true
واکاوی،تحلیل موضوعی و نقدی کوتاه بر حوزه مدیریتی و راهبری در صنعت بیمه کشور
یادداشت و تحلیل پایشگر– سعید کاظمی،کارشناس ارشد مدیریت بیمه
در عصر مدرن، فضای سایبری و دیجیتال یکی از مهمترین بسترهای اطلاعرسانی، تبادل خبر و ارتباطات اجتماعی است.
شبکههای اجتماعی، رسانههای ملی و پلتفرمهای مجازی نقشی بیبدیل در انعکاس رویدادها دارند.
هر خبری، از منظر فرهنگی و اجتماعی، پیامدهای خاص خود را دارد و بر زندگی فردی و جمعی جامعه تأثیر میگذارد.
متأسفانه، در ماههای اخیر شاهد تأخیر و تعلل در پرداخت خسارات بیمهگذاران در برخی شرکتهای بیمه هستیم.
این روند، که در حوزههای مختلف از جمله بیمههای اشخاص و اموال دیده میشود، نوعی ناترازی را نشان میدهد که به تدریج در صنعت بیمه نیز نمایان خواهد شد.
این موضوع جای تأمل دارد، زیرا یکی از اصول اساسی این صنعت، جلب رضایت بیمهگذاران و زیاندیدگان است.
با وجود تأکید بر کرامت و تکریم بیمهگذاران، مشکلاتی مانند تأخیر چندماهه در پرداخت خسارت، چالشی جدی ایجاد کرده است.
متأسفانه، این وضعیت موجب شده که طرحهای حمایتی در این زمینه در هالهای از ابهام قرار گیرند.
امید است که مسئولان و سیاستگذاران صنعت بیمه برای حل این معضل، تصمیمات اصولی، ساختاری و کارآمد اتخاذ کنند.
انتظار میرود نهادهای ناظر مانند بیمه مرکزی، شورای عالی بیمه و وزارت امور اقتصادی و دارایی، در عزل و نصبها و انتصابات مدیریتی، شایستهسالاری را در اولویت قرار دهند و از هرگونه مصلحتاندیشی غیرحرفهای و سیاسی اجتناب ورزند.
انتخاب مدیرانی با تجربه، متعهد، متخصص و دارای کارنامهای درخشان، ضرورتی اجتنابناپذیر برای پایداری و ارتقای این صنعت است.
چنانچه نظارتهای مستمر و تخصصی بر عملکرد مدیران صورت نگیرد، این بحران میتواند کل صنعت بیمه را تحت تأثیر قرار دهد.
تجربه تلخ مدیریت غیرحرفهای در سازمان بورس و اوراق بهادار کشور، که به دلیل انتصابات نادرست و عدم مدیریت بحرانهای مالی، خسارات زیادی به سهامداران و اقتصاد کشور تحمیل کرد، نباید در صنعت بیمه تکرار شود.
یکی از مشکلات اساسی، محدود بودن دایره مدیران صنعت بیمه است.
چرا باید فردی که یک دوره در هیئتمدیره یا مدیریت عاملی یک شرکت بیمه حضور داشته، تا پایان عمر کاری خود در همین حوزه باقی بماند؟
بهتر است دوران تصدی مدیران عامل به یک دوره ۴ ساله محدود شود و در صورت عملکرد مطلوب، حداکثر تا سه دوره تمدید گردد.
همچنین، فرآیند انتقال تجربیات و جانشینپروری باید جدی گرفته شود.
جابجاییهای مدیریتی، اگر صرفاً بر اساس سیاستزدگی و منافع شخصی انجام شود، نهتنها سودی ندارد، بلکه میتواند به بحرانهای جدی در صنعت بیمه منجر شود.
لازم است این صنعت از منظر روانشناسی اقتصادی، اجتماعی و بازرگانی نیز مورد آسیبشناسی دقیق قرار گیرد تا از تکرار بحرانهای مدیریتی جلوگیری شود.
امید است با تدابیر شایسته و نظارتهای دقیق، صنعت بیمه بتواند جایگاه واقعی خود را حفظ کرده و اعتماد بیمهگذاران و زیاندیدگان را بیش از پیش جلب کند.
مشکلات مدیریتی صنعت بیمه را میتوان در چند محور اساسی خلاصه کرد:
✅ عدم بهرهگیری از خرد جمعی و انتقال تجربیات ارزشمند پیشکسوتان به نسل جدید مدیران بیمه.
✅ نبود نظارت مؤثر و تخصصی در ساختار مدیریتی صنعت بیمه.
✅ عدم استفاده از کارشناسان مجرب و مدیران ستادی و شعب شرکتهای بیمه بهعنوان بازوهای توانمند مشاورهای.
✅ فقدان بانک اطلاعاتی از مدیران فنی و بازنشستگان صنعت بیمه که باعث هدررفت سرمایه انسانی آموزشدیده و باتجربه پس از بازنشستگی شده است.
✅ اجرای طرحهای بدون پشتوانه علمی و کارشناسی مانند پروژه ملی بیمه تکافل، که بدون مطالعه کافی آغاز و پس از سه سال منحل شد.
✅ عدم الگوبرداری از تجربیات موفق جهانی، مانند استفاده از بازنشستگان صنعت بهعنوان مشاوران افتخاری، همانند مدل مدیریتی ژاپن.
نتیجهگیری:
برای جلوگیری از بحرانهای مدیریتی و افزایش بهرهوری در صنعت بیمه، ضروری است که سیاستگذاران با بهرهگیری از دانش و تجربه پیشکسوتان، استفاده از نیروهای متخصص و اعمال نظارتهای دقیق، مسیر توسعه و پایداری این صنعت را هموار سازند.
منبع خبر : پایشگر
false
true
https://paieshgar.ir/?p=202530
false
false