×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
false
true
کشوری با همه‌چیز، پولی بی‌ارزش؛ کشوری با هیچ‌چیز، پولی باثبات!

کشوری با همه‌چیز، پولی بی‌ارزش؛
کشوری با هیچ‌چیز، پولی باثبات!

یادداشت و تحلیل پایشگر: شهراد اثنی‌عشری
در سرزمینی که همه‌چیز دارد اما پولش هر روز کمتر می‌ارزد، مردم با تورم زندگی می‌کنند و مسئولان با سکوت.

کنایه تلخ ماجرا اینجاست که آن‌سوی مرز، کشوری با «هیچ»‌های بسیار، پولی باثبات‌تر از ریال دارد و این‌سوی مرز، پاسخ روشنی برای این سقوط پیدا نمی‌شود.

در روزگاری که اقتصاد ایران زیر بار ابرتورم نفس‌های بریده می‌کشد، مقایسه‌ای ناخواسته اما تلخ، افکار عمومی را بهت‌زده کرده است:
کشوری مانند افغانستان، با همه‌ بحران‌های ساختاری، تحریم‌ها، نبود شناسایی بین‌المللی و فقدان نهادهای رسمی کلاسیک، امروز دارای پولی با ثبات‌تر از ریال ایران است.
در حالی که مردم ایران هر روز با جهش قیمت کالاهای اساسی، گوشت، نان و دارو مواجه‌اند و قدرت خریدشان آب می‌رود، واحد پول کشوری که نه دولت به رسمیت‌شناخته‌شده دارد و نه نظام بانکی فعال، از سقوط آزاد مصون مانده است.

این تناقض، نه طنز است و نه شایعه؛ بلکه نشانه‌ای هشداردهنده از عمق بحران مدیریتی در اقتصادی است که سال‌هاست با تصمیم‌های ناپایدار و سیاست‌های متناقض اداره می‌شود.

پرسش اصلی اینجاست: چگونه ممکن است اقتصادی با این همه منابع طبیعی، نیروی انسانی تحصیل‌کرده، زیرساخت‌های صنعتی و درآمدهای بالقوه، به نقطه‌ای برسد که پول ملی‌اش روزانه بی‌ارزش‌تر شود، اما در برابر این سقوط، صدایی از نهادهای تصمیم‌گیر شنیده نشود؟
دولت و مجلس که طبق قانون موظف به پاسخگویی و شفاف‌سازی‌اند، در برابر فشار معیشتی مردم، یا به سکوت پناه برده‌اند یا با آمارهای خوش‌بینانه، واقعیت بازار را انکار می‌کنند.
نه برنامه‌ای روشن برای مهار تورم ارائه می‌شود، نه مسئولی مسئولیت مستقیم شرایط موجود را می‌پذیرد؛ گویی بحران، بی‌صاحب است و مردم تنها تماشاگران یک فروپاشی تدریجی‌اند.

نکته تلخ تر آنجاست که در کشوری با این همه «نداشتن»‌ها، تورم پایین‌تر است و در کشوری با این همه «داشتن»‌ها، سفره مردم هر روز کوچک‌تر می‌شود.
ابرتورم پیشِ‌رو، اگر در همین مسیر ادامه یابد، دیگر یک هشدار کارشناسی نخواهد بود، بلکه به واقعیتی روزمره تبدیل می‌شود؛ واقعیتی که مسئولان نمی‌توانند تا ابد با سکوت از کنار آن عبور کنند.
تاریخ نشان داده است که اقتصاد، با بی‌تفاوتی ترمیم نمی‌شود و اعتماد عمومی، با پاسخ‌ ندادن باز نمی‌گردد.
سؤال این است:
پیش از آن‌ که دیر شود، چه کسی قرار است پاسخ مردم را بدهد؟

منبع خبر : پایشگر
false
true
false
false

true