×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
false
true
بازخوانی یک میراث پنهان/چگونه خرافات، ذهن ایرانیان را تسخیر و عقلانیت را به حاشیه راند؟

بازخوانی یک میراث پنهان/چگونه خرافات، ذهن ایرانیان را تسخیر و عقلانیت را به حاشیه راند؟

اخبار اجتماعی پایشگر– در دل تاریخ ایران، خرافه‌گرایی نه‌تنها یک باور فردی، بلکه ابزاری سیاسی برای مهار اندیشه و کنترل جامعه بوده است. از صفویه تا امروز، سایه سنگین خرافات بر ذهن ایرانیان گسترده مانده و عقلانیت را به حاشیه رانده است.

اکنون زمان آن رسیده که با نگاهی علمی و انتقادی، این میراث پنهان را بازخوانی کنیم.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، خرافه‌گرایی در ایران از عصر صفویه به‌عنوان یک پدیده ساختاری آغاز شد که به باور کارشناسان، هدف آن تثبیت قدرت سیاسی و ایجاد انسجام اجتماعی از طریق کنترل ذهنی بود.
اهل سنت نیز در برخی جوامع با خرافات مواجه‌اند، اما شدت و نوع آن تابع زمینه‌های فرهنگی و تاریخی خاص هر جامعه است.

در تحلیل تاریخی و جامعه‌شناختی، بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که دولت صفوی نخستین حکومت ایرانی بود که به‌طور سیستماتیک از خرافات به‌عنوان ابزار حکمرانی بهره گرفت.
با رسمی‌کردن تشیع امامیه و تکیه بر مرشدشاهی، صفویان تلاش کردند هویت مذهبی جدیدی برای ایرانیان بسازند که در آن، باورهای دینی با عناصر خرافی درآمیخته بود.
این روند نه‌تنها به تقویت مشروعیت سیاسی کمک کرد، بلکه با ایجاد ترس‌های ماورایی، اطاعت‌پذیری اجتماعی را افزایش داد و زمینه‌ساز شکل‌گیری نهادهای فرهنگی و مذهبی شد که تولید و بازتولید خرافه را در دستور کار داشتند.

در دوره‌های بعدی، از قاجار تا کنون، این نهاد در قالب‌های مختلف ادامه یافت. خرافات به‌تدریج در لایه‌های مختلف فرهنگ عمومی، آموزش دینی، و حتی سیاست‌گذاری اجتماعی نفوذ کرد.
به گفته محسن رنانی اقتصاد دان، این میراث صفوی همچنان بر ذهن و رفتار جمعی ایرانیان سایه افکنده و مانع شکل‌گیری عقلانیت انتقادی و گفت‌وگوی آزاد شده است.
خرافه‌گرایی نه‌تنها در سطح فردی، بلکه در ساختارهای رسمی نیز بازتاب یافته و گاه به ابزاری برای کنترل اجتماعی و سرکوب اندیشه‌های مستقل تبدیل شده است.

در خصوص اهل سنت، باید توجه داشت که خرافه‌گرایی پدیده‌ای فرامذهبی است و در جوامع سنی نیز بسته به شرایط فرهنگی، تاریخی و سطح سواد عمومی، می‌تواند بروز کند.
با این حال، در سنت‌های فقهی اهل سنت، به‌ویژه در مکاتب عقل‌گرایانه مانند حنفی و مالکی، گرایش به عقلانیت بیشتر دیده می‌شود و برخی خرافات به‌صراحت رد شده‌اند.
اما در جوامعی که دین با فرهنگ عامه درآمیخته و نهادهای دینی از استقلال کافی برخوردار نیستند، خرافات می‌تواند در قالب‌های مختلف مذهبی ظاهر شود، فارغ از تعلق مذهبی افراد.

در نهایت، تحلیل خرافه‌گرایی در ایران نیازمند نگاهی چندلایه به تاریخ، سیاست، دین و فرهنگ است.
نقد ساختاری این پدیده نه‌تنها به روشن‌گری اجتماعی کمک می‌کند، بلکه می‌تواند بستری برای بازسازی عقلانیت عمومی و تقویت نهادهای مدنی باشد.
گفت‌وگوهای انتقادی مانند آنچه محسن رنانی در گفتگو با رسانه «ایران پایدار» مطرح کرده، فرصتی برای بازاندیشی در میراث‌های فکری و فرهنگی است که گاه به‌جای تقویت خرد جمعی، به تضعیف آن منجر شده‌اند.

هدف برخی سیاستمداران از ترویج خرافه‌پرستی، ایجاد جامعه‌ای مطیع، کنترل‌پذیر و فاقد تفکر انتقادی است تا مشروعیت قدرت حفظ شود و مطالبات عقلانی و مدنی کاهش یابد.
برای مقابله با این پدیده، باید آموزش عمومی، تقویت عقلانیت، و نهادهای مستقل فرهنگی و رسانه‌ای را گسترش داد تا فضای گفت‌وگوی آزاد و نقد علمی فراهم شود.

منبع خبر : پایشگر
false
true
false
false

true