استیضاح وزیر اقتصاد، استعفای اجباری ظریف و پایان طرح وفاق پزشکیان/هدف پایداری ها سرنگونی دولت است یا تغییر سیاستهای کلان اقتصادی!
اخبار سیاسی پایشگر– استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد و استعفای محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور، نشاندهنده تحولات مهمی در دولت مسعود پزشکیان است که میتواند پیامدهای گستردهای برای آینده سیاسی و اقتصادی کشور داشته باشد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پایشگر، استیضاح همتی توسط مجلس با ۱۸۲ رأی موافق در حالی صورت گرفت که تنها شش ماه از آغاز به کار دولت پزشکیان میگذرد.
این اقدام نشاندهنده نارضایتی نمایندگان از عملکرد تیم اقتصادی دولت و بهویژه وزیر اقتصاد در مدیریت مسائل مالی و اقتصادی کشور،البته بدون توجه به سایر عاملان این رخداد است.
در پی این استیضاح، محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور، نیز استعفای خود را بنا به درخواست رئیس قوه قضاییه تقدیم مسعود پزشکیان کرد.
ظریف در پیام خود ابراز امیدواری کرد که با کنارهگیریاش، موانع موجود بر سر راه خواست مردم و موفقیت دولت برداشته شود.
این تحولات نشاندهنده پایان دورهای از همکاری نسبی میان دولت و مجلس است که به «ماه عسل» تعبیر میشد.
با افزایش فشارها و انتقادات، بهویژه در حوزه اقتصادی، به نظر میرسد که روابط دولت و مجلس وارد مرحلهای جدید و پرچالشتر شده است.
با توجه به این تغییرات، انتظار میرود که دولت پزشکیان به بازنگری در تیم اقتصادی و رویکردهای خود بپردازد.
برخی تحلیلگران معتقدند که استیضاح همتی میتواند فرصتی برای تغییر رویکردهای اقتصادی دولت باشد.
در نهایت، این تحولات میتواند به تغییرات گستردهتری در کابینه و سیاستهای دولت منجر شود.
دولت پزشکیان برای حفظ ثبات و پیشبرد برنامههای خود نیازمند تعامل مؤثرتر با مجلس و پاسخگویی به مطالبات نمایندگان و مردم است.
به نظر میرسد که جریان پایداری در مجلس بیشتر از آنکه به دنبال زمین زدن دولت چهاردهم باشد، قصد دارد آن را ناتوان و ورشکسته نشان دهد.
این رویکرد باعث میشود که دولت پزشکیان در افکار عمومی بیکفایت جلوه کند و در نتیجه، راه برای تسلط بیشتر جریان اصولگرایان تندرو بر سیاستهای کشور هموار شود.
استیضاح همتی و فشار بر تیم اقتصادی دولت نمونههایی از این سیاست هستند که هدف آنها نه صرفاً تغییر یک وزیر، بلکه نشان دادن ناتوانی کلی دولت در مدیریت بحرانهای اقتصادی و معیشتی است.
از سوی دیگر، جریان پایداری با برجستهسازی ضعفهای دولت، تلاش میکند که گفتمان خود را بهعنوان تنها راهحل مشکلات کشور مطرح کند.
آنها احتمالاً میخواهند دولت چهاردهم را در وضعیت تدافعی قرار داده و از این طریق، زمینه را برای پیروزی در انتخابات آینده و کسب مناصب کلیدیتر در قدرت فراهم کنند.
بنابراین، هدف نهایی این جریان احتمالاً سرنگونی فوری دولت نیست، بلکه تضعیف تدریجی آن تا حدی است که ناکارآمد به نظر برسد و مشروعیت سیاسی خود را از دست بدهد.