رقم خورد؛ جایی که تصمیم گرفت راه بازگشت به یک فرمول و نسخه معقول با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به عنوان اصلی‌ترین نهاد ناظر بر فعالیت‌های هسته‌ای خود باز گذارد. جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفته بود به رغم تمام رویدادها، به عنوان کشوری مسئول در جهان، همچنان عضویت خود در NPT را حفظ کرده و آمادگی مشروط خود را برای ازسر گیری همکاری با آژانس در قاهره مصر اعلام کرد.

این میزان حسن‌نیت و انعطاف نیازمند بازخوردی مثبت از طرف مقابل بود و ایران در شرط خود این بازخورد را عدم فعال‌سازی مکانیسم اسنپ‌بک و بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران اعلام کرد. فعال شدن اسنپ‌بک و بازگشت تحریم‌ها اما همان بن‌بستی بود که کشورهای اروپایی آن را به وجود آوردند. با این همه تهران در گام نهایی و در مجمع عمومی سازمان ملل، آخرین تلاش‌ها را برای شکستن این بن‌بست به کار گرفت؛ نهایت انعطاف اما به تحریک آمریکا و اجرای اروپا نادیده گرفته شد تا دیپلماسی را در یکی از کم‌اثرترین برهه‌های خود قرار دهد.

چرا دیپلماسی در غرب آسیا مهم است؟

اگر بپذیریم که منطقه و جهان در شرایط کنونی درگیر اَبربحران‌هایی چون جنگ و نسل‌کشی، مهاجرت و رکود اقتصادی است، دیپلماسی کم‌هزینه‌ترین راه کاستن از تبعات این بحران‌هاست. این ابزار با تمام زیر مجموعه‌ها و انواع خود که شامل گفت‌وگو هم است، می‌تواند کشور را در کنار آمدن کم‌هزینه با این چالش‌ها یاری کند. باری که دیپلماسی می‌تواند در حال حاضر از شرایط منطقه بردارد با هیچ موضوع دیگری قابل قیاس نیست از آن رو که می‌تواند هزینه‌های مادی و انسانی رسیدن به یک راه‌حل میان دو دولت یا دولت‌های رقیب و عبور از برخورد نظامی و تنش را به شکل چشمگیری کاهش دهد.

واقعیت آن است که گرچه دیپلماسی بهترین ابزار ثبات در همه جهان است اما این ابزار در خاورمیانه آشوب‌زده بیش از دیگر مناطق جغرافیایی، یک نیاز و ضرورت است. غرب آسیا پس از گذراندن دو درگیری نظامی کوتاه اما مهم، اکنون در جایی ایستاده است که هرگونه جنگ و نزاع نظامی آسیب‌های جبران ناپذیری به زیرساخت‌های متزلزل اقتصادی و سیاسی و حتی اجتماعی و فرهنگی آن وارد می‌کند.

رژیم اسرائیل از آن رو که مبنای مشروعیت خود را زور و اسلحه به دست آورده است؛ هر مفهومی که در تضاد با این منبع مشروعیت‌ساز باشد، برنمی‌تابد.

گرچه دیپلماسی و استفاده از آن برای غلبه بر بحران‌های موجود عقلانی‌ترین مسیر و منطقی‌ترین راه است اما در غرب آسیا رژیم و نخست‌وزیری وجود دارد که این اصل منطقی و گزاره عقلانی را نه تنها قبول و اجرا که رد و در خلاف جهت آن اقدام می‌کند. رژیم اسرائیل از آن رو که مبنای مشروعیت خود را زور و اسلحه به دست آورده است؛ هر مفهومی که در تضاد با این منبع مشروعیت‌ساز باشد، برنمی‌تابد.

برای «بنیامین نتانیاهو» گفت‌و گو به عنوان زیر مجموعه‌ای از دیپلماسی و برقراری صلح و ثبات در پی این گفت‌وگو، به معنای مرگ سیاسی است و از این رو هر راهکاری که این مرگ را به تعویق انداخته و التهاب‌آفرین باشد؛ برای وی اولویت و اهمیت دارد. جنگ‌خواهی رژیم اسرائیل که در هر برهه‌ای به نوعی آمریکا را هم به این خواست تلخ می‌کشاند و می‌رساند، صلح در منطقه را به کالایی کمیاب تبدیل کرده و از این رو اهمیت و اعتبار دیپلماسی را دو چندان افزایش داده است.

تاکید ایران بر گفت‌وگو در شرایطی که امکان و توان دفاع از خود را در هر شرایطی داراست، برگ برنده تهران در ماه‌های اخیر بوده است با این همه اما گام نهادن در فرآیند دیپلماتیک، باید از سوی طرف یا طرف‌های مقابل هم به عنوان اصلی ضروری و پذیرفته شده اعلام و نشانه‌های این خواستن به وضوح دیده شود. از این روست که تهران به محض مشاهده نشانه‌هایی از عقلانیت در رفتار غرب آماده گفت‌وگو و استفاده از دیپلماسی است.

false
true
false
false

true