×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
    امروز  چهارشنبه - ۱۹ اردیبهشت - ۱۴۰۳  
false
true
رفع شکاف قدرت و مسئولیت در سطح کلان

🔵رفع شکاف قدرت و مسئولیت در سطح کلان

یادداشت و تحلیل پایشگر– عباس عبدی- یکی از موضوعاتی که در ادوار گذشته از سوی رؤسای ‌‌جمهور سابق به‌ویژه سید محمد خاتمی و حسن روحانی به‌عنوان یک معضل در روند کار دولت مطرح می‏شد، بحث شکاف اختیارات، امکانات و مسئولیت بود و می‏گفتند که در برخی مسائل اختیارات آنها کافی نیست. این مسئله به نظر می‏رسید با یکدست‏ سازی حل شود اما باز هم دیده می‏شود که حتی با یکدست‏ سازی هم معضل مسئولیت ‏پذیری ادامه دارد. علت عدم مسئولیت‏ پذیری به‌رغم یکدست‏ سازی کامل را چه می‏دانید؟

شکاف قدرت و مسئولیت یکی از زیان‏بارترین شکاف ‏هایی است که در ساختار سیاسی ایران وجود دارد و پیش از انقلاب هم وجود داشته است، یعنی افرادی قدرت دارند که مسئولیت ندارند و طبعاً پاسخگو نیستند. افرادی هم که باید پاسخگو باشند که قدرت ندارند؛ نمونه‏اش هم همین موضوع فیلترینگ است که وزیر ارتباطات که باید پاسخگو باشد، می‏گوید دست ما نیست، هیچ‌وقت هم مشخص نمی‏شود دست چه کسی است که قدرت دارد چنین کاری را انجام دهد و البته پاسخگو هم نیست.
این یک نمونه خیلی کوچکی از ماجرا است. قبلا چون این شکاف در ساخت قدرت بین حکومت و دولت می‏افتاد، مسئولیت به حساب دولتی‏ها گذاشته می‏شد. الان این شکاف در سطح خُرد همچنان وجود دارد اما در سطح کلان برداشته شده است، یعنی اینکه در سطح خرد مثل همین موردی که از فیلترینگ مثال زدم، این شکاف برداشته نشده است، یک کسی فیلتر می‏کند اما یکی دیگر باید جواب جامعه را بدهد که اولی قدرت دارد اما مسئولیت با دومی است.
اما در سطح کلان این شکاف برداشته شده است، یعنی دیگر مهم نیست چه کسی در سطح خرد ماجرا مسئول است، کلیت ساختار یکدست شده است و پاسخگوی مسائل است، چیزی که در گذشته و در زمان خاتمی و روحانی وجود نداشت و در واقع ممکن بود که ساختار را دو قسمت کنند و مسئولیت را از روی دوش بخش حاکم بردارند و روی دوش بخش دولت بیندازند.
الان دیگر نمی‏توان این کار را انجام داد و شکاف قدرت و مسئولیت در سطح کلان برداشته شده و تمام مسئولیت متوجه تمام قدرت است و تجزیه‏پذیر نیست و خودشان هم چنین ادعایی نمی‏توانند داشته باشند ولی در سطح خرد کماکان وجود دارد که این به خاطر منافعی است که عده‏ای می‏برند و حاضر نیستند این شکاف را از بین ببرند.
وقتی هم که مسئولیت موضوع و یا تصمیمی را مانند فیلترینگ بر عهده می‏گیرند، اینطور می‏گویند که این موضوع درخواست مردم بوده است، درحالی‌که پیگیری این مسائل از سوی اقلیت مطرح می‏شود و اکثریت خلاف آن را می‏خواهند. چرا تن دادن به خواسته‏ های اقلیت جایگاه مهم‏تری از درخواست‏ های اکثریت دارد؟
علت این است که اساساً آنها اکثریت را به رسمیت نمی‏ شناسند، آنها درست می‏گویند که این خواسته مردم است ولی منظورشان از مردم یک اقلیت محدود هستند و بقیه را اصلاً مردم و ذیحق حساب نمی‏کنند. تعریفی که از قدرت و مشروعیت قدرت برای خودشان دارند به‌گونه‏ای است که اقلیتی را مردم می‏دانند و بقیه را جزئی از شهروندان و مردم محسوب نمی‏کنند.
پیامدهای موضوع فرار از مسئولیت ‏پذیری و همچنین عمل به درخواست ‏های اقلیت و نادیده گرفتن اکثریت را روی آرایش سیاسی و تحولات آینده کشور چگونه ارزیابی می‏کنید؟
همانطور که گفتم در سطح خرد این قضیه وجود دارد و در سطح کلان دیگر چنین چیزی وجود ندارد. همه مسئولیت متوجه کلیت ساختار قدرت در ایران است. بنابراین هیچ گریزی از پذیرش مسئولیت وضع موجود ندارند.
در آرایش سیاسی هم تمام این مسئولیت ‏ها متوجه ساختار می‏شود. اگر خوب انجام دهند در آرایش سیاسی به سود آنان است، اگر هم بد انجام دهند (همچنان که در این دو سال انجام دادند و در ادامه هم طبعاً همینطور خواهد شد) بنابراین در آرایش سیاسی به زیان آنهاست.

false
true
false
false

true