وقتی چوب معلم دیگر گل نیست/ کلاسهایی که بوی خشونت میدهند و مسئولانی که هنوز مشقِ سکوت مینویسند
اخبار اجتماعی پایشگر– مدرسه، جایی که باید بوی گچ و دانایی بدهد، این روزها گاه بوی خشم و سیلی میدهد. کلاس درس به میدان تنبیه بدل شده و سکوتِ مسئولان، صدای درد را رساتر کرده است.
انگار هنوز باید منتظر “کمیته بررسی” بمانیم تا شاید روزی، کودکانمان بیهراس، درس انسانیت بخوانند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، در روزگاری که باید مدرسه مأمنِ دانایی، لبریز از عطر مدارا و مهر باشد، صدای سیلی و فریاد جای زنگ انشا را گرفته است.
معلمانی که باید چراغ راه باشند، گاه به شعلهای سوزنده بدل شدهاند که نه تنها درس، که دل را نیز میسوزاند.
هر بار که ویدئوی دیگری از خشونت در کلاس درس منتشر میشود، جامعه زخمی تازه بر پیکر امیدش احساس میکند، اما هنوز کسی پاسخ نداده است که چرا مأمور تربیت، خود از تربیت تهی مانده است؟
مسوولان محترم هم معمولاً همان بازی قدیمی را پیش میگیرند: “بررسی میکنیم”، “پیگیری در دست انجام است”، “با متخلف برخورد میشود”. اما این “برخورد” کجاست؟
آن مجازاتِ بازدارندهای که باید درس عبرت شود، چرا تنها در مصاحبهها وجود دارد؟
مگر خونِ کودک بیدفاع کمارزشتر از حرمتِ صندلی مدیریتی است که قرار است لرزان نماند؟
گویی دردِ مردم فقط تا تیتر روزنامهها دوام دارد و بعد، همهچیز دوباره به سکوت همیشگی برمیگردد.
اگر مجلس واقعاً خانهی ملت است، چرا هنوز قانونی روشن و صریح برای حمایت از دانشآموزان بیدفاع وجود ندارد؟
چرا در برابر معلمی که خشونت میورزد، همچنان از “حرمت فرهنگیان” سخن میگویند اما از حرمت جانِ کودک نه؟
حرمت معلم با چوب و ترس حفظ نمیشود، با معرفت و عدالت حفظ میشود.
امروز وقت آن است که قانون، سپری باشد برای دانشآموز، نه عصایی در دستِ معلمِ خشمگین.
ما از مدرسههایمان مهر میخواستیم، نه مهریهی خون.
از آموزش، انسانیت طلب میکردیم، نه انسانسوزی.
تا وقتی که مسئولان با مماشات و تعارف از کنار این فجایع میگذرند، هر زنگ تفریحی ممکن است به زنگ خطر بدل شود.
و چه شرمآور است کشوری که کودک در کلاس درس از معلمش میترسد؛ کشوری که “مداد” میلرزد و “چشمِ بیگناه” به کف دستِ خشمگین پناه میبرد.
اکنون وقت آن است که شخص رئیسجمهور و دولت، از موضع تماشاگری بیرون آیند و در جایگاه پاسداران کرامت انسان ایرانی بایستند.
وقتی کودکی در کلاس درس از خشونت میلرزد، یعنی بنیان آموزش و پرورش کشور ترک برداشته است، و ترمیم این ترک تنها با دستورالعمل و توبیخ چند معلم خاطی ممکن نیست.
رئیسجمهور باید به عنوان عالیترین مقام اجرایی، پیام روشنی بفرستد:
در سرزمین ما، هیچکس با عنوان معلم حق ندارد بر روح و جسم کودک بتازد.
دولت اگر امروز نایستد، فردا باید در برابر نسلی پاسخگو باشد که از مدرسه نه دانش، بلکه ترس و تحقیر به یاد دارد.




