“مدیران دوره گرد”؛ چالش انحصار و لابیگری در صنعت بیمه
اخبار بانک و بیمه پایشگر– جابجایی اعضای هیأتمدیره بین شرکتهای بیمهای، بر اساس روابط غیرشفاف، به ایجاد یک چرخه بسته مدیریتی منجر میشود که در آن افراد خاصی همواره در رأس تصمیمگیریها قرار دارند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، متاسفانه یکی از مهمترین و پر بحث ترین مطالب این روزهای بیمه، مهاجرت برخی اعضای هیات مدیره شرکتهای بیمه از یک شرکت به شرکت دیگر است.
این روند مانع از ورود نیروهای تازهنفس و متخصص به صنعت بیمه میشود و در نتیجه، نوآوری و پویایی سازمانی را کاهش میدهد.
در واقع، مدیرانی که در یک شرکت استراتژیهای خود را اجرایی کردهاند، وقتی به شرکت دیگری منتقل میشوند، معمولاً همان تفکرات و روشهای قبلی را دنبال میکنند، که این امر مانع رشد و تحول واقعی در صنعت بیمه خواهد شد.
یکی دیگر از مضرات این جابهجاییها، امکان شکلگیری شبکههای نفوذ و لابیگری در صنعت بیمه است.
زمانی که مدیران بدون شایستهسالاری و تنها بر اساس روابط شخصی و غیررقابتی به شرکتهای دیگر منتقل میشوند، ریسک فساد و رانت افزایش مییابد.
این موضوع باعث میشود تصمیمگیریها نه بر مبنای منافع بیمهگذاران و سهامداران، بلکه تحت تأثیر منافع گروهی و شخصی باشد.
علاوه بر این، تغییرات پیاپی مدیران ممکن است موجب عدم ثبات در سیاستگذاریهای شرکتهای بیمه شود.
هر مدیر جدید ممکن است برنامههای استراتژیک متفاوتی را دنبال کند و این ناهماهنگی میتواند به کاهش بهرهوری، سردرگمی کارکنان و حتی نارضایتی مشتریان منجر شود.
شرکتهای بیمه برای اجرای سیاستهای کلان خود نیاز به مدیریت پایدار و برنامهریزی بلندمدت دارند، اما جابهجاییهای مداوم میتواند این روند را مختل کند.
یکی از دلایل عدم نظارت کافی بر این موضوع، نبود قوانین و مقررات سختگیرانه در مورد جابهجایی مدیران بیمهای است.
بیمه مرکزی و سایر نهادهای نظارتی میتوانند با اعمال محدودیتهایی مانند دورههای منع فعالیت موقت (Cooling-off Period) برای مدیرانی که از یک شرکت به شرکت دیگر منتقل میشوند، از شکلگیری لابیهای مدیریتی جلوگیری کنند.
این رویکرد در بسیاری از صنایع مالی دیگر اجرا میشود تا از تضاد منافع جلوگیری شود.
همچنین، فرآیند انتصاب مدیران بیمهای باید شفافتر شود و بر اساس ارزیابی عملکرد و شایستگی واقعی افراد انجام گیرد.
اگر انتخاب مدیران بهجای روابط غیررسمی و توصیههای پشتپرده، از طریق رقابت آزاد و بررسی دقیق سوابق و تواناییهای حرفهای آنها باشد، این مشکل تا حد زیادی کاهش پیدا خواهد کرد.
نقش سهامداران و اعضای هیأتمدیره در این میان بسیار مهم است.
آنها باید در برابر تصمیمات مدیریتی که صرفاً بر اساس روابط انجام میشود، حساس باشند و از بیمه مرکزی و سایر نهادهای نظارتی مطالبه شفافیت و پاسخگویی کنند.
در غیر این صورت، شرکتهای بیمه به جای تمرکز بر ارائه خدمات بهتر، به محلی برای جابهجایی مدیران خاص و اجرای منافع شخصی تبدیل خواهند شد.
در نهایت، اگر بیمه مرکزی و مقامات نظارتی به دنبال رشد و پایداری صنعت بیمه هستند، باید از این چرخه معیوب جلوگیری کنند.
با وضع مقررات سختگیرانهتر، تقویت نظارت بر انتصابها و ایجاد بستری برای ورود استعدادهای جدید، میتوان از انحصار مدیریتی جلوگیری کرده و شرایط رقابتی و شفافتری را در این صنعت فراهم کرد.