کاهش ارزش ریال، رکود تورمی و بسته شدن راه تنفس اقتصادی از پیامدهای ادامه تنش سیاسی است
اخبار سیاسی پایشگر:مهرداد عمادی-در خصوص حوادث اخیر[تحریمهای ایران، برخی ناآرامیها در خلیج فارس] بدون شک شاهد تاثیر بر قیمت نفت خواهیم بود اما این تغییر قیمت تنها مختص نفت نیست و اجناس دیگر که تردد دریایی دارند نیز تحت تاثیر قرار میگیرند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایشگر، اگرچه تولید نفت آمریکا افزایش یافته و در سال 2018 این کشور به صادرکننده نفت شیل تبدیل شده است، اما هنوز هم خاورمیانه از اهمیت بسیاری برای آمریکا برخوردار است ولی این اهمیت کمی دچار تزلزل شده است. خاورمیانه دیگر همانند قبل شاهد هماهنگی میان کشورهای حوزه جنوبی خلیجفارس نیست.تشدید تنشها میان آمریکا و ایران اثر منفی چندانی بر اقتصاد ایالات متحده نخواهد داشت و حتی اثر مثبتی هم دارد. چراکه در حال حاضر وابستگی آمریکا به بازارهای خلیجفارس به حداقل رسیده و تنها بازار مهمی که در منطقه برای آمریکا حائز اهمیت است، بازار اسلحه است که اتفاقاً حجم معاملات در این بازارها روندی رو به رشد خواهند داشت.
علاوه بر این، از آنجا که افزایش تنشها و بحرانی شدن امنیت خلیجفارس، تجارت کشورهای دیگری را که با این منطقه سروکار دارند (نظیر هند و چین) تحت تاثیر قرار خواهد داد، این موضوع نیز میتواند غیرمستقیم به اقتصاد آمریکا کمک کند.
این تنشها بر اقتصاد ایران سه اثر خواهد گذاشت. نخست جنبه روانی است که در حال حاضر شاهد آن نیز هستیم و موجب شده تا نااطمینانی از آینده اقتصاد کشور افزایش پیدا کرده. اثر دوم، افزایش انتقال سرمایه غیررسمی در اقتصاد کشور خواهد بود که به صورت خروج سرمایه از مرزهای ایران به کشورهای همسایه شاهد آن هستیم. اثر سوم نیز شوک منفی بسیار جدی بر بخشهای کلیدی اقتصاد نظیر خودروسازی، نفت و گاز و پتروشیمی است .
تحلیلگران نظامی معتقدند، تهدیدها [علیه ایران]، تهدیدهایی توخالی نیستند که این موضوع با توجه به تمرکز ادوات نظامی آمریکا در منطقه، مشهود است. با وجود این تحلیلها، به نظر میرسد گزینه آمریکا همچنان مذاکره است. که در این مسیر دو گزینه پیش رو دارد، گفتوگو بدون هیچگونه پیششرطی از سوی طرفین و گزینه دوم افزایش فشار اقتصادی از سوی آمریکا و دشوار کردن تنفس اقتصادی ایران و تبدیل کردن اقتصاد کشور به یک اقتصاد نیمهجنگی.
چیزی که در مورد عراق نیز شاهد آن بودیم که اقتصاد به طور تدریجی وارد بحران باتلاقی شود. بحرانی که در آن به صورت هفتگی و ماهانه نیازهای جامعه فراهم میشود و فرصتی برای باقی موارد نظیر سرمایهگذاریهای زیرساختی نخواهد بود. بدون شک در چنین شرایطی اقتصاد به قهقرا خواهد رفت.
اروپا جدیترین خواهان عدم وقوع جنگ در منطقه است. این موضوع دلایل مختلفی دارد. نخست اینکه اتحادیه اروپا همواره به عنوان میزبان اول و ناخواسته مهاجران کشورهای جنگزده بوده است. دوم اینکه، منطقه ایران، عراق و ترکیه از اهمیت اقتصادی، انرژی و راهبردی بسیاری برای اروپا برخوردار است و در صورت وقوع جنگ در این منطقه، برنده اصلی این جنگ روسیه خواهد بود که بازارهای گاز و نفت اروپا را به چنگ خواهد آورد. در نتیجه اگر عربستان و ایران و عراق نتوانند از طریق دریا به اروپا گاز منتقل کنند، شرکتهای روسی برنده بزرگ لقب خواهند گرفت.
تغییر مسیر بسیاری از شرکتهای هواپیمایی مهم را به نوعی میتوان ابزاری برای سنجش ریسک در منطقه دانست. وقتی این موضوع را کنار افزایش بیمه نفتکشها و کشتیهای بازرگانی دیگر در نظر بگیریم متوجه میشویم که ایران و خلیجفارس در حال تبدیل شدن به یک منطقه پرهزینه برای کار بازرگانی تبدیل هستند. از سوی دیگر هماهنگی چند شرکت هواپیمایی نشان میدهد که این تصمیم، تصمیم لحظهای نبود. متاسفانه این شاخصها نشان میدهد که جهان بیرون نسبت به منطقه خلیجفارس چشمانداز مثبتی از نظر بحران ندارد.
روسیه در شرایط پرتنش با هزینه نزدیک به صفر نفت ما را در اروپا و کشورهای دیگر جایگزین می کند و از سوی دیگر مشتریهای اروپایی گاز ایران را نیز از آن خود خواهد کرد.کشورهای همسایه دریای خزر نیز یکی دیگر از برندگان این تنش خواهند بود. با توجه به ناامن شدن خلیجفارس نگاه کشورهای نفتی غرب، روسیه و چین بیشتر بر حوزههای توسعهنیافته انرژی دریای خزر معطوف خواهد شد . اقتصادهایی نظیر جمهوری آذربایجان به دلیل پیشرو بودن در جذب سرمایهگذاری خارجی به یکی از بزرگترین منتفعان تبدیل خواهد شد.
در حال حاضر ما ذخایر ارزی را که در زمان جنگ با عراق داشتیم نداریم و توان مالی و اقتصادی ایران پایینتر است.تا زمانی که این تنش به صورت همهجانبه مدیریت و حل و فصل نشود، رشد اقتصادی کشور در بهترین سناریو زیر یک درصد و شاهد افزایش تورم و بیکاری (رکود تورمی) و کاهش ارزش ریال خواهیم بود./تجارت فردا