پایشگر-از گذشته های دور ، پرچم”به عنوان نمادقومیت و ملل مختلف شناخته شد و همین پارچه های رنگی ،از دیرباز نشان فرهنگی و هویت یک ملت بود و آنان را از سایرین متمایز می کرد.از همان زمان های دور،پرچم مورد استفاده های بسیاری قرار می گرفت تا حالا که به ما رسیده است. آن زمان برای جنگ ، اعلان صلح و نشان تمایز، استفاده می شد اما حالا هر کشوری برای خودش پرچم و نشانی دارد که نماد آن کشور محسوب می شود.
کشور ما به عنوان یکی از قدیمی ترین و کهن ترین فرهنگ های دنیا هم از دیرباز دارای پرچم بوده اما به مرور زمان این پرچم دستخوش تغییر و تحول شد تا این که از زمان ناصر الدین شاه پرچم سه رنگ سبز، سفید و قرمز،نشان این سرزمین شد و همین پرچم سه رنگ در طول زمان دچار تغییراتی شد و در نهایت پس از پیروزی انقلاب ، به شکل فعلی در آمد.درواقع هرچه در این پرچم آمده ،نشانه است. بیست و دو الله اکبر که نشان از حکومت اسلامی و پیروزی ایران در بیست و دوم بهمن است وهر کدام از رنگ های این پرچم هم معنایی دارد. سفید نشانه توحید و صلح است ، رنگ قرمز نشانه خون و جهاد است ورنگ سبز هم نمادی از آرمان های والای اسلام است و لاله میان پرچم ،درواقع همان واژه “لااله الااله”است ، پیام شهیدان اسلام است.بااین حال و با همه پیام هایی که پرچم سه رنگ ما دارد،کمتر به این نماد فرهنگی و تاریخی توجه شده است در حالی که نیازمند توجه و ارزش گذاری بیشتری است. اگر مقایسه ای کوچک میان برخی از کشور ها و استفاده آنان از پرچم ،در مقایسه با آن چه در داخل مورد بهره برداری قرار می گیرد ، داشته باشیم ، می بینیم که تا چد در این مورد بی توجه بوده ایم. در برخی از کشورها ،سر در مغازه ها ، فروشگاه ها ، مکان های عمومی و حتی برخی از خانه ها پرچم را به عنوان یک نماد ملی برافراشته می بینیم اما در کشور مان کمتر فروشگاهی را می توان یافت که پرچمی برافراشته داشته باشند.درحالی که دوران هشت ساله دفاع مقدس، همین پرچم ؛نشانه اتحاد و همبستگی بود و در تمام دوران دفاع ،در زندگی مردم نقش کلیدی و محوری داشت و به عنوان نماد مقاومت در فرهنگ مردم نهادینه شد. همه سلایق، تفکرات و دیدگاهها در زیر لوای پرچم در جهت حفظ میهن حرکت کردند ودر نهایت زمینهساز حماسه ای ملی شدند.حالا با اندکی دقت می توان به این نتیجه رسید که استفاده از پرچم ، فقط به سازمان ها و ادارات و برخی نهادهای منتسب به دولت محدود شده و در برخی موارد جنبه زینتی پیدا کرده در حالی که باید نماد یک هویت باشد .البته سال گذشته در پی اقدامی ارزشمند ، پرچم بزرگی در تهران به اهتزاز در آمد و در پی آن پرچم های کوچک تر در سایر نقاط شهربرافراشته شد که توجه به این مهم ، شایسته تقدیر است اما با توجه به اهمیت پرچم،توجه بیشتری را می طلبد ومی توان با نصب پرچم در نقاط مختلف شهر، برگزاری مسابقات مختلف هنری ، و سایر راهکارهای فرهنگی ، این مهم را میان مردم جا انداخت و این کار را با فرهنگ سازی می توان در میان مردم نهادینه کرد و از همان ابتدا ، کودکان را با پرچم ،تاثیر و نقش آن آشنا کرد اما پیش از آن ، خودمان باید از پرچم به عنوان نماد ملی_میهنی استفاده کنیم و به آن ببالیم . اگرچه خودمان از این نظردچار بی توجهی و سهل انگاری هایی بوده ایم اما اجازه ندهیم که فرزندانمان دچار این حس و حال شوند . البته با توجه به کارکردهای فراگیر و گسترده پرچم در تمام عرصهها؛ چه اشکالی دارد این نماد ملی – میهنی که همه ما ایرانیان را از هر دین و مذهب و فرقه دور هم جمع کرده ، جنبههای شعاری هم پیدا کند.
باید باور کنیم که کودکان امروز ما در آینده به پرچم بهعنوان نمادی از ایرانی بودن می رسند و چرایی ماهیت پرچم به ذهنشان خطور خواهد کرد؛ پس چه بهتر که در دوره کودکی درباره چرایی شکلگیری پرچم، اطلاعات لازم را داشته باشیم تا مجبور نشویم در بزرگسالی که بهطور مستقیم با پرچم برخورد میکنیم تازه به دنبال کشف حقیقت باشیم.پس از حالا فرزندانمان را با نماد سرزمین مان آشنا کنیم و به آن ها بیاموزیم ؛”پ” مثل پرچم.
آرزو محمدی