از تریبون تا سفره؛ فاصله حرف تا عمل در مهار گرانی/ مجلس از درد مردم میگوید، اما نسخه درمان هنوز نوشته نشده است
اخبار اقتصادی پایشگر– مسئولان از گرانی میگویند و مردم با آن زندگی میکنند؛ هر روز سفرهها کوچکتر میشود و جلسهها بزرگتر.انگار قرار است گرانی با تکرار واژه «تورم» مهار شود، نه با تصمیم و اقدام واقعی.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، در روزهایی که گرانی به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل شده، سخنان رئیس مجلس درباره اینکه «مردم گرانی را فقط نمیشنوند، بلکه زندگی میکنند»، بازتاب گستردهای در افکار عمومی داشته است.
این جمله هرچند صادقانه و از دل جامعه برخاسته، اما برای بسیاری از مردم یادآور تکرار همان واقعیتی است که سالهاست در کوچه و بازار لمس میشود.
آنچه اکنون جامعه از مسئولان انتظار دارد، نه تشریح وضع موجود، بلکه اقدام ملموس برای تغییر آن است.
اقتصادِ مردم دیگر با جلسات و بیانیهها ترمیم نمیشود.
نگاهی به کارنامه مجلس در حوزه کنترل تورم و مهار گرانی، تصویر روشنی از شکاف میان گفتار و اقدام ارائه میدهد.
در طول دوره اخیر، طرحهایی با عناوینی چون «ساماندهی بازار کالاهای اساسی»، «تثبیت قیمتها»، «شفافیت زنجیره تأمین»، و «اصلاح ساختار بودجه» مطرح شدهاند، اما بسیاری از آنها یا در پیچوخم کمیسیونها متوقف ماندهاند یا بدون ضمانت اجرایی واقعی تصویب شدهاند.
حتی در مواردی که مصوبهای به مرحله اجرا رسیده، ضعف در نظارت، کمبود منابع و ناهماهنگی نهادی موجب شده اثر محسوسی در بازار دیده نشود.
نتیجه آنکه، سفره مردم هنوز همان است و قدرت خرید هر ماه آب میرود.
از منظر اقتصادی، تورم در ایران دیگر صرفاً یک پدیده قیمتی نیست، بلکه نتیجه مجموعهای از ناترازیهای ساختاری، کسری بودجه، سیاستهای پولی انبساطی و نبود انضباط مالی است.
مجلس در مقام نهاد قانونگذار میتواند با الزام دولت به شفافسازی هزینهها، اصلاح ساختار یارانهها، محدود کردن برداشتهای بیضابطه از منابع بانکی و تصویب قوانین ضدتورمی نقش مؤثری ایفا کند.
اما آنچه در عمل دیده میشود، بیشتر واکنشهای مقطعی و احساسی است تا سیاستگذاری بلندمدت.
گویا هر بار که قیمتها بالا میرود، بهجای اصلاح تصمیمات، فقط تریبونها فعالتر میشوند.
در نهایت، بحران گرانی با شعار و تکرار واژه «تورم» مهار نمیشود، بلکه با تصمیمهای سخت، شفاف و مبتنی بر منافع عمومی قابل کنترل است.
مجلس اگر میخواهد از جایگاه گفتار به عرصهی اقدام وارد شود، باید قانونگذاری را از جنس نظارت مؤثر و الزامآور بازتعریف کند.
مردم، سخن صادقانه را میپذیرند، اما از تکرار وعدههای بیثمر خستهاند. شاید وقت آن رسیده که مسئولان بهجای بیان درد، نسخهی درمان را روی میز بگذارند؛ چرا که گرانی دیگر فقط «موضوع جلسات» نیست، واقعیتی است که مردم هر روز آن را زندگی میکنند.


