true
نقش پدرخواندهها در انتخاب رئیس مجلس/ قالیباف به سرنوشت سوگلی سابق اصولگرایان دچار میشود؟
گروه یادداشت و تحلیل پایشگر: شهریار فرجی نصیری- بالاخره پس از کش و قوسهای فراوان سردار قالیباف به عنوان رئیس مجلس یازدهم انتخاب شد.انتخابی که بیش از هر چیز دیگری ریشه در سهم خواهی قالیباف از قدرت داشت.
به گزارش پایگاه خبری پایشگر،در مجلس نیز علیرغم اینکه از ابتدا انتظار بر این بود که قالیباف به عنوان رئیس مجلس انتخاب شود، اما اصرار و سماجت پایداریها و موتلفهایها قواعد بازی را تا حدود زیادی بهم ریخت؛ تا جایی که سردار تهدید کرد چنانچه بعنوان رئیس مجلس انتخاب نشود استعفا خواهد داد و بالاخره با فشار لابی های خارج از مجلس و دخالت پدرخواندههای اصولگرایی، سردار به عنوان رئیس مجلس انتخاب شد و پس از سالها ناکامی، بالاخره توانست به یک کامیابی نسبی در عرصه سیاست دست یابد.
سردار که پیش از هر چیزی آرزوی دیرینهاش تکیه بر صندلی پاستور بود، بهارستان را دروازه ورود به پاستور می داند. اما بر همگان آشکار است که این رویا با واقعیت فاصله زیادی دارد. و شاید انتخاب قالیباف به ریاست مجلس توسط پدرخوانده ها، در اصل برای درگیری ایشان در مجلس و کاهش عطش پاستور ایشان باشد. بنظر می رسد سهم قالیباف از قدرت همین مجلس باشد و بزرگان اصولگرا جایی برای او در پاستور در نظر نگرفته اند.
دلیل انتخاب سردار هر چه باشد، آینده سیاسی وی را با اما و اگرهای فراوانی روبرو خواهد کرد. قالیباف در سالهای اخیر به واسطه دوری از قدرت، در قامت یک منتقد جدی دولت برآمده و وضعیت فعلی را حاصل سوء مدیریت دولت و چاره کار را در مدیریت جهادی و انقلابی می دانست. اکنون اما وضعیت برای سردار فرق کرده است. به زودی سردار نه در قامت منتقد، که باید در جایگاه پاسخگویی قرار بگیرد.
باید پاسخگوی شعارها و وعده های انتخاباتی خود بوده و در قامت رئیس مجلس به مطالبات مردم پاسخ دهد و به اصلاح وضعیت موجود و بهبود معیشت مردم بپردازد. کاری که تقریبا تا آینده نزدیک شدنی نیست. بنابراین مجلس تحت ریاست سردار احتمالا خیلی زود باعث دلسردی حامیان و ناامیدی رای دهندگان خواهد شد. از طرفی ریاست مجلس خصوصا در وضعیت فعلی که مجلس و دولت همسو نیستند کار آسانی نیست.
کسی که در راس مجلس قرار می گیرد باید توان لابی گری در درون و بیرون مجلس را داشته باشد. بدون شک مجلس فعلی یکی از پرتنش ترین مجالس سالهای اخیر و عرصه فراکسیونهای مختلف خواهد بود. ریاست مجلس برای کار با این فراکسیونها باید از توان تعامل بالایی برخوردار باشد و همین امر باعث خواهد شد تا سردار نتواند شعارهای تند و دلفریب گذشته خود را پی گیری کند؛ درنتیجه جایگاهش در بین طیف انقلابی ریزش خواهد کرد.
از طرف دیگر سردار در خارج از مجلس نیز کار سختی در پیش خواهد داشت. ریاست مجلس نیازمند تعامل با دولت اعتدالی روحانی است. همچنین به دلیل تکثر منابع قدرت در ایران، ریاست مجلس نیازمند تعامل با سایر نهادهای قدرت مانند شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، بیت رهبری، سپاه پاسداران و نیز تعامل با فعالین سیاسی و احزاب و تشکل های اصولگرا و انقلابی و … است. از این رو سردار قالیباف باید در جایی میانه همه این منابع متکثر قدرت ایستاده و با همه تعامل کند. که البته این امر چالشی بسیار سخت و جدی برای سردار بوده و احتمالا نمی تواند همه آنها را راضی نگه دارد.
از طرفی تعامل با این منابع متکثر قدرت خصوصا دولت، نیاز به صبوری، اعتدال و عقلانیت دارد؛ از طرف دیگر حامیان انقلابی سردار انتظار دارند شعارهای تند و انقلابی- انتخاباتی آنها عملی شود و سردار در این پارادوکس رادیکالیسم-عقلانیت گیر خواهد کرد و نتیجه اش کاهش سرمایه اجتماعی و نارضایتی حامیان وی خواهد بود؛ سرنوشتی مشابه آنچه برای علی لاریجانی اتفاق افتاد. لاریجانی هم روزی محبوب القلوب اصولگرایان بود.
در صدا و سیما برنامه هویت و چراغ می ساخت و جامعه روشنفکران ایرانی را تخریب می کرد. از هیچ کوششی برای تخریب و تخطئه اصلاح طلبان دریغ نکرد تا جایی که حتی سنت شکنی کرد و تصاویر کنفرانس برلین را در تلویزیون ایران پخش کرد. اما سوگلی اصولگرایان به محض اینکه وارد قدرت شده و در کسوت ریاست مجلس قرار گرفت، جهت مدیریت مجلس نیاز به عقلانیت و تعامل با قوای مختلف داشت و ناچار شد مشی میانه روی پیشه کند و امروز به جایی رسیده که اصولگرایان حتی حاضر نشدند او را در لیست انتخاباتی خود قرار دهند.
این فراز و فرود سرنوشت مردی بود که روزگاری سوگلی اصولگرایان بود. اما امروز سردار محبوب اصولگرایان در همان مسیری قرار گرفته که روزی علی لاریجانی قرار گرفت. باید منتظر ماند و دید آیا سردار هم به سرنوشت دکتر دچار می شود؟
false
true
https://paieshgar.ir/?p=70056
false
false