true
پیامدهای یک محاسبه اشتباه
گروه یاداشت و تحلیلسیاسی پایشگر: علی واعظ- افزایش تنشها در هفتههای اخیر دو تجربه متفاوت را به تصمیمگیران در تهران و واشنگتن آموخته است. در تهران احتمالاً مسوولان به این نتیجه رسیدهاند که پایبندی به برجام و صبر راهبردی در یکسال اول خروج آمریکا از برجام، سیاستی بوده که برای این کشور فایده خاصی دربر نداشته است اما در همین چند هفته گذشته که ایران روند خروج تدریجی از برجام را آغاز کرده و در سطح منطقه دست به اقدامات تلافیجویانه زده است، اتحادیه اروپا به جنبوجوش افتاده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایشگر، ایران به همین دلیل احتمالاً این روند را ادامه خواهد داد . همچنین در این مدت به مسوولان ایرانی ثابت شده که ترامپ هیچ علاقهای به یک درگیری نظامی جدید در خاورمیانه ندارد و به همین لحاظ ریسک درگیری در صورت تشدید اقدامات ایران چندان بالا نخواهد بود.
از طرف مقابل در واشنگتن، دولت ترامپ به این نتیجه رسیده که علت اقدامات ایران موثر بودن تحریمها بوده است و به همین لحاظ دولت ترامپ نیاز دارد که از خود صبری راهبردی نشان دهد و در این مدت اجازه انجام چنین اقداماتی را به ایران بدهد بدون اینکه واکنش خاصی به آن نشان دهد. چراکه این اقدامات ایران در نهایت به انزوای ایران در سطح جامعه بینالمللی منجر خواهد شد و بقیه کشورها را نیز در جبهه آمریکا برای فشار مضاعف بر ایران قرار خواهد داد.
با توجه به خط قرمز ترامپ در خصوص اقدامات ایران (در صورت کشته شدن یک آمریکایی، این کشور دست به اقدام تلافیجویانه سهمگینی خواهد زد)، به نظر میرسد رئیسجمهور آمریکا در فاصله یکسال مانده به انتخابات نمیتواند از این موضع عقبنشینی کند و به همین لحاظ اگر این روند اقدامات تلافیجویانه ادامه پیدا کند، در نهایت احتمال سوءمحاسبه زیاد خواهد بود و در چنین شرایطی ممکن است یک درگیری نظامی که هیچکس واقعاً خواهان آن نیست، به وقوع بپیوندد که خیلی زود ممکن است تمام منطقه را به آتش بکشد.
امارات هم به این نتیجه رسیده است که یک درگیری نظامی تنها میان ایران و آمریکا در نهایت دامن آنها را خواهد گرفت و یک درگیری نظامی از نظر آسیبی که به زیرساختهای این کشور و میزان سرمایهگذاری میتواند وارد کند در روز نخست خود یک هزار میلیارد دلار میتواند برای اقتصاد امارات هزینه دربر داشته باشد.
اروپا همچنان گرفتار محدودیتهای ساختاری جدی در مورد تبادلات تجاری با ایران است و چین در حالی که مذاکرات تجاریاش با آمریکا به بنبست رسیده، مجدداً واردات نفت از ایران را ادامه میدهد. البته سطح واردات نفت چین از ایران به اندازه پیش از تحریمها نیست و از سوی دیگر احتمالاً با تخفیفهای ویژهای از سوی ایران همراه است. روسیه نیز هنوز دست به اقدامی جدی برای کمک به اقتصاد ایران نزده است.
بنابراین میتوان تصور کرد سطح خفیف اقدامات تلافیجویانه در هفتههای آینده نیز ادامه پیدا کند و این ریسک وجود دارد که سوءمحاسبه منجر به درگیری نظامی شود و احتمالاً در ماه سپتامبر شاید در حاشیه مجمع عمومی سالانه سازمان ملل در نیویورک امکان این وجود داشته باشد که از طریق گفتوگو حداقل تنشزدایی و در بهترین سناریو یک توافق موقت حاصل شود تا این روند رو به رشد تنش را منجمد تا در نهایت نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در ماه نوامبر سال آینده مشخص شود.
دولت ترامپ تقریباً هر تیری در انبار خود در خصوص تحریمها داشته، استفاده کرده و بعید است که بتواند تحریمهای جدیدی اعمال کند که اثر اقتصادی چشمگیری بر این کشور داشته باشد. اما ایران هنوز در ابتدای کار است و هم گزینههای هستهای، هم گزینههای منطقهای و هم گزینههای سیاسی برای بازی کردن در دست دارد. ولی این خطر نیز وجود دارد که در شرایطی که چنین اصطکاکی میان ایران، آمریکا وجود دارد احتمال یک درگیری تصادفی بسیار زیاد است حتی اگر طرفین خواهان آن نباشند.
از سوی دیگر در فضای ملتهب امروز این امکان برای اقدامات خرابکارانه از سوی گروهکهایی وجود دارد که برای مثال در عراق دست به اسلحه برده و یک نیروی آمریکایی را در آنجا هدف قرار داده و گناه آن را گردن ایران بیندازند. همین موضوع به خودی خود کافی است که منجر به یک درگیری نظامی شود.
برخلاف تصور موجود که ترامپ نگران این موضوع است که یک درگیری نظامی با ایران شانس انتخاب مجددش را ممکن است با خطر مواجه کند، اما واقعیت این است که در تاریخ معاصر آمریکا هرگز این اتفاق رخ نداده که رئیسجمهوری درگیر جنگی باشد و در انتخابات پیروز نشود !
بنابراین من فکر میکنم با وجود عدم تمایل ترامپ به جنگ، نباید این خطر را دور از ذهن نگه داشت که ممکن است رئیسجمهور آمریکا تحت تاثیر تحلیلهای برخی از مشاورانش در خصوص سریع و محدود بودن جنگ با ایران، قرار بگیرد و دست به چنین اشتباهی بزند.
false
true
https://paieshgar.ir/?p=45204
false
false