×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
false
true
مدیریت منابع انسانی شرکت‌های بیمه باید شناسنامه آموزشی طراحی کنند

پایشگر- مهدی نوربخش معاون مدیر کل توسعه سرمایه انسانی بیمه مرکزی در گفتگو با بیمه داری نوین الگوی توسعه دانش در منابع انسانی بیمه مرکزی و راهبردهای نهاد نظارتی را مورد بررسی قرار داد که در ذیل می آید: * الگوی دانشی موردنظر بیمه مرکزی چیست و چه چیزی را دنبال می‌کند؟ آنچه کمتر در سازمان‌ها و شرکت‌ها مورد توجه قرار گرفته است موضوع آموزش و بهسازی کارکنان است.
به گزارش پایشگر به نقل از ریسک نیوز، هرچند آموزش‌های آکادمیک از طریق مراکز دانشگاهی، موسسات آموزشی و… وجود دارد و افراد پس از گذراندن دیپلم وارد فضای دانشگاه و آموزش عالی می­‌شوند، اما متاسفانه سیستم آموزشی در ایران عمدتا آکادمیک است نه کاربردی. بنابراین فرد وقتی از دانشگاه فارغ‌التحصیل می­شود و می­خواهد وارد بازار کار شود با چالش مواجه می­شود. چالش فاصله زیاد بین مباحث آکادمیک که در دانشگاه یاد گرفته است با آنچه که در عمل و در فعالیت‌های شغلی نیاز هست مهارت داشته باشد. این حلقه مفقوده تجربه عملی است. صنعت بیمه کشور نیز از این موضوع مستثنی نیست. فارغ‌التحصیلان رشته بیمه وقتی می‌خواهند وارد بازار کار شوند به خاطر عدم مهارت با مشکل مواجه می‌شوند. در یک مقطع در دهه 70 با توجه به اینکه مقررات اجازه می‌داد بیمه مرکزی از بین پذیرفته شدگان دانشگاه در رشته‌های مورد نیاز (مدیریت بیمه و اقتصاد) تعدادی را پس از مصاحبه بورسیه کرد و همزمان که در دانشگاه تحصیل می‌کردند در بیمه مرکزی هم مشغول به کار شدند. این یک تجربه موفق بود. بسیاری از این افراد هم‌اکنون پست‌های کلیدی بیمه مرکزی را در سمت‌های مدیریتی برعهده دارند و افراد موثری هستند. به دلیل مقررات حاکم بر دستگاه‌های دولتی دیگر چنین امکانی وجود ندارد. بیمه مرکزی در این سال‌ها تلاش کرده است حلقه مفقوده تجربه فارغ‌التحصیلان بیمه‌ای و علاقه‌مندان به فعالیت در صنعت بیمه را با آموزش از طریق پژوهشکده بیمه از بین ببرد، از طریق مدرسینی که هم دارای سوابق آکادمیک و هم دارای سوابق تجربی در صنعت بیمه هستند. البته بین وضعیت مطلوب و مورد انتظار و آنچه که در حال رخ دادن است فاصله زیادی وجود دارد و به ساختار آموزشی غیر اثربخش کشور بازمی‌گردد. فراهم کردن امکان فعالیت در صنعت بیمه همزمان با ادامه تحصیل در قالب کارآموزی با تفاهم بین دانشگاه و شرکت‌های بیمه می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد. بعد از آغاز اشتغال در صنعت بیمه چه به عنوان کارمند و چه به اشکال مختلف فعالان صنعت بیمه، آموزش مستمر و انتقال دانش روز اهمیت بسیار زیادی دارد. بنابراین ما باید بتوانیم دانش، مهارت و نگرش مورد نیاز را به افراد منتقل کنیم. تدوین سند توسعه سرمایه انسانی صنعت بیمه به عنوان یک سند بالادستی ضرورت دارد. البته این ذکر این نکته ضروری است که نمی‌توان به شرکت‌های خصوصی تکلیف و اجبار کرد اقداماتی را برای ارتقای دانش کارکنان خود در تمامی سطوح سازمانی انجام دهد چراکه تکلیفی کار کردن خروجی موثری نخواهد داشت و این مدیران ارشد و کلیدی شرکت‌های بیمه هستند که باید به اهمیت این مقوله واقف باشند و برنامه و اهدافی را در این زمینه دنبال کنند و بدانند تنها راه موفقیت استراتژیک و بلندمدت و سودآوری در آموزش و توانمندسازی کارکنان است. *اگر الگوی کلی مدنظر بیمه مرکزی را به دوره‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت تقسیم کنید، این سازمان از زاویه کوتاه‌مدت چه الگوهایی را مدنظر دارد؟ مسلما در زمینه دوره­ های آموزشی کوتاه‌مدت، دوره‌های تخصصی شغلی اهمیت زیادی دارد. لازم است این نکته را یادآوری کنم که وقتی در مورد آموزش در صنعت بیمه صحبت می‌کنیم این آموزش فقط معطوف به بخش بیمه‌ای شرکت‌ها نیست. باید آموزش تمامی کارکنان حوزه‌ها از جمله حوزه‌های منابع انسانی و پشتیبانی و مالی نیز مورد توجه جدی قرار گیرد. اگر حوزه منابع انسانی و مالی به خوبی کار نکنند و پشتیبانی مناسبی از سوی آنان به بخش‌های صف داده نشود، قطعا شرکت در فعالیت‌های خود و دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده با مشکل روبه‌رو خواهد شد. طراحی و اجرای دوره‌های آموزشی شغلی، مدیریتی، روانشناسی و نگرشی کوتاه‌مدت و اثربخش با محتوای غنی و بهره‌گیری از اساتید مجرب می‌تواند اثرات مطلوبی در صنعت بیمه کشور داشته باشد. *آیا بیمه مرکزی نقشه سیاستی یا سند آموزشی دارد؟ با توجه به وظایفی که برای بیمه مرکزی در ماده یک قانون تأسیس اشاره شده است و استقلال شرکت‌های بیمه در حوزه اداری و استخدامی، عملا بیمه مرکزی نه وظیفه‌ای دارد و نه مناسب این است که وارد بحث عملیاتی آموزش صنعت بیمه شود. *بله منظور ورود به عملیات نیست بلکه منظورمان نقشه سیاستی است. بله، در سال‌های گذشته بیمه مرکزی در بحث آموزش صنعت بیمه سیاست، چارچوب و راهبرد تعیین نکرده بود. به نظر می‌رسد تدوین سند بالادستی و راهبردهایی در زمینه آموزش در صنعت بیمه که نقشه راهی را برای شرکت‌های بیمه در این زمینه مشخص کند می‌تواند راهگشا باشد. البته باز هم تاکید می‌کنم مدیران کلیدی و عملیاتی شرکت‌های بیمه باید برای آموزش و تجهیز خود و کارکنانشان به دانش روز اهمیت قائل باشند و نقش بی‌بدیل آن را در موفقیت شرکت در بازار رقابتی امروز با تمام وجود بپذیرند در غیر این صورت اگر تکلیف کنیم که شرکت‌های بیمه، موظف هستند کارمندان خود را در بازه زمانی خاص آموزش دهند و باید دوره‌هایی را که ابلاغ می‌کنیم بگذرانند، تبدیل به همان دوره‌های آموزشی خواهد شد که برای برای کارکنان دولت داریم و فاقد اثربخشی لازم در توانمندسازی و بهسازی نیروی انسانی است. *در حال حاضر رویکرد کلان بیمه مرکزی نسبت به توسعه آموزش چیست؟ سال گذشته پژوهشکده بیمه برای بیمه مرکزی نسخه‌ای تحت عنوان نظام جامع آموزش کارکنان صنعت بیمه ارسال کرد که هم اکنون در دست بررسی است. ما اعتقاد داریم تدوین ضوابط و دستورالعمل‌هایی در این زمینه موثر و کارآمد است که صرفا نقشه راه، راهبردها و فرآیند را ترسیم کند نه اینکه وارد جزئیات بشویم و عملا آزادی عمل و دست شرکت‌های بیمه را در آموزش و توانمندسازی کارکنان ببندیم و آنها را به سمت آموزش شکلی و در داخل فرآیندی زمانبر و فاقد محتوا و اثربخشی مناسب سوق دهیم. شرکت‌های بیمه باید در چارچوب این سیاست‌ها به اقتضای شرایط و منابع و امکانات خود اقدامات لازم را انجام دهند. اینکه به شرکت بیمه الزام کنیم کارکنان خود را برای یک دوره آموزشی خاص اعزام کنند روش مناسبی نیست چراکه ممکن است آن دوره با توجه به زمینه فعالیت و مزیت رقابتی شرکت اصلا در اولویت نباشد. اگر سیاست‌های کلان، راهبردها، اهداف و فرآیندی که