true
یک تیر و سه هدف طالبان…
گروه یادداشت و تحلیل پایشگر– آمریکاییها مدتهاست متوجه شدهاند که مشکل و رقیب اصلی آنها چین است و باید برای آن تدبیری همه جانبه بیندیشند. خاورمیانه دیگر اولویت اول آمریکا نیست چون دیگر به نفت آن وابستگی ندارد و خودش به مدد استخراج نفت «شیل» جزو صادرکننده های مهم است!
آنچه در خاورمیانه برای امریکا اهمیت دارد امنیت اسرائیل و در درجه بعدی امنیت دیگر متحدانش یعنی عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس است.
به مدد سیاستهای تنشزای حکومت ایران و گسترش ایران هراسی ، اعراب و اسرائیل بوسیله طرح «صلح ابراهیم» در دوره دونالد ترامپ با یکدیگر به توافق رسیده و در حال گسترش همکاری هستند.
غربی ها ضرب المثل جالبی دارند به این مضمون: «اگر نمیتوانی با تجاوز مقابله کنی ، آرام باش و سعی کن از آن لذت ببری!» معنی مؤدبانه این ضرب المثل اینست: «تبدیل تهدیدها به فرصت»!
آمریکا اخیرا مذاکرات مهمی در قطر با طالبان داشت که پس از آن ، تهاجم طالبان به ولایتهای افغانستان شروع شد و بطرز برق آسایی و بدون مواجه شدن با مقاومت چندانی موفق به تصرف بسیاری از آنها شده و کابل را نیز تصرف کردند.
طالبان بخاطر عقاید مذهبی در میان اهل سنت افغانستان پایگاه خوبی دارد و از طرف دیگر از قدیم همه پشتونها اعم از مذهبی و سکولار و کمونیستها معتقد بودند باید همیشه قدرت در کشور در دست پشتونها باشد. لذا اشرف غنی در صورت لزوم مایل به ماندن در قدرت و همکاری با طالبان است.
حکام ایران که تمام دنیا و حوادث را با عینک آمریکا ستیزی می بینند ، فکر می کردند با حمایت از طالبان میتوانند به خروج آمریکا از افغانستان کمک نمایند اما آمریکا با مذاکرات اخیر با طالبان ، راه رسیدن بقدرت را برای آنها باز نموده و با یک تیر «سه هدف» را تعقیب میکند؛
«هدف اول» بسوی ایران؛ پس از خروج امریکا از افغانستان ، طالبان با ایدئولوژی افراطی ضد شیعه و پشت گرمی به بخشی از جامعه اهل سنت ایران در سیستان و بلوچستان که از بی توجهی مستمرِ مسئولین ایرانی به تنگ آمدهاند ، به تهدیدی برای حکومت و امنیت ایران تبدیل خواهند شد.
«هدف دوم» بسوی چین؛
طالبان به خاطر ماهیت ایدئولوژیکی که دارد ، پس از استقرار حکومت در افغانستان ، بخاطر ریشه ها و پیوندهای ایدئولوژیکی که با مسلمانان استان سین کیانگ چین دارد به مشکلی برای چین تبدیل خواهد شد!
«هدف سوم» بسوی روسیه؛
طالبان به همان دلایل ایدئولوژیکی که او را به حمایت از مسلمانان چینی وادار میکند ، به حمایت از مسلمانان چچن که مدتهاست تحت ستم و سرکوب روسیه هستند ، برخواهد خاست.
باید بیاد داشته باشیم که بسیاری از سربازان طالبان ، القاعده و داعش از اهالی همین مناطق سین کیانگ در چین و چچن در روسیه هستند و طبیعتاً پس از پیروزی در افغانستان و برقراری حکومت ، فیل آنها به یاد هندوستان خودشان خواهد افتاد.
نتیجه؛
آمریکا منطقه خاورمیانه را از «لحاظ نظامی» فعلا (و تا حدودی) ترک میکند تا قدرتش را متوجه چین نماید، اما منطقه را دستخوش ناآرامی های مداومی خواهد نمود. ناآرامیهایی که مدتها موجب دلمشغولی جمهوری اسلامی ایران ، روسیه و چین میشود و در عوض موجب «امنیت بیشتری برای اسرائیل» خواهد شد.
همه بیاد داریم که در تمام این جنگ افروزیهای افراطیون در افغانستان، عراق، سوریه هیچوقت هیچ تهدیدی از سوی طالبان داعش القاعده و … علیه اسرائیل مشاهده نشده است!
دستاورد دیگری که (در بلند مدت) از این ناآرامیها نصیب آمریکا و غرب خواهد شد ، گسترش دینگریزی و تقویت سکولاریسم در اذهان مردم منطقه است.
اینک ، شب آبستن است تا چه زاید سحر..!!؟
false
true
https://paieshgar.ir/?p=99167
false
false