true
ضعف دولت در جذب سرمایه خارجی
گروه یادداشت و تحلیل اقتصادی پایشگر: محسن جلال پور-“80میلیارد دلار سرمایه خارجی بعد از برجام وارد ایران کردیم، کمتر از ۵ میلیارد آن جذب شد. اگر همه این مقدار جذب شده بود هیچکس نمیتوانست ما را تحریم کند.»
این نکته را محمدجواد ظریف در جمعی مطرح کرده، اما به دلایل عدم جذب این مقدار سرمایه اشاره نکرده است. دست بر قضا همان روزهایی که برجام به تایید کشورهای مذاکرهکننده با ایران رسید، در کسوت ریاست اتاق ایران با بیش از ۲۰۰هیات خارجی ملاقات داشتم.
اما چرا این مقدار سرمایه به اقتصاد ایران جذب نشد؟بعد از وقوع بحران مالی که اقتصاد جهان را درگیر رکودی فراگیر کرد، جهت حرکت سرمایههای جهانی تغییر کرد. بهطور مشخص کشورهای بریک (برزیل، روسیه، هندوستان و چین) که در دورهای، جزو گزینههای مطلوب برای سرمایهگذاری بودند دچار مشکلاتی شدند.در همین مقطع، وقوع انقلاب در خیلی از کشورهای عربی، خیلی از کشورهای رقیب ایران را در وضعیت نااطمینانی قرار داد و این میتوانست بهترین فرصت برای جلب سرمایههای خارجی توسط ایران باشد.
در آن مقطع بهدنبال برگزاری انتخاباتی پرشور، سرمایه اجتماعی ساختار سیاسی در ایران بالا رفته بود و شعارهای رئیسجمهور مبنی بر حل مناقشه هستهای و تعامل با جهان ایران را در آستانه یک تحول اساسی قرار داده بود. فرآیند مذاکرات هستهای که با تابوشکنی همراه بود و پس از نزدیک به چهاردهه وزرای خارجه ایران و آمریکا را سر یک میز نشانده بود، مزید بر علت شد و نگاه جهانیان را نسبت به ایران تغییر داد.
امیدها بهشدت تقویت شده بود. بنابراین طبیعی بود که بعد از برجام موجی از سرمایهگذاران خارجی مشتاق سرمایهگذاری در ایران باشند. اما سرمایهگذار خارجی به ۱۰ دلیل از ورود به اقتصاد ایران ترسید.
۱- بعد از برجام اقتصاد ایران ظرفیت رشد داشت، اما فضای سرمایهگذاری مهیا نبود.
۲- درحالیکه سرمایهگذاران خارجی ما را رصد میکردند، منافع ملی را قربانی منافع گروهی کردیم و به جای پیام همگرایی، پیام واگرایی دادیم.
۳- رقبای سیاسی دولت سناریوهای مختلفی را اجرا کردند تا این پیام را به جامعه جهانی بدهند که بخشی از ساختار سیاسی ایران فعلا علاقه به بهبود رابطه با جهان را ندارد.
۴- دولت غفلت کرد و در باد برجام خوابید و گام موثری برای اصلاحات ساختاری و رقابتی کردن اقتصاد برنداشت.
۵- دولت نتوانست سیستم حقوقی را متقاعد به بازنگری در قوانین و مقررات کند. یکی از مهمترین دغدغههای سرمایهگذار خارجی، کیفیت مناسب دفاع از حقوق مالکیت و سرمایهگذاری است.
۶- هیچ اقدامی برای اصلاح نظام بانکی و بازار سرمایه نکردیم. بانکها و بازار سرمایه ما هنوز هم قادر به تطبیقپذیری با بانکهای بینالمللی نیستند.
۷- آنروزها خیلی از افرادی که روندهای اقتصاد ایران را رصد میکردند نسبت به افزایش فعالیتهای رانتجویانه و تشدید فساد ناشی از سیاستگذاری هشدار دادند. خیلی از نهادهای بینالمللی هم چنین روزهایی را برای اقتصاد ما پیشبینی کرده بودند، اما خودمان غفلت کردیم.
۸- معمولا انتظار این است که بخشخصوصی شفافتر از بخش دولتی و عمومی عمل کند، اما متاسفانه بخشخصوصی ایران هم دست کمی از دولت نداشته و ندارد.
۹- در دهههای اخیر کیفیت نامطلوب سیاستگذاری در ایران منجر به ایجاد حفرههای عمیق رانت و فساد شده است. این حفرهها میدان عمل را برای فعالیتهای ناسالم مهیا کرده و کارآفرینان واقعی را به حاشیه رانده است. سرمایهگذار خارجی نشانه این عارضه را در گنگ و مبهم بودن جریانهای مالی و ترازنامههای ناشفاف بنگاهها میبیند.
۱۰- حتی اگر نیمی از مشکلات اشاره شده وجود نمیداشت، باز هم نقش دولت در اقتصاد ایران یک عنصر بازدارنده است تا پیشبرنده. چون این نقش طوری تعریف شده که سرمایهگذار خارجی میداند حتی اگر با بخشخصوصی ایران پیمانهای سفت و سخت ببندد، روزی از رفتارهای غیرقابل پیشبینی برخی سیاستگذاران ضربه خواهد خورد.
سرمایهگذاران خارجی متوجه شدند سرمایهگذاری و رشد اقتصادی در ایران عمدتا وابسته به درآمدهای نفتی است و سهم بخشخصوصی در تشکیل سرمایه در ایران تقریبا هیچ است. متوجه شدند اگرچه در بخشهایی از ساختار سیاسی ایران میل به ترمیم رابطه با جهان وجود دارد، اما همچنان برخی معتقدند که نفع آن در بهبود رابطه با جهان نیست.
متوجه شدند تخصیص بهینه منابع در ایران مخدوش است و سرمایه آن طور که باید در همه بخشها جریان داشته باشد، گرفتار انحصار گردش در بخشها و طبقاتی خاص است. به این ترتیب ما که دوران طلایی پیوستن به روند جهانی شدن یعنی فاصله سالهای اواخر دهه ۹۰ میلادی تا سال ۲۰۰۸ میلادی را از دست داده بودیم، باز هم یک فرصت طلاییتر را از دست دادیم.
false
true
https://paieshgar.ir/?p=51601
false
false