×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
false
true
کشوری بر لبه‌ی خشکی و فرسودگی و مدیرانی که حتی در اوج ناتوانی، استعفا نمی‌دهند

کشوری بر لبه‌ی خشکی و فرسودگی و مدیرانی که حتی در اوج ناتوانی، استعفا نمی‌دهند

اخبار اجتماعی پایشگر: رها دربند
در میانه‌ تابستانی داغ و نفس‌گیر، تشنگی نه‌فقط از لب‌ها، که از دل‌ها می‌جوشد. برق نیست، آب نیست، تدبیر هم نیست؛ تنها چیزی که فراوان است، وعده‌های بی‌سرانجام و سکوت سنگین مسئولان است. آیا وقت آن نرسیده کسانی که نمی‌توانند، بروند؟

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، در سرزمینی که روزگاری سرشار از رودها و امیدها بود، اینک عطش، مهمان همیشگی سفره‌های مردم شده است.

نه تنها آب که برق و گاز و نان هم دیگر ضامن بقا نیستند؛ بلکه هر کدام زخمی‌اند که بر جان فرسوده مردم نشسته است.

بحران کم‌آبی، اکنون نه شایعه که حقیقتی تلخ و لمس‌شدنی‌ست. تهران، پایتختی که روزگاری سمبل پیشرفت بود، حالا در تاریکی شب و خشکی روز فرو رفته است.

اما آیا این سرنوشت ناگزیر بود؟ یا از غفلت و بی‌تدبیریِ مسئولانی برخاسته که سال‌ها با وعده‌های پوچ، ملت را در انتظار نگه‌داشتند؟

مسؤولان، گویی در خواب خوش بی‌خبری‌اند. یا شاید خود را به خواب زده‌اند.
تصمیم‌هایی که نه بر مبنای عقل که بر پایه مصلحت جناحی گرفته می‌شود، این سرزمین را به ورطه‌ی نابودی کشانده است.

طرح‌های انتقال آب بدون مطالعات زیست‌محیطی، تخریب گسترده سفره‌های زیرزمینی، نابودی جنگل‌ها، و بی‌برنامگی در مدیریت انرژی، حاصل مدیریتی‌ست که بیش از آن‌که به آینده بیندیشد، در پی بقا در قدرت است.

چگونه می‌توان انتظار تدبیر داشت، وقتی صاحبان تصمیم، خود جزئی از بحران‌اند؟

از اقتصادِ در هم شکسته تا فرهنگِ زخم‌خورده، از فقر و بیکاری تا تورم افسارگسیخته، مردم زیر بار مشکلاتی کمر خم کرده‌اند که مسئول مستقیم آن، نه مردم، که مدیرانی هستند که در اتاق‌های شیشه‌ای‌شان، صدای فریاد ملت را نمی‌شنوند.

حتی یک وزیر پاسخ‌گو نیست؛ حتی یک مدیر ارشد، شجاعت عذرخواهی ندارد.
آیا میز، تا این اندازه شیرین است که حتی در بحران، حاضر به ترک آن نیستند؟ یا شاید «پاسخ‌گویی» واژه‌ای‌ست که سال‌هاست از قاموس حکمرانی گم شده؟

در کدامین کشور توسعه‌یافته، وزیری که در حل بحران ناتوان است، بر مسند باقی می‌ماند؟
در اینجا اما، نه استعفایی، نه تغییری، نه حتی شرمساری. گویی ناتوانی، امتیازی‌ست برای ماندگاری.

اگر وزیری نمی‌تواند آب مردم را تأمین کند، اگر دولتمردی عاجز از کنترل تورم و حفظ کرامت شهروندان است، چرا نمی‌رود؟

چرا نمی‌گذارند کسانی بیایند که شاید دل در گرو نجات این خاک دارند؟ سکوت و ماندنِ بی‌عمل، تنها به تعمیق دردها می‌انجامد.

آری، این سرزمین تشنه است؛ تشنه‌ی آب، نان، عدالت، و مهم‌تر از همه: تشنه‌ی شرافتِ مسئولیت‌پذیری.

اگر در آینه‌ی حکمرانی، «پاسخ‌گویی» و «استعفا» تصویر داشت، شاید اکنون وضع‌مان این‌گونه نبود. اما تا زمانی که کرسی‌ها ارزشمندتر از کرامت ملت باشند، باید انتظار داشت که هم آب قطع شود، هم امید…

منبع خبر : پایشگر
false
true
false
false

true