
قافیه باخته، اعتماد از دست رفته/ حفظ ارزش پول ملی در گروی تغییر سیاستهای پولی است، نه شوک درمانی!/جلوی دستاندازی بر بیتالمال را بگیرید
اخبار اقتصادی پایشگر-از اول انقلاب تاکنون سابقه نداشته که ارزش پول ملی تا این حد تنزل پیدا کند. این روند نزولی به گونه ای است که تمامی اعتبار و منزلت دولت روحانی را نزد افکار عمومی به شدت پایین آورده است.
به گزارش خبرنگار “پایگاه خبری تحلیلی پایشگر”، هر چند دولت اول روحانی در حوزه سیاست خارجی و اقتصادی تا حد زیادی موفق بود و توانست با حفظ نرخ ارز و جلوگیری از تورم فزاینده تا حدودی مردم را به ادامه زندگی امیدوار کند، اما در دولت دومش متاسفانه قافیه را بدجوری باخت و طوری عمل کرد که صدای دوست و دشمن همگی از وضعیت آشفته اداره کشور بلند شد.
در حال حاضر،چنین سطحی از آشفتگی در بازار ارز و نوسانات غیرعادی آن کمتر در تاریخ اقتصاد معاصر ایران سابقه دارد. اینکه تغییرات اثرگذاری بر ارزش دلار در سطح بینالمللی نبوده و در اقتصاد ملی کشور هم اتفاقات غیرعادی رخ نداده، ولی در عرض چند ماه بیش از70 درصد از ارزش پول ملی کاسته شود و هر روز نرخ برابری ریال در مقابل دلار به ضرر ریال رقم خورد، جای تامل دارد.
شدت یافتن تحریمهای ظالمانه امریکا قطعا در این پروسه دخالت داشته، اما دلیل اصلی وضعیت وخیم اقتصاد امروز کشور درگیری با امریکا نیست. مساله اصلی به نحوه اداره کشور و بی تدبیری برخی از متولیان امور باز می گردد که با ادامه رانت خواری و رفیق بازی و دست اندازی بر بیت المال، فرصت را برای فرزندان و خویشاوندانشان فراهم کردند تا از سفره مردم برای نسلهای آینده خود و خانواده هایشان بهره گیرند!
این قبیل اقدامات آسیب جدی به دیدگاههای مردم وارد کرده و میکند و به تدریج ریال نقش خود را بهعنوان ذخیره ارزش از دست میدهد و هجوم مردم برای تبدیل داراییهای ریالی خود به ارز با هدف کسب سود و بازده اقتصادی به این آشفتگیها دامن میزند و هر روز افراد بیشتری از آحاد مردم رو به این آشفتهبازار میآورند تا کسب درآمد کنند که در نهایت فشار تقاضای ارز تشدید میشود.
در شرایط کنونی ارائه نسخهای کامل و جامع برای رفع شکاف ارزی بین قیمت بانک مرکزی و قیمت در بازار در کوتاهمدت سخت است. بهویژه آنکه ریشه مشکل ناشی از سیاست ارزی بانک مرکزی بوده و رفع آن به سادگی امکانپذیر نیست؛ چراکه اگر بانک مرکزی بخواهد با تزریق دلار به بازار، اختلاف قیمت را کاهش دهد نمیتواند پاسخ قانعکنندهای به افکار عمومی بدهد که چرا داراییهای ارزی کشور را ارزان به فروش میرساند و اگر بانک مرکزی بخواهد با قیمتهای جاری بازار دلار را بفروشد به آشفتگی بیشتر دامن میزند، وضع فعلی تشدید میشود و شکاف قیمت رسمی و قیمت بازار بیشتر میشود.
چاره کار در گام اول تقویت فضای اعتماد در کشور است تامردم اطمینان پیدا کنند که گرفتاریهای بخش واقعی اقتصاد بهویژه تولید از طریق افزایش تولید ملی و افزایش سرمایهگذاریها برطرف خواهد شد تا ارزش پول ملی حفظ شود و در گام دوم و کوتاهمدت بازنگری جدی در سیاستهای پولی از اولویت زیادی برخوردار است مشروط بر آنکه سیاستهای پولی و ارزی مناسب با شرایط امروز اقتصاد ایران تدوین و تنظیم شود، آن هم نه با دستپاچگی و توسل به شوک درمانی.
به هر حال نقدینگیهای سرگردان فعلی ناشی از سیاستهای پولی نامناسب خود عاملی برای تحریک تقاضای ارز بوده است. چاره کار بازار ارز نه دخالت نیروی انتظامی است نه قهر و غضب. راهحل را باید از درون بانک مرکزی و با سیاستگذاری درست پولی و ارزی تعقیب و پیدا کرد؛ حفظ ارزش پولی ملی متولی میخواهد و این وظیفه ظاهرا بر عهده بانک مرکزی است.