
عقلانیت و قدرت اندیشه، تنها راه عبور از ویرانی است؛ نه سلاح و سنگر
یادداشت و تحلیل پایشگر– در عصر بحرانهای تو در تو، آنچه یک ملت را نجات میدهد نه قدرت آتش، بلکه قدرت اندیشه است.
جنگ اگرچه هیجانانگیز روایت میشود، اما در واقعیت، چیزی جز ویرانی برای مردم بهجا نمیگذارد.
امروز، عقلانیت نه یک انتخاب، بلکه شرط بقاست.
در جهانی که قدرت واقعی نه در زرادخانهها، بلکه در مشروعیت سیاسی، انسجام داخلی و توان اقتصادی تجلی مییابد، ورود به یک جنگ در ظاهر موجه یا پیشدستانه میتواند به معنای آغاز یک فروپاشی تمامعیار باشد.
تقابل نظامی امروز، نه تنها سلاحها را به جان هم میاندازد، بلکه ریشههای توسعه، سرمایه انسانی و آیندهی ملتها را میسوزاند.
حتی اگر یک طرف بتواند ضرباتی سهمگین به دشمن وارد کند، چیزی از پیروزی باقی نخواهد ماند، اگر زیرساختها نابود، نظام بانکی فلج، و انسجام اجتماعی از هم پاشیده باشد.
در عصر وابستگیهای متقابل، توان بازسازی، حمایت جهانی و مشروعیت بینالمللی، مؤلفههای اصلی پیروزی هستند؛ نه صرفاً تعداد موشکها یا بردشان.
مردمانی که سالها زیر بار تحریم، فشار اقتصادی و بحرانهای پیاپی زیستهاند، امروز بیش از هر زمان، تشنه آرامش، امید و آیندهای قابل پیشبینی هستند.
جنگ، نه برنده دارد و نه پایان روشن؛ تنها چیزی که از آن باقی میماند، سرزمینهای سوخته، نسلهایی آسیبدیده و سرمایههایی تباهشده است.
هیچ هدفی نمیتواند توجیهگر قربانیکردن مردمی باشد که نیازمند درمان، آموزش، اشتغال و امنیتاند.
در چنین وضعیتی، ادامهی گفتمان تقابل و هیجانزدهکردن افکار عمومی، نه نشانهی قدرت، که نشانهی گریز از واقعیت است.
اکنون بیش از هر زمان، ضرورت دارد که تصمیمگیران، روایتهایی تازه بر پایه عقلانیت، گفتگو و حفظ منافع ملی بنا کنند.
جریانهایی که با گفتمانهای افراطی، میدان را بر مصالح بلندمدت ترجیح میدهند، خواسته یا ناخواسته ملت را به سمت ویرانی سوق میدهند.
بقای یک سرزمین، در گروی شجاعت برای بازنگری در سیاستها، عبور از توهمات دیرپا و حرکت بهسوی تعاملی عزتمندانه با جهان است.
هیچ کشوری با انزوای جهانی، فروپاشی اقتصادی و ریزش مشروعیت داخلی، نمیتواند از دل جنگ، پیروزی واقعی بیرون بکشد.
و در پایان، باید دانست که هنر کشورداری، در دوری از لبهی پرتگاه تعریف میشود.
آنکه کشورش را از شعلهی جنگ حفظ میکند، نه تسلیم، که خردمند است.
مردمی که خستهاند، بیش از هر چیزی به آیندهای امن، به اقتصاد پایدار، و به سیاستی پاسخگو نیاز دارند.
در زمانهای که جهان در حال بازچینش نظم خود است، تنها ملتهایی خواهند ماند که بهجای گلوله، دست بر گفتوگو میگذارند، و بهجای هیجان، عقلانیت را مینشانند.