وظیفه خطیر حکمرانی در بزنگاه اقتصادی و ابر تورم: از جنگ رسانهای تا حکمرانی صلح محور
اخبار اقتصادی پایشگر– با اوجگیری تورم و نگرانی مردم، دولت و مجلس در یک دوراهی تاریخی قرار دارند؛ یا باید با اصلاحات ساختاری و تغییر لحن از جنگ به صلح، اعتماد عمومی را بازگردانند،
یا تداوم بیعملی، اقتصاد ملی را قربانی مدیریت ریسک غایب خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، در شرایط کنونی که تورم مزمن و نگرانیهای معیشتی به بالاترین سطح خود رسیدهاند، مسئولیت دولت و مجلس فراتر از اجرای برنامههای روتین است.
آنها باید به یک اتاق عملیات مشترک اضطراری برای ثبات اقتصادی تبدیل شوند.
وظیفه دولت، اجرای سریع سیاستهای کنترل نقدینگی و کسری بودجه از طریق کاهش هزینههای غیرضروری و افزایش شفافیت درآمدها است.
همزمان، مجلس نیز باید با تصویب قوانین پشتیبان و پرهیز از طرحهای تورمزا، نقش نظارتی خود را فعال کند.
اگر این دو قوه نتوانند با یکدیگر هماهنگ شوند، نتیجه آن ادامه بحران است.
معضل اصلی اینجاست که مردم دیگر نه تنها خواهان اقدامات هستند، بلکه انتظار دارند حاکمیت در قبال وضعیت موجود پاسخگو باشد و یک مسیر روشن و قابل باور برای آینده ترسیم کند.
راه حلهای کلیدی اقتصادی و ضرورت بازنگری در سیاست خارجی
رفع پایدار مشکلات اقتصادی و مهار تورم، نیازمند دو راهکار کلیدی است:
اصلاحات ساختاری داخلی و تنشزدایی فعال خارجی.
در داخل، راه حل فنی، مدیریت نرخ بهره حقیقی، شفافیت کامل در عملکرد بانکها و کنترل قاطعانه ناترازی بودجهای است.
اما این اقدامات بدون بازنگری جسورانه در سیاست خارجی و کاهش ریسکهای مرتبط با آن، به نتیجه نخواهند رسید.
وقتی کانالهای مالی و تجاری کشور به دلیل سیاست خارجی بسته یا محدود باقی بمانند، هرگونه تلاش داخلی برای بهبود، مانند پر کردن یک سطل سوراخ است.
بنابراین، ضرورت حیاتی دارد که سیاست خارجی، در خدمت اقتصاد ملی قرار گیرد و به عنوان ابزاری برای تسهیل تجارت و جذب سرمایه نگریسته شود.
تأثیر تغییر لحن از “جنگ و درگیری” به “آرامش و صلح”
تغییر لحن مسئولان از ادبیات “جنگ، درگیری و دشمنمحوری” به گفتمان “حفظ آرامش، حاکمیت صلح و ثبات”، تأثیر مستقیم و شگرفی بر اقتصاد دارد.
اقتصاد یک پدیده کاملاً مبتنی بر انتظارات و اعتماد است. وقتی بالاترین مقامات دائماً بر طبل درگیری میکوبند، در واقع ریسک غیراقتصادی را در ذهن مردم، بازرگانان و سرمایهگذاران داخلی و خارجی به شدت افزایش میدهند.
این افزایش ریسک، فوراً به خروج سرمایه، سفتهبازی برای خرید ارز و طلا، و عدم تمایل به سرمایهگذاری مولد منجر میشود.
در مقابل، یک لحن صلحمحور و مثبت، سیگنال کاهش ریسک را ارسال کرده، اعتماد را باز میگرداند، انتظارات تورمی را کاهش میدهد و انگیزهای برای نگهداری داراییها در داخل و سرمایهگذاری بلندمدت ایجاد میکند.
ضرورت بیان سخنان مثبت و ترسیم چشمانداز امیدوارکننده
در شرایطی که مردم به شدت نگران فردای اقتصادی خود هستند، وظیفه اخلاقی و حکمرانی مسئولان این است که از سخنان تشنجزا و متناقض پرهیز کنند و دائماً بر عزم مشترک برای حل مشکلات و ترسیم یک چشمانداز مثبت تأکید نمایند.
نهادهای دولتی و عمومی باید با اتخاذ یک “تغییر گفتمان از حالت دفاعی یا تهاجمی به حالت مصلح و آرامشبخش، شوک مثبتی به انتظارات بازار وارد کنند.
این اقدام، یک راه حل رایگان و فوری است که میتواند در کنار اصلاحات اقتصادی جدی، به تثبیت روانی بازار کمک کرده و به کاهش تدریجی فشار بر نرخ ارز و تورم منجر شود.
حکمرانی در این دوران، بیش از هر چیز نیازمند صداقت، هماهنگی و ارسال پالسهای صلح و ثبات به داخل و خارج است.




