×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
false
true
عواقب حذف اندیشمندان از حکمرانی

عواقب حذف اندیشمندان از حکمرانی

گروه یادداشت و تحلیل سیاسی پایشگر: مولود پاکروان-چرا جامعه ایرانی تمایل به کشتن نخبگان دارد؟ چرا این تمایل تاریخی، نه‌تنها پایان نپذیرفته که حتی تشدید هم شده است؟
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایشگر، نخبگان و متفکران و کنشگران ایرانی ظاهراً دهه‌هاست که هژمونی خود را در تصمیم‌سازی و سیاستگذاری‌های دولت و حکمرانی از دست داده‌اند. در پدیده مهاجرت نخبگان بسیار گفته‌اند و شنیده‌ایم اما کمتر به خاطر می‌آوریم که در همین حوالی، نخبگان بسیاری ناامید از اثرگذاری، قهر کرده‌اند، انزوا و سکوت را به مشارکت در فرآیندهای اصلاحی جامعه ترجیح داده‌اند یا حتی انگ خورده‌اند و به حاشیه رانده شده‌اند.
در بسیاری کشورها تصمیمات نادرست دولت‌ها نشان‌دهنده قطع رابطه بین تصمیم‌سازان و متخصصان و نخبگان است؛ شکاف رو به تعمیقی بین سیاستگذاری مبتنی بر دانش و سیاست‌های واکنشی خلق‌الساعه و احساسات‌زده! از برگزیت و خروج آمریکا از توافق‌های بین‌المللی گرفته تا نادیده گرفتن فریاد دانشمندان و کنشگرانی که نگران تغییرات زیست‌محیطی هستند.
فراتر از آنچه این شکاف بر سر سیاست و اقتصاد و محیط زیست می‌آورد باید نگران پیامدهای گسترده‌تری باشیم. پیامدهایی که با حذف اهالی اندیشه از صحنه تصمیم‌گیری‌های دشوار رخ می‌دهد. اتخاذ تصمیمات سخت، کار دولت‌هاست. شهروندان ممکن است با برخی از این تصمیمات مخالف باشند اما مادامی که بدانند در این فرآیندها منافع آنها در نظر گرفته می‌شود، سیستم به کار خود ادامه خواهد داد. اما به نظر می‌رسد دست‌کم مدتی است این سیستم در کشور ما دچار ایستایی شده است.
دولت نه‌تنها صدای مردم را نمی‌شنود که، نخبگان و اندیشمندانی را که باید در جایگاه مشاورش قرار دهد، نادیده گرفته و از صحنه بیرون رانده است.اما چرا دولتمردان و سیاستگذاران این تاثیرگذاری قدرتمند و باارزش را نادیده می‌گیرند؟ پاسخ این سوال ساده است: استقلال!شاید به همین دلیل است که دولت‌ها مدام برای حل مسائل جاری، کارگروه و کمیته‌های تخصصی تشکیل می‌دهند اما، کرسی‌های این کمیته‌ها اغلب به کسانی می‌رسد که اندیشه و دانش مستقل ندارند.

false
true
false
false

true