ایستادگی در برابر افراط گرایی؛ آزمونی برای عقلانیت نظام در مذاکرات با آمریکا
اخبار سیاسی پایشگر– در حالی که مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا بار دیگر در آستانه آغاز است، برخی جریانهای افراطی همچون جبهه پایداری تلاش دارند با طرح شعارهای رادیکال و فشار بر نهادهای تصمیمساز، روند گفتوگو را به چالش بکشند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، مقابله با این جریانها، نه تنها ضرورتی برای موفقیت دیپلماسی است، بلکه آزمونی جدی برای حاکمیت عقلانیت در سیاست خارجی ایران به شمار میرود.
پاسخ به جریانهای تندرو و افراطی در داخل، مانند جبهه پایداری، باید نه از موضع تقابل احساسی، بلکه بر پایه منطق سیاسی، اصول ملی و منافع بلندمدت کشور باشد.
در مواجهه با این جریانها، چند محور اساسی را میتوان مبنای پاسخگویی قرار داد:
۱. منطق حکمرانی عقلانی
نخست باید تأکید کرد که حکمرانی موفق در دنیای پیچیده امروز، نیازمند تلفیق عقلانیت، تعاملگرایی و واقعگرایی است.
در جهانی که قدرتهای بزرگ حتی با دشمنان دیرینه خود پای میز مذاکره مینشینند، اصرار بر طرد کامل دیپلماسی یا تقلیل آن به خیانت، نه تنها غیر واقعبینانه است، بلکه با اصول اسلامی نیز در تضاد قرار میگیرد؛ چرا که سیره پیامبر اسلام نیز پر است از نمونههای گفتوگو حتی با مشرکان.
۲. تقدم منافع ملی بر منافع جناحی
پاسخ به افراط گرایان باید مبتنی بر یادآوری این حقیقت باشد که منافع ملی، فراتر از منافع جناحی است.
اگر مذاکرات – به هر شکلی – بتواند بخشی از بار تحریمها را بکاهد و فرصتهایی برای رشد اقتصاد، تجارت و معیشت مردم فراهم سازد، مخالفت مطلق با آن، به منزله بیتوجهی به خواست اکثریت ملت و ضربه زدن به انسجام ملی است.
۳. استفاده ابزاری از گفتمان انقلابیگری
باید با دقت نشان داد که بخشی از تندروها، گفتمان انقلابیگری را به ابزار فشار سیاسی داخلی بدل کردهاند.
در حالی که رهبری نظام بارها بر “نرمش قهرمانانه” و مذاکره در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت تأکید کردهاند، این طیف با قرائت سلیقهای از مفاهیم انقلابی، خود را معیار حق و باطل میدانند و عملاً در مسیر خواست دشمن حرکت میکنند، چون هرگونه اجماع ملی برای بهبود شرایط را بر هم میزنند.
۴. حفظ جایگاه نهادهای رسمی تصمیم گیر
لازم است تأکید شود که سیاست خارجی کشور بر اساس تصمیمات نهادهای قانونی همچون شورای عالی امنیت ملی، با حضور نمایندگان همه قوا و نهادهای مسئول صورت میگیرد.
تضعیف این نهادها با اظهارات تحریکآمیز یا ایجاد دوقطبیهای کاذب، به معنای خدشه بر نظم قانونی کشور است.
مشروعیت تصمیمات برآمده از این نهادها باید مورد احترام همه گروهها باشد.
۵. تجربه آموزی از گذشته
پاسخ دیگر به جریان پایداری و مشابه آن، یادآوری تجربههای تلخ گذشته است؛ از
فرصتسوزیهای دوران دولت دهم گرفته تا پیامدهای سیاستهای انزواطلبانهای که منجر به افزایش تورم، کاهش ارزش پول ملی و آسیبدیدن معیشت مردم شد.
مردم فراموش نکردهاند که شعارهای تند بدون پشتوانه تدبیر، چگونه به سقوط کیفیت زندگی منجر شد.
۶. پرهیز از تخریب و تشویق به گفتوگوی داخلی
پاسخ به تندروها نباید از جنس نفی مطلق یا تخریب باشد.
باید آنها را دعوت به گفتوگو، تعامل فکری و شنیدن نظرات کارشناسی کرد.