باید طی کنند را در این نظام مشخص کنیم و سپس به آنها ابلاغ کنیم و از طریق یک سامانه اطلاعات و عملکرد آنها را داشته باشیم و رصد کنیم می‌توان نتایج مثبت را در این زمینه انتظار داشت. در خلال این صحبت‌ها لازم است بگویم بخش اعظم دانش بیمه ما وارداتی‌ست، در گذشته که امکان تعاملات با شرکت‌های بیمه‌ای مطرح دنیا وجود داشت تعداد زیادی از کارشناسان و مدیران بیمه مرکزی جهت انجام ماموریت‌های آموزشی و کاری کوتاه‌مدت به شرکت‌های مطرحی چون مونیخ‌ری، سوئیس‌ری و… اعزام می‌شدند و در خلال آن انتقال دانش و تجربه روز انجام می‌شد لیکن متاسفانه در دوران تحریم این مزیت از بین رفت. پس از برجام دوباره زمینه این نوع انتقال دانش و تجربه با همکاری بین‌المللی فراهم شده بود. حتی پژوهشکده بیمه دوره‌های آموزشی با همکاری شرکت‌های بیمه خارجی در محل پژوهشکده بیمه برگزار کرد. متأسفانه یک ایراد به شرکت‌های بیمه در این زمینه وارد است؛ هیچگاه شرکت‌های بیمه به صورت جدی وارد تعامل با شرکت‌های بیمه‌ای مطرح دنیا برای تبادل دانش و آموزش کارکنان نشده اند. البته کوتاه بودن دوره مدیریتی‌ مدیران کلیدی صنعت بیمه در یک شرکت سبب شده است برنامه میان‌مدت و بلندمدتی در این زمینه نداشته باشند و توجهات بیشتر معطوف به برنامه‌های کوتاه‌مدت باشد و این چالش در بحث آموزش هم دیده می‌شود. باید توجه داشته باشیم که شرکت‌های بیمه می‌توانند کارشناسان و مدیران خود را بورسیه کنند یا برای آموزش به کشورهای صاحب‌نام اعزام کنند، موضوعی که شرکت‌های بیمه به سمت آن نرفتند. از زاویه نهاد ناظرف ستاد و صف چه الگوی کلی‌ و پیشنهادی را در رابطه با نیازسنجی و پایلوت مدنظرتان مطرح می‌کنید؟ برای نیازسنجی باید چند کار انجام شود؛ اول اینکه مشاغل صنعت بیمه شناسایی شود. یک نکته را می‌توانم به عنوان تجربه ما در بیمه مرکزی برایتان عنوان کنم. ما در سال 95 مشاغل‌مان را احصا کردیم و با توجه به مهارت‌ها و تخصص‌هایی که متصدیان هر یک از این مشاغل باید داشته باشند دوره‌های آموزشی را طراحی و از طریق اساتید مجرب اجرا کردیم. این دوره‌ها به صورت سالانه بازنگری می‌شود. برای صنعت بیمه هم باید چنین کاری را انجام داد البته باید توجه داشته باشیم که این نیازسنجی‌ها را نمیتوان به صورت حکمی کلی و فراگیر برای همه تعریف و تعیین کنیم. حوزه منابع انسانی شرکت‌های بیمه می‌بایست نقش جدی‌تری در این زمینه ایفا کنند. مدیریت منابع انسانی شرکت‌های بیمه باید شناسنامه آموزشی (اعم از دوره‌های تخصصی شغلی، نگرشی، روانشناختی و…) برای مشاغل خود طراحی و آن را به طور مستمر بازنگری و روزآمد کنند تا وقتی فردی در آن شغل قرار می‌گیرد براساس نیازسنجی صورت‌گرفته و اولویت‌ها، آموزش‌های مورد نیاز را بگذراند. اشاره کردم موفقیت تمام این فرآیندها مستلزم ایفای نقش جدی توسط مدیریت منابع انسانی شرکت‌های بیمه و حمایت افراد سیاست‌گذار در هیأت‌مدیره و مدیرعامل شرکت است که این فضا را به حوزه‌ منابع انسانی بدهند و حمایت کنند. پژوهشکده بیمه هم می‌تواند در تدوین نیازهای آموزشی نقش بازوی فکری صنعت بیمه را ایفا کند. به‌هرحال درصدد هستیم کمک کنیم این نیازسنجی به نحو مناسبی انجام شود. به عنوان مثال فردی که کارشناس خسارت است علاوه بر اینکه باید دانش فنی داشته باشد باید دوره‌های روانشناسی و رفتاری خاصی را بگذرانند.

false
true
false
false

true