کوچکشدن اقتصاد بیمه؛ زنگ خطری که از ناترازی دهساله حکایت دارد
اخبار بانک و بیمه پایشگر– در حالیکه حقبیمهها سالهاست از تورم جا مانده و توان مالی شرکتها تحلیل رفته، مدیرعامل بیمه ایران با هشدار درباره «عقبماندگی دهساله» پرده از بحرانی برداشت که اگر امروز مهار نشود، فردا پایههای اقتصاد بیمه و امنیت ریسک کشور را خواهد لرزاند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، صنعت بیمه ایران در حالی وارد دهه جدید شده که مدیرعامل بیمه ایران، علی جباری، از «عقبماندگی دهساله» و «بحران اقتصاد بیمه» سخن میگوید.
بحرانی که نخستین نشانه آن، کاهش واقعی اندازه بازار و کوچکشدن سهم بیمه از اقتصاد کلان است.
مطابق اظهارات جباری، نرخ رشد حقبیمهها طی سالهای اخیر همواره از تورم جا مانده و این فاصله تجمعی اکنون به شکافی خطرناک تبدیل شده است.
شکافی که توانگری مالی شرکتها را فرسوده و ظرفیت ریسکپذیری آنها را کاهش داده است.
این ناترازی بهظاهر ساده، در لایههای زیرین پیامدهای عمیقتری دارد:
وقتی حقبیمه واقعی کمتر از هزینههای خسارت و سرمایهگذاری است، شرکتها بهجای توسعهگری به سمت بقاگرایی سوق پیدا میکنند.
نتیجه آن کاهش کیفیت خدمات، افت نوآوری، عدم توسعه محصولات جدید و کاهش اعتماد بیمهگذاران است.
در این وضعیت، صنعت بیمه که باید نقش تثبیتکننده اقتصادی داشته باشد، خود به یکی از کانونهای شکنندگی تبدیل میشود؛ امری که جباری از آن با عنوان «بحران اقتصاد بیمه» یاد میکند.
برای عبور از این بحران، نخستین گام بازنگری هوشمندانه در نرخگذاری است.
تعیین نرخ حقبیمه باید بر اساس واقعیتهای تورمی، دادههای دقیق ریسک، و مدلهای اکچوئری مدرن انجام شود.
تا زمانی که قیمتگذاری بر پایه ملاحظات غیر فنی یا نگاه کوتاهمدت باشد، ناترازی مالی پابرجا خواهد ماند.
همزمان، دولت و بیمه مرکزی باید از قیمتگذاری دستوری فاصله گرفته و به سمت چارچوبهای تنظیمگری مبتنی بر ریسک حرکت کنند، چارچوبی که اجازه میدهد بازار بهطور طبیعی خود را اصلاح کند.
گام دوم، تقویت سرمایهگذاریهای مولد و مدیریت حرفهای داراییها است.
شرکتهای بیمه در اقتصادهای پیشرفته از طریق صندوقهای بلندمدت، بازار بدهی، پروژههای زیرساختی و اوراق ریسکی، جریانهای درآمدی پایدار خلق میکنند.
اما در ایران، بخش قابلتوجهی از داراییها در ابزارهای کمبازده یا غیرشفاف محبوس شده است.
برای نجات اقتصاد بیمه، باید پرتفوی سرمایهگذاری شرکتها بازآرایی شود؛ از جمله حرکت به سمت داراییهای نقدشونده، ابزارهای مالی پیشرفته، فناوریهای فینتک بیمهای و بازار ثانویه اوراق.
در نهایت، عبور از بحران بدون نوسازی دیجیتال ممکن نیست.
تحول دیجیتال میتواند هزینههای عملیاتی را کاهش دهد، مدیریت ریسک را دقیقتر کند، خسارتها را سریعتر تسویه کند و اعتماد مشتریان را بهبود بخشد.
استفاده از هوش مصنوعی در ارزیابی ریسک، سامانههای کشف تقلب، قیمتگذاری پویا، بیمهگری خرد و بیمهنامههای هوشمند، توان شرکتها را برای جذب مشتریان جدید و افزایش ضریب نفوذ بیمه بهطور محسوس تقویت میکند.
ترکیب این سه اصلاح: نرخگذاری علمی، سرمایهگذاری حرفهای و تحول دیجیتال، میتواند اقتصاد بیمه را نهتنها از بحران نجات دهد، بلکه به دورهای از رشد پایدار و رقابتپذیری واقعی وارد کند.


