وقتی بیمه خواب است، شایعه مدیریت میکند/ کارگروه واکنش سریع؛ نسخهای که هنوز نوشته نشده است
یادداشت و تحلیل پایشگر: شهراد اثنیعشری
در کشوری که حادثه، مهمان هرروزه اخبار است، واکنش کند و پراکنده صنعت بیمه دیگر پذیرفتنی نیست. سکوت در لحظه بحران، جایگاه بیمه را به تحلیلگران بیتخصص واگذار کرده است.
تشکیل کارگروه واکنش سریع با محوریت سندیکای بیمهگران و بیمه مرکزی، نه یک پیشنهاد، بلکه ضرورتی فوری برای اعتبار و کارآمدی صنعت بیمه است.
بیمه باید اولین صدا در بحران باشد، نه آخرین یادآور.
در هر بحران ملی، پیش از آنکه صدای مسئولان بیمه به گوش برسد، صدای تحلیلگران بیتخصص و تریبونداران نامسئول بلند میشود.
حوادث بزرگی چون ریزش متروپل، انفجار معدن یورت، سقوط هواپیمای یاسوج یا آتشسوزی پلاسکو تنها یک تراژدی انسانی نبودند.
آنها آینه تمامنمایی از ناتوانی ساختاری صنعت بیمه در مدیریت فوری و مؤثر بحرانهای ملی بودند.
واکنشهای دیرهنگام، بیانیههای چندروزه و نبود یک صدای واحد، صنعت بیمه را به حاشیهای منفعل و بیاثر رانده است.
حاشیهای که اکنون جایگاه اصلیاش را سلبریتی ها و کاربران شبکههای اجتماعی اشغال کردهاند.
پیشنهاد تشکیل کارگروه واکنش سریع با محوریت سندیکای بیمهگران و همراهی بیمه مرکزی، که توسط برخی از مدیران و کارشناسان ارشد صنعت بیمه مطرح شده ، پاسخی عقلانی و فوری به این نقیصه ساختاری است.
کارگروهی که بتواند در لحظه حادثه، حتی نیمهشب، تشکیل جلسه دهد، بیانیه بدهد، سیاست اعلام کند و دستورات اجرایی صادر کند؛ نه اینکه روزها بعد از بحران، تازه به فکر جلسه بیفتد.
نهادهای ناظر و سیاستگذار باید از مدلهای موفق دنیا الگوبرداری کنند؛ صنعت بیمه در کشورهای پیشرو، نه تنها در بحرانها غایب نیست، بلکه جزو نخستین نهادهای پاسخگو و اعتمادساز است.
صنعت بیمه در ایران، علیرغم ظرفیت عظیم فنی، مالی و انسانی، به دلیل ضعف ساختار واکنش اضطراری، عملاً بازی را به دیگران واگذار کرده است.
سلبریتیها، چهرههای سیاسی و حتی کاربران عادی در لحظات اول حوادث، میداندار تحلیل و قضاوت میشوند، بیآنکه اطلاعاتی فنی یا مسیری برای جبران داشته باشند.
همین فضای رهاشده باعث شده اعتماد عمومی به بیمهها در بزنگاهها سیر نزولی یابد، و هر حادثه به فرصتی برای زیر سؤال رفتن اعتبار صنعت بیمه تبدیل شود.
سندیکای بیمهگران و بیمه مرکزی باید از لاک بروکراتیک بیرون بیایند و نگاهی واقعگرایانه و عملیاتی به نقش خود در بحرانها داشته باشند.
سازوکارهای سنتی پاسخگویی، اتکای صرف به اطلاعیههای عمومی، و تاخیر در اطلاعرسانی نهتنها به درد مردم نمیخورد، بلکه عملاً به صنعت ضربه میزند.
تشکیل کارگروه واکنش سریع، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت برای بقا و اعتبار صنعت بیمه است.
در نهایت، اگر نهادهای ناظر نمیخواهند تماشاگر منفعل و بیاعتبار صحنههای تراژدی آینده باشند، باید همین امروز به اصلاح این چرخه معیوب اقدام کنند.
هر حادثهای که میگذرد و صنعت بیمه در آن غایب است، آجر دیگری از دیوار اعتماد عمومی فرومیریزد.
این صنعت نیازمند حضور در خط مقدم بحرانهاست، نه در حاشیه امن سکوتهای چندروزه و بیانیههای بیخاصیت.