هرکسی کو دور ماند از اصل خویش…
گروه یادداشت فرهنگی هنری پایشگر -اکرم محمدی-کیوان نخعی در مقام نویسنده و کارگردان تئاتر ،کارهای قابل تاملی را به سرانجام رسانده است اما بازی نوروزنامه او حکایت دیگری دارد۰
نمایش درباره دختری است که به دلیل مشکلات خانوادگی از خانه فرار کرده و با شکل و شمایل پسری جوان در جامعه حضور پیدا می کند و این تغییر آغاز مشکلات و مصائبی است که فهیمه با آن روبهرو میشود و به اجبار،مشاغل مختلفی را تجربه میکند .
در این نمایش تجربه نخستین شب بیرون ماندن یک دختر در خیابان ، زندگی در خانه مردی که سنگ قبر میتراشد، سیاه دوره گرد، شاگرد تماشاخانه تئاتر ،بازیگر تماشاخانه ، با اجرای مهناز غمخوار نمایش داده می شود و مهمترین نکته این نمایش،روایت بخشی از تجربیات دخترهای فراری است.
دختری که روایتگر تلخی یک زندگی است و با انتخاب اشتباهش ،در هر لحظه از زندگی جدیدش ،تلخی را تجربه میکند وهمه این ها، روایت بخشی از مشکلات جامعه است که امروزه با آن روبه رو هستیم .
یکی از ویژگیهای این نمایش اشاره به برخی مسائل روز جامعه است از جمله تلنگر زدن به کانادا که محل فرار اختلاس گران شده یا استفاده از دیوار مهربانی و زورگیرانی است که اموال مردم را به تاراج می برند.
یکی از ویژگیهای نمایش ،استفاده درست از موسیقی بود که با توجه به شناخت نخعی از موسیقی ، کمک بسیاری به نمایش داشت و به نوعی مکمل داستان بود اما در کنار همه اینها بازیگری مهناز غمخوار، برگ برنده نمایش است. تسلط بر بیان و اجرا از مهمترین ویژگی های این نقش است . غمخوار در آن واحد در نقش فهیمه ،فرهاد ،احمد ،مدیر تئاتر ،سیاه و همه نقشههای حاشیه ای، نقش آفرینی کرد. انتخاب این بازیگر در این نقش از مهمترین ویژگیهای بازی نامه نوروز بود اگرچه این نمایش فقط اجرای جشنواره ای داشته اما برای اجرای عمومی نمایش، این اثر نیازمند تغییراتی است که به نظر میرسد با توجه به بیان مشکلات روز جامعه ،بتواند در اجرای عمومی با اقبال خوبی به تماشاگران مواجه شود.
بازی مهناز غمخوار مبتنی بر مونولوگ است و با توجه به تعدد نقش، به خوبی از پس این کار بر آمده اما نکته مهم دیگر ،طراحی صحنه است .چند تکه کارتن و چند سنگ قبر و یک چهار پایه یه تمام چیزی است که از طراحی صحنه میبینیم .در حالی که امکان تغییرات بیشتری برای دکور صحنه وجود داشت. در مجموع نمایش نیازمند بازبینی مجدد توسط کارگردان برای اجرای عمومی است و البته ریتم نمایش هم نیازمند بازنگری دوباره برای اجراست چرا که نمایش با ریتم بسیار خوبی آغاز شد در میانه های نمایش ،اوج گرفت و در پایان اندکی از جذابیت اولیه فاصله گرفت که همین نشان دهنده نیاز تغییرات نهایی و بازبینی مجدد است.
اما آنچه در پایان خوش این نمایش شاهدیم،بازگشت به اصل خویشتن است و این دختر فراری از همه آنچه تجربه کرده خسته می شود و می خواهد که خودش باشد،فهیمه.
در واقع نخعی می خواست علاوه بر بیان مشکلات موجود در جامعه به این هم اشاره کند که “هرکسی کو دور ماند از اصل خویش…”