
مکانیزم ماشه روی میز؛ دیپلماسی در لبه پرتگاه/ در میانه طبلهای جنگ، صدای عقلانیت را چه کسی بلند خواهد کرد؟
اخبار سیاسی پایشگر– در آستانه فعالسازی مکانیزم ماشه از سوی آلمان، بریتانیا و فرانسه، ایران بار دیگر در لبه تقابل دیپلماتیک و بازگشت تحریمهای بینالمللی قرار گرفته است.
در حالیکه فرصت برای تعامل و مذاکره هنوز از میان نرفته، تندروهای داخلی با استقبال از بحران، به آتش تنش میدمند.
اکنون لحظه تصمیمگیری است: بازگشت به انزوا یا دفاع هوشمندانه از منافع ملی با زبان دیپلماسی.
فعالسازی مکانیزم ماشه: بازگشت به عصر فشار حداکثری؟
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، صدر اعظم آلمان اعلام کرده است که در هماهنگی با بریتانیا و فرانسه، قصد دارد روز چهارشنبه ۲۴ تیرماه، نامهای رسمی برای فعالسازی مکانیزم ماشه به شورای امنیت سازمان ملل ارسال کند.اگر چه هنوز این خبر رسما مورد تایید قرار نگرفته است، اما روند پیش رو حاکی از احتمال فعال شدن این مکانیسم هست.
این اقدام عملاً میتواند به بازگشت تمامی تحریمهای سازمان ملل علیه ایران بینجامد، آنهم در حالی که هیچ سند یا شواهد تازهای از تخطی ایران از برجام ارائه نشده است که خارج از روندهای نظارتی آژانس انرژی اتمی باشد.
این تصمیم در چارچوب فشار سیاسی بر جمهوری اسلامی برای عقبنشینی از سیاستهای منطقهای و هستهای قابل تحلیل است، اما در عمل موجب تهدید امنیت و رفاه مردم ایران خواهد شد.
تندروهای داخلی: فرصتطلبان بحرانساز
در شرایطی که اقتصاد کشور زیر بار تحریمها و ناکارآمدیهای ساختاری آسیب دیده، جریانهای تندرو داخلی با استقبال از تشدید تقابلها، عملاً به تقویت پروژههای فشار خارجی کمک میکنند.
اینان با تحریک افکار عمومی به مقابلهجویی، خواهان بسته شدن هر دریچهای از دیپلماسی هستند و با شعارهای ظاهراً انقلابی، به دنبال انقباض بیشتر فضای سیاسی و تقویت جایگاه خود در ساختار قدرتاند.
هرگونه تحریم جدید، مجوزی تازه برای سرکوب بیشتر منتقدان، تشدید کنترلهای اجتماعی و تخریب بیشتر اعتماد عمومی است، که سود مستقیم آن تنها به جیب جریان تندرو میرود.
مسئولیت دولت و نهادهای نظام: خروج از انفعال دیپلماتیک
دولت و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید با فوریت، از موضع فعال و حقوقی در برابر این اقدام سه کشور اروپایی استفاده کند.
مستندات فنی آژانس بینالمللی انرژی اتمی هنوز تأییدکننده «تخلفی بنیادین» از سوی ایران نیست، و بر همین اساس باید با کمک کشورهای مستقل و متحدانی چون چین و روسیه، جلوی تبدیل شدن این اقدام به یک پروژه اجماع جهانی علیه ایران را گرفت.
دیپلماسی فعال، شفافسازی مواضع فنی و دعوت به مذاکره با ضمانتهای واقعی، بهترین پاسخ برای خنثیسازی تحرکات جدید اروپاست.
منافع ملی فراتر از میدانگرایی و شعارزدگی است
امروز بیش از همیشه، منافع ملی نیازمند عقلانیت، تعاملگرایی و گفتوگوست.
هیچ ملتی از مسیر تحریم و تقابل به توسعه نرسیده، و تداوم بحرانها تنها به تشدید فقر، مهاجرت نخبگان، و نارضایتی عمومی خواهد انجامید.
تندروهایی که با شعار “مقاومت” عملاً به منافع دشمنان ایران خدمت میکنند، باید به عقب رانده شوند.
در برابر آنان، جامعه مدنی، رسانههای مستقل و نخبگان باید مطالبهگر صلح، دیپلماسی و شفافیت باشند.
ایران بیش از آنکه به میدان جنگ نیاز داشته باشد، محتاج میدان گفتوگو است.