
روایت بحران ارزی و تأثیر آن بر تعرفهها، خدمات و آینده ایرلاینهای کشور
🖋️ نگارندگان:
شهراد اثنی عشری، نویسنده و روزنامهنگار
سعید کاظمی؛ مدرس و مشاور دانشگاه
اخبار اقتصادی پایشگر-در عصر حاضر و عصر ارتباطات با پدیده ی متغیرها رو برو هستیم.افزایش مداوم و بی رویه نرخ دلار بدون پشتوانه فنی و کارشناسی، صنعت هوایی کشور را در تب و تاب نگه داشته است. صنعتی که دیگر توان ثبات در تعرفهها، استهلاک، اورهال و خرید لوازم قطعات اورجینال را ندارد و نیازمند اصلاحات اساسی و زیرساختی است.
به گزارش پایگاه خبری پایشگر، وقتی دلار بالا میکشد، تب و تاب ارائه خدمات و نرخ خدمات در صنعت هوایی کشور، علیرغم میل باطنی، هم بالا میرود؛ نسخهای که نه مسافران میخواهند و نه ایرلاینها تاب و توان پرداختش را دارند.
افزایش نرخ ارز، حالا به جراحی بیرحمانهای بدل شده که گوشت صنعت هوایی و ایرلاینها را میبُرد و استخوان مسافران را خرد میکند.
در میانهی این گرانی بیرویه و گرمای تعرفهها، صنعت هوایی کشور ایستاده است؛ بیدماسنج، بیتسکین، و با آیندهای مبهم در این تب و تاب… و بیشک مدیران این صنعت مهم و استراتژیک به تکاپو افتادهاند و به دنبال چارهای اصولی و اساسی هستند تا منجر به بهبود در ارائه خدمات توأم بارضایتمندی به مردم شریف کشورمان شود.
در بازار صنعت هوایی کشور، جایی میان عدد و آدم، نرخ ارز حکم طبیب حاذقی را پیدا کرده که هرچه میخواهد، نسخه مینویسد و ایرلاینها و مسافران عزیز ناچارند بیچونوچرا بهایش را بپردازند.
با جهش دلار و بالا رفتن تعرفهها و نرخهای خدمات، صنعت هوایی کشور در آستانهی تب شدیدی قرار گرفته است؛ تبی که نه با تببرهای مقطعیِ بخشنامه و نه با پاشیدن وعدههای دولتی فروکش میکند.
ایرلاینها، شرکتها، انجمن های صنفی و کارفرمایی و سندیکاهای صنعت نیز از دیرباز ریسک را شناسایی کرده و از قبل در خصوص نوسانات قیمت ارز، ریال و مسکوکات … پیش بینی و هشدارهایی دادهاند؛ چرا که افزایش سرانهی نرخ تورم و متغیرها، سطح سرانهی نرخ خدمات و تعرفهها را دستخوش نابسامانی در حوزهی اقتصادی میکند و بیشک نتیجهی طبیعی این تب و تاب خواهد بود.
اما در پس این هشدار، صدای نرخ خدمات و هزینههایی نهفته است که صنعت هوانوردی و ایرلاینها را به مرز از نفس افتادن میکشاند و باید با جدیت و با قید فوریت نسبت به احیای حیات و بهبود سرانه، تصمیم راهبردی ویژهای اتخاذ شود.
در این میانه، مسافران، حملونقل کالا و خدمات و سایر خدمات ملی و استراتژیک که روی این صنعت مادر حساب باز کرده و سرمایهگذاری نمودهاند، دچار دوگانگی و تضادهای رفتاری در مواجهه با این متغیرات، تورمهای افسارگسیخته و ناهمگن، و عدم ثبات مالی و اقتصادی شدهاند… حالا به حسابگرانی محتاط بدل گشتهاند.
کسانی که میان سفرهای تفریحی، سیاحتی و زیارتی، کاری و اداری، مداوا و درمان و… یکی را باید انتخاب و قربانی کنند.
وقتی هزینهی نرخ سرانهی خدمات و تعرفهها با ریتم تند دلار بالا میرود، ایرلاینها مجبورند یا نرخها را افزایش دهند یا پروازها را محدود، متناوب و شناور کنند؛ و این یعنی بازگشت خاموش جامعه به دوران «خوددرمانی» و جیبهای تهی.
در این میان با نرخ شکنی های غیر حرفه ای هم ؛ بی شک در بازار سیاه روبرو خواهیم بود. و می توان شاهد دامپینگ باشیم و در صورت تعلل و کوتاهی دور از انتظار نخواهد بود.
صنعت هوایی کشور و ایرلاینها در چنین وضعی ناچارند هم قهرمان باشند و هم قربانی؛ از یک سو باید هزینهها را بپردازند و از سوی دیگر رضایتمندی همگان را حفظ کنند.
*اما راه برونرفت چیست؟* شاید وقت آن رسیده که صنعت هوایی کشور، بهجای انتظار برای معجزه نرخ ارز، به معجزه نوآوری و تجمیع منابع انسانی و مالی بیندیشد.
تشکیل صندوقهای مشترک در قالب کنسرسیوم برای خرید تجهیزات ، قطعات و نوسازی ناوگان میان ایرلاینها و شرکتهای عامل ، خرید گروهی خدمات، بهبود پلتفرمها و دیجیتالیسازی فرآیند خدمات، و استفاده از دادههای هوش مصنوعی برای کنترل تقلب، صیانت و نظارت بر فرآیند سرانه خدمات و نوآوری میتواند بخشی از بار را سبک و مسیر بهبود را هموار کند.
حتی مذاکره مستقیم با مراکز داخلی و خارجی و واردکنندگان قطعات و تجهیزات برای عقد قراردادهای بلندمدت، میتواند سپری در برابر طوفان ارزی باشد.
شرکتهای هوایی و ایرلاینها باید نقش تاجری هوشمند و دوراندیش را بازی کنند، نه صرفاً خدماتدهندهای نگران.
در نهایت، داستان نرخ ارز و خدمات هوایی، روایتی است از نبرد میان عدد و انسان؛ جایی که هر ریال به مثابهی نخ باریکی است میان خرید خدمات، توقف هواپیماها در آشیانه و در صف انتظار جهت اورهال و انتظار لوازم و تجهیزات مستهلک شده قطعات، و نیز انصراف و کنسلی پروازها.
اگر سیاستگذار و نهاد ناظر و تصمیم ساز و تصمیم گیرنده و ایرلاینها در یک میز بنشینند و واقعیت را بیپرده ببینند، شاید بتوان از افزایش نجومی تعرفه و سرانه نرخ خدمات مقداری جلوگیری کرد.
اما تا وقتی نرخ ارز فرمانده میدان باشد، ایرلاینها با چرتکهای لرزان صرفاً محاسبه میکنند که تا چند ماه دیگر میتوانند دوام آورند و در عین حال، تلاش میکنند خدمات را متناسب و بر ریل رضایتمندی برقرار سازند؛ و در عین حال چشمانتظار گشایش، شکوفایی و خروج از تنگناهای غیرحرفهای.