سکوتی که اصلاح را بلعید؛/ وقتی روابط عمومی بیمه مرکزی، خسروشاهی را بیدفاع در برابر افکار عمومی رها کرد
اخبار بانک و بیمه پایشگر– در حالیکه پرویز خسروشاهی با رویکردی تخصصمحور سکان بیمه مرکزی را در دست گرفت، نهاد ناظر بهجای اصلاحات ساختاری، در گرداب ضعف ارتباطی گرفتار شده است.
روابط عمومیای که باید صدای سازمان باشد، سکوت کرده و میدان را به سوءبرداشتها سپرده است.
اکنون سقوط اعتبار بیمه مرکزی نه حاصل تصمیمات مدیریتی، بلکه نتیجهی ناتوانی در روایت آنهاست.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، در روزگاری که صنعت بیمه با بحرانهای ساختاری، ناترازی مالی و فشارهای رسانهای دستوپنجه نرم میکرد، پرویز خسروشاهی با رویکردی اصلاحگرایانه و نگاهی تخصصمحور بر صندلی ریاست بیمه مرکزی نشست.
او نه از جنس مدیران نمایشی، بلکه از تبار کارشناسانی بود که تلاش کردند نهاد ناظر را از درون بازسازی کنند، اما آنچه در مسیر اصلاح، مانعتراشی کرد، نه ضعف در سیاستگذاری، بلکه گسست در ارتباطات عمومی بود؛ روابط عمومیای که بهجای همراهی با مسیر تحول، در حاشیهسازی و انفعال فرو رفت.
در ساختار هر نهاد حاکمیتی، روابط عمومی نقش ریههای تنفسی آن سازمان را دارد.
اگر این ریهها مسدود شوند، صدای اصلاحات به گوش جامعه نمیرسد.
بیمه مرکزی در دوره اخیر، قربانی همین انسداد شد.
روابط عمومی نهتنها نتوانست دستاوردهای فنی و مدیریتی رئیسکل را بهدرستی روایت کند، بلکه با بیتوجهی به رسانهها، میدان را به شایعات و سوءبرداشتها واگذار کرد.
نتیجه آن شد که تلاشهای خسروشاهی در اصلاح ساختار، بهجای دیدهشدن، در سایهی سکوت ارتباطی گم شد.
نقدهای رسانهای، اگر با پاسخهای حرفهای و شفاف همراه نشوند، به بحران اعتماد بدل میشوند.
روابط عمومی بیمه مرکزی، بهجای تبدیلشدن به سپر ارتباطی نهاد ناظر، خود به نقطه ضعف آن تبدیل شد؛ نه در مدیریت بحران موفق بود، نه در تبیین سیاستها، و نه در تعامل با افکار عمومی.
این ضعف، نهتنها چهرهی سازمان را مخدوش کرد، بلکه اعتبار مدیریتی را نیز تحتالشعاع قرار داد؛ بیآنکه ریشه در عملکرد رئیسکل داشته باشد.
اکنون که بیمه مرکزی در ارزیابیهای ملی با امتیاز پایین مواجه شده، باید پرسید:
آیا این سقوط حاصل تصمیمات کلان بوده یا نتیجهی ناتوانی در روایت آنها؟ خسروشاهی، با وجود فشارها، مسیر اصلاح را آغاز کرد، اما روابط عمومی، بهجای همراهی، در سکوت و بیعملی فرو رفت.
شاید وقت آن رسیده باشد که بازنگری در ساختار ارتباطات عمومی، بهعنوان اولویت نخست نهاد ناظر در نظر گرفته شود، زیرا بدون صدای سالم، هیچ اصلاحی شنیده نمیشود.


