پایشگر- یک کارشناس ضمن اعلام مزایا و نگرانی بزرگ معاملات الگوریتمی، پیش بینی کرد به مرور ذائقه بازار تغییر و به سمت صنایع دارای ظرفیت تغییرات و رشد سودآوری حرکت کند.
به گزارش پایشگر به نقل از بورس پرس، مهبد قندچی کارشناس واحد تحلیل کارگزاری بورس بیمه ایران با اشاره به روند شاخص کل در سال ۹۴ اعلام کرد: در نیمه دوم سال ۹۴ بود که شاخص کل پس از یک دوره رکود بلندمدتی که از دی ماه سال ۹۲ آغاز شد، ترمز روند کاهشی را کشید و با فعال شدن برخی از حقوقی های خاص شاهد آغاز دوره رونق بودیم. رونقی که بسیاری از فعالان بازار و سرمایه گذاران آنطور که باید و شاید طعم آن را با وجود رشد بی نظیر شاخص نچشیده اند … !
دلیل این مساله را می توان در تحرکات مثبت کامودیتی ها و سرکوب صنایع پائین دستی به واسطه سیاست های پوپولیستی دولت جستجو کرد. طی ۳ سال اخیر عمده رشد بازار در صنایع خام فروش رخ داد. این رشد در گام اول از محل افزایش نرخ نفت، فولاد، فلزات رنگین، سنگ آهن و متانول شکل گرفت و در گام بعدی تحرکات بازار ارز بود که سبب شد سود شرکت ها دستخوش تحولات جدی شود.
شاخص کل که وابستگی بالایی با صنایع محصولات شیمیایی، فرآورده های نفتی، فلزات اساسی و کانی های فلزی دارد، طی مدت مذکور از ارتفاع حدود ۶۰ هزار واحدی تا یک قدمی کانال ۲۰۰ هزار واحدی پیشروی کرد و به غیر تحرکات شهریور سال جاری می توان ادعا کرد در بازه زمانی ۲ – ۳ سال اخیر، صنایع پائین دستی از دور توجهات خارج بوده اند. ضمنا در اصلاحی که اخیرا به روی شاخص کل (TEPIX) شکل گرفت، صنایع بزرگ به کمک حمایت حقوقی ها و معاملات الگوریتمی تا حدودی از اصلاح قیمتی مصون ماندند اما دستکم نیمی از رشدی که در صنایع پائین دستی شکل گرفته بود، خنثی شد.
سابقه معاملات الگوریتمی و مزیت ها و یک نگرانی بزرگ
این سیستم ها در زمینه هایی مانند نظارت بر آنومالی های سیال در قیمت های بازار ، ایجاد سود از الگوهای ثابت درون یا بین بازارهای مالی، سفارش گذاری به صورت بهینه، تغییر چهره دادن به درخواست بازارگردان یا شناسایی و بهره برداری از سیاست های رقبا فعالیت می کنند. در نهایت هر سیستم الگوریتمیک تریدینگ را کسب سود هدایت می کند چه در شکل صرفه جویی در هزینه ها باشد و چه کمیسیون مشتری یا معاملات شخصی.
معامله گران موسسات و مدیران صندوق ها به صورت رو به رشدی سیستم های الگوریتمی را به کار گرفته اند. این سیستم ها در حال حاضر به طور تقریبی ۵۰ تا ۶۰ درصد از تمام معاملات بازار را در ایالات متحده و اتحادیه اروپا هدایت می کنند.
معاملات پر بسامد الگوریتمی ۶۰ درصد از حجم بازار ایالات متحده در ۲۰۰۹ به حساب می آیند و این یک محرک بزرگ برای خودکار سازی و نوآوری های تحلیل گری خصوصا در زمینه یادگیری ماشین و پردازشگری بر اساس مدل های گرافیکی است.
با این حال معاملات الگوریتمی یک نگرانی بزرگ برای تنظیم کننده های بازار هستند. چنانکه در ۶ می ۲۰۱۰ اتفاق افتاد و شاخص داو جونز در ۵ دقیقه حدود ۵۰۰ واحد سقوط کرد و باعث شد تا ۶۰۰ بیلیون در ارزش بازار سهام شرکت های آمریکایی از دست رود.
این اتفاق کمبود دانش درباره معاملات پربسامد الگوریتمی و آسیب پذیری بالقوه آن را آشکار کرد. معاملات الگوریتمی در ایران سابقه ندارند و مشکل بزرگ اینجاست که این سیستم معاملات به واسطه کم عمق بودن بازار سرمایه به سرعت خود را لو می دهد! اما با لو رفتن الگوریتم ها، واکنش بازار چیست؟
پیش بینی بازار و صنایع
فارغ از مباحث تحلیلی، هیجان در بازار بیشترین نقش را در شتاب گرفتن رشد یا اصلاح قیمت ها دارد. بنابراین وقتی معامله گران به حالت تصنعی معاملات در نمادهایی که مبتنی بر این شیوه معامله می شوند، پی ببرند، کمکم از میزان اقبال به برخی از نمادها و صنایع کاسته خواهد شد و این زنگ خطر بزرگ برای حقوقی هایی است که بر اساس الگوریتم ها، قیمت ها را کنترل و بازارگردانی می کنند.
رشد نرخ فروش در صنایع بالادستی طی سال های اخیر و ممانعت دولت نسبت به افزایش نرخ محصولات پائین دستی موجب شد تا حاشیه سود شرکت ها به شدت کاهش یابد.
در واقع عدم رشد قیمت سهام شرکت های متوسط و کوچکتر بازار ناشی از همین مساله است اما رشد اخیر نرخ ارز موجب شده تا بسیاری از واحدهای تولیدی در مرز ورشکستگی قرار بگیرند و این انتظار وجود دارد برای جلوگیری از تعطیلی واحدی تولیدی و البته بحث جلوگیری از افزایش سطح بیکاری، شاهد حمایت دولت از این صنایع (از مسیر موافقت با افزایش نرخ فروش یا یارانه به شرکت ها) باشیم.
از طرف دیگر با افزایش نرخ ارز، عملا روزنه تنفسی برخی از شرکت های پائین دستی که صادرات دارند، باز می شود. دو صنعت سیمان و کاشی و سرامیک نیز از این اتفاق به شدت بهره می برند. افزایش نرخ ارز موجب شده تا صادرات سیمان طی ماه های اخیر، افزایشی شود.
البته گزینه دیگری را هم باید مدنظر قرار داد و آن هم اینکه احتمال توقف رشد قیمت ها در بازارهای جهانی وجود دارد. تداوم جنگ تجاری میان ایالات متحده و چین از عواملی است که مانع از رشد قیمت ها در بازارهای جهانی و البته افت نرخ ها در بازه زمانی ۳ – ۴ ماه اخیر شده است.
از طرف دیگر در بررسی تکنیکی برخی از شاخص های بازار سرمایه می بینیم نشانه هایی برای تغییر روندها بروز کرده اما چرخش قطعی هنوز صورت نگرفته است.
بنابراین انتظار می رود به مرور شاهد تغییر ذائقه بازار و حرکت به سمت صنایعی که ظرفیت تغییرات و رشد سودآوری را دارند، باشیم. افزایش اخیر حجم و ارزش معاملات در صنعت بانکداری نشان می دهد که بازار تمایل به آغاز حرکات جدید را دارد